پدیده فرزندکشی؛ چرا و چگونه

۱۴۰۰/۰۳/۰۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۷۸۶۴۷
پدیده فرزندکشی؛ چرا و چگونه

علی اصغر کیهان‌نیا

فرزندکشی پدیده‌ای است که هر از گاهی در جامعه ما گزارش می‌شود و پیش از رسانه‌ای شدن قتل بابک خرمدین، موضوع قتل رومینا اشرفی به دست پدرش رسانه‌ای شده بود. چنین اخباری حکایت از درون خانوادگی شدن الگوی خشونت دارد. 

در برخی موارد پرخاشگری و خشونت به‌جایی رسیده که در همان چارچوب و محدوده فضای خانواده، در حال تبدیل‌شدن به یک انتخاب برای والدین و فرزندان است، رابطه خشونت و تنفر بین والدین و فرزندان فقط مختص به تنفر والدین یا خشونت والدین علیه فرزندان نیست و گاهی به‌صورت عکس اتفاق می‌افتد. خبری که روز گذشته منتشر شد، گویای همین واقعیت است، پسری با سه گلوله پدرش را به قتل رساند. باید ببیینم که چرا چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد. گاهی الگو‌های تربیتی فرزند پروری در جامعه ناکارآمد است و گاهی فضا به‌قدری برای والدین و اعضای خانواده مشکل‌ساز می‌شود که والدین و فرزندان به مرز تنفر می‌رسند، یکی از مشکلاتی که باعث می‌شود این تنفر بین والدین و فرزندان اتفاق افتد، حل نشدن تعارضات درونی والدین در زندگی گذشته خود و دوران سخت کودکی و نوجوانی آنها است که حس منفی نسبت به فرزند یا رابطه والد و فرزندی با خودشان حمل می‌کنند. مجموع تعارضات، کشمکش‌ها و ناکامی‌هایی که والدین در ارتباط با تربیت فرزندان تجربه می‌کنند، در برخی شرایط براثر تداوم آزار‌هایی که والدین تجربه کرده و حس‌های منفی که دریافت کرده‌اند به بن‌بست می‌رسد، در این شرایط والدین برای تربیت فرزند و دریافت پاسخ مناسب از روش‌های تربیتی به ناکامی می‌رسند و این ناکامی‌ها به‌نوعی بر فاصله عاطفی و اجتماعی بین والدین و فرزندان اثر می‌گذارد و رفته‌رفته سازگاری و تحمل و پذیرش بین والد و فرزند از بین می‌رود. رابطه والدین و فرزندان گاهی اوقات به‌جایی می‌رسد که میزان تاب‌آوری آنها به‌شدت افت پیداکرده و پاسخگوی نیاز‌هایی که در ارتباط بین والد و فرزند وجود دارد نیست. در این شرایط نقش والدین به عنوان سرپرست و مراقب کمرنگ شده و منحرف می‌شود که به بی‌توجهی از فرزند یا قطع امید ختم می‌شود. همه این موارد در کنار برخی مشکلات و اختلالات روحی و روانی که ممکن است والدین در اثر استرس‌ها، مشکلات اقتصادی و مسائل شخصیتی و معضلات اجتماعی تجربه کنند می‌تواند به ایجاد یک حس تنفر بین والد و فرزند منجر شود. اما در قتل بابک خرمدین توسط پدرش یک نکته خاص وجود دارد و آن سن والدین است، باید ببینیم سالمندی که در دوره پایانی عمر خود است به چه شرایطی می‌رسد که به کمک همسرش قانع می‌شوند فرزندشان را به قتل برسانند و بعد از آن در مراجع انتظامی بابت این قتل احساس رضایت کنند. این والدین در اعترافات خود انگیزه‌هایی برای قتل عنوان کرده‌اند که به آن نمی‌پردازیم، اما ریشه‌ها و عواملی که والدین یک فرد را به این مرز از تنفر می‌رساند و حتی در این زمینه تنفر ناکارآمد شده و باعث وقوع خشونت از نوع قتل می‌شود بحث مهمی است که باید به آن توجه شود. یکی از قوی‌ترین روابط عاطفی بین انسان‌ها مربوط به رابطه بین والدین و فرزندان، به‌ویژه رابطه مادر و فرزند است، اما چند نکته وجود دارد، ازجمله اینکه گاهی وسواس به خرج دادن بیش‌ازحد در تربیت فرزندان و تلاش برای تربیت فرزند ایده آل که نوعی نگاه کمال‌گرایی محسوب می‌شود باعث می‌شود فرزندان علاوه بر اینکه فرد ایده ال والدین نشوند بلکه حتی اعتماد بین آنها ازدست‌رفته و سبب شکل‌گیری تنفری نسبت به همدیگر شود. گاهی اوقات این روابط عاطفی به‌قدری آغشته به وسواس نسبت به محبت، تربیت و کنترل می‌شود که نوعی خستگی و بی‌توجهی در رابطه متقابل فرزند و والد ایجاد می‌کند، زمانی که این اتفاق می‌افتد و سبک فرزند پروری جواب نمی‌دهد، احساس ناکامی در فضای زندگی خانواده جایگزین عواطف آنها می‌شود.