رشد جمعیت فرصت یا تهدید
محمدرضا منجذب
از عهد باستان تا به امروز، آن دسته از خانوادهها، قومها و قبیلههایی که پسران بیشتر و فرزندان افزونتری داشتند از جایگاههای رفیعتری در سلسله مراتب خانوادگی و اجتماعات بدوی بهرهمند میشدند. در نقطه مقابل هر قوم و قبیلهای که جمعیت کمتر و فرزندان محدودتری داشت در هرم کلی اجتماعی در فرودستترین نقطه قرار میگرفت. با گذشت قرون و هزارههای متمادی هرچند تغییرات بنیادینی در این معادله کلی صورت گرفته، اما همچنان جمعیت یکی از المانهای بسیار اثرگذار در روند کلی پیشرفت جوامع به شمار میرود. به گونهای که تصور دستیابی به توسعه پایدار بدون بهرهمندی از نیروی انسانی ماهر، خلاق، کارآمد و... بیشتر به یک رویای در دوردست شبیه است تا واقعیتی که بتوان روی آن حساب جدی باز کرد.اغلب کشورهای توسعه یافته به دنبال راهکارهایی هستند که بتوانند جمعیت جوان و مستعد سایر کشورها را به چنگ بیاورند و از خلاقیت آنها ارزش افزوده بسازند.در ایران هم یکی از مهمترین موضوعاتی که طی سالهای اخیر بحث و تبادل نظر در خصوص آن بسیار است، ارتباطی است که پنجره جمعیتی ایران با توسعه پایدار کشورمان برقرار میکند. با توجه به نقشی که نیروی انسانی در فرایند پیشرفت کشورها ایفا میکند، اغلب کشورها به دنبال آن هستند که روند پیرشدن جمعیت خود را به تاخیر اندازند تا بتوانند از مواهب نیروهای جوان در مسیر رشد شاخصهای اقتصادی و رفاهی بهرهمند شوند. اما علیرغم این واقعیت که ایران در حال حاضر یکی از جوانترین پنجرههای جمعیتی را در میان ملل جهان دارد، اما روند استفاده بهینه از این ظرفیت در کشور به درستی انجام نمیشود. اخیرا معاون وزیر بهداشت در اخبار و در پاسخ به این سوال که جمعیت ایران در ۳۰ سال آینده چقدر میشود؟ به این نکته اشاره کرد که: «طبق برآوردها اگر رشد جمعیت بالایی داشته باشیم، ۳۰ سال دیگر به جمعیت حدود ۱۱۰ میلیون نفر میرسیم، اگر با رشد بسیار کم حرکت کنیم، جمعیت به حدود ۸۷ میلیون نفر رسیده و اگر با رشد متوسط حرکت کنیم، در سال ۱۴۳۰ به جمعیت ۹۹ میلیونی میرسیم.» باید اظهار داشت، بهطور معمول در فرایند توسعه اقتصادی در دوره اول رشد جمعیت پایین است و به این دلیل نرخ زاد و ولد و نرخ مرگ و میر بالاست، در دوره دوم که درآمد افزایش مییابد و بهداشت رشد میکند رشد جمعیت افزایشی چشمگیر دارد، و بالاخره در دوره سوم و در مرحله توسعهیافتگی رشد جمعیت نزدیک صفر میشود. این روندی است که در اغلب کشورهایی که روند رشد و توسعه را طی کردهاند، اتفاق افتاده است.اما به نظر میرسد ایران را باید به عنوان یگانه کشوری که پنجره جمعیتی آن بدون توسعه پایدار بسته میشود، به شمار آورد.
این پرسش که در شرایطی که ایران هنوز توسعهنیافته است چرا رشد جمعیت به صفر نزدیک میشود، موضوعی است که نباید به سادگی از ابعاد گوناگون آن گذر کرد. چرا که از دست رفتن پنجره جمعیتی فعلی بدون بهرهمندی از مزایای آن، خسارتی است که جبران آن شاید تا قرنها ممکن نشود. قطعا شرایط اقتصادی موجود در بروز یک چنین وضعیتی دخیل است، به ویژه شاخص فلاکت (حاصل جمع نرخ تورم و نرخ بیکاری) که به بالاترین نرخ خود طی امسال رسیده است. اینکه آیا جمعیت زیاد تهدید است یا فرصت؟ عملکرد اقتصادی چون چین و حتی هند و اندونزی حاکی از فرصت بودن آن است. این کشورها در حوزه مدیریت اقتصادی درست عمل کردهاند. بنابراین رشد بالای جمعیتی برای آنها تبدیل به فرصتی شده است که از آن در راستای توسعه بهره بردهاند. اما برخی کشورها نیز هستند که بنا به دلایل گوناگون از جمله فقدان برنامهریزیهای کاربردی بلندمدت، تحریم، رشد فقر، عدم سرمایهگذاری مناسب در زیرساختها و... قادر نیستند از این فرصت جمعیتی بهره لازم را ببرند. اگر آمارهای موجود را در خصوص پنجره جمعیتی کشور به عنوان یک پیشفرض در نظر بگیریم، باید به این نکته اشاره کنیم که ایران فرصت چندانی برای استفاده از مزایای این نیروهای جوان ندارد. اگر فرصتسوزیهایی که در دهه گذشته تداوم داشته در دهه آینده نیز تکرار شود، پنجره جمعیتی ایران در حالی بسته خواهد شد که اقتصاد ایران نتوانسته بهرهای شایسته از آن ببرد.
این در حالی است که اغلب تحلیلگران اقتصادی معتقدند در صورتی که برنامه ریزی مناسبی برای بهرهمندی از مزایای این پنجره جمعیتی شود، ایران میتواند در افق پیش رو دستاوردهای افزونتری در مسیر توسعه کسب کند. مبتنی بر این چشم اند از است که در ابتدای بحث این پرسش کلیدی طرح شد که آیا مقوله جمعیتی یک فرصت است یا تهدید؟بدون شک چنانچه برنامهریزی معقولی برای استفاده از نیروی انسانی جوان کشور صورت پذیرد، می توان از این پنجره جمعیتی بهره برداری مناسبی در مسیر پیشرفت صورت داد در غیر این صورت...