ثبات اقتصادی؛ محور کار دولت آینده
فرشید فرزانگان| کارشناس اقتصادی |
باید وابستگی ذاتی رالن به دلار کاهش پیدا کند و اساس کار رییسجمهور آینده، باید ثبات اقتصادی باشد بهترین حالت برای همه فعالین اقتصادی، بازرگانان، تجار و تولیدکنندگان این است که اقتصاد ثبات داشته باشد،: ثبات اقتصادی یعنی اینکه پارامترهای کلان اقتصادی دارای یک ثباتی هستند.
تقویت ارزش پول ملی تحت تاثیر عواملی همچون رشد نقدینگی است، رشد نقدینگی نیز به دلایلی همچون تولید پول برای جبران کسری بودجه دولت بر میآید. در حقیقت هر وقت دولت در اداره بودجه به گونهای بودجهریزی میکند که یک کسری بودجه همواره داشته باشیم و غیر از خود بودجه که حالت متزلزلی دارد، در طول سال احتیاج به شارژ و رالش برای بودجه خواهد داشت که باعث فشار به تورم زا شدن اقتصاد میشود و یا مثلا برای جبران این کسری از صندوق ذخیره ارزی دریافت میکنند و این صندوق ذخیره ارزی را به صورت رالد منتشر میکند که در نهایت چون بر اساس تولید و اشتغال نیست، در ذات آن تورم ایجاد میشود. بنابراین باید انتظار داشت که هر سال ارزش پول ملی به دلیل کسری بودجه، کاهش پیدا کند و در نهایت نیز باید کاری کنیم که این صفرهای راله را از بین ببریم.
اینکه ذات اقتصاد ایران باعث تشدید و ایجاد تورم میشود، بیانگر این است که اقتصاد کشورمان نیاز به جراحی اقتصادی بزرگ دارد. زیرا تورم معلول آن اساس و سازوکار اشتباهی است که ریخته شده است.
حال در شرایط بحرانهای اقتصادی، فشار اقتصادی بر کشورمان اوج میگیرد و مساله کسری بودجه و شارژ رشد نقدینگی همزمان افزایش پیدا میکند. در حقیقت وقتی که در نمودارها مشاهده میکنیم، هر زمان که فضای اقتصادی ایران بازتر شده و ایران با دنیا تعامل داشته، رشد نقدینگی کاهش پیدا کرده و تورم افت پیدا کرده و این را میتوان در همه نمودارها دید. اخیراً هم در دوران پسابرجام میبینیم که وضعیت تورم و مهار نقدینگی با موفقیت بیشتری همراه بوده به خاطر اینکه گردش پول به جایی ختم میشود که به تولید و اشتغال میانجامد و هر جا که GDP بالا برود، اثر تولید نقدینگی را خنثی میکند.
بنابراین باید به این نکته توجه داشته باشیم که بانک مرکزی برای تقویت ارزش پول ملی باید کاملا مستقل عمل کند و تحت عوامل سیاسی قرار نگیرد و سیاسی عمل نکند و تحت تاثیر دولتها نباشد. هرچند قاعدتاً دولتها به خاطر اینکه اقتصاد ما یک اقتصاد دولتی است و در واقع به صورت سیاسی اداره میشود حتماً بر بانک مرکزی فشار میآورند و بانک مرکزی باید استقلال خودش را حفظ کند و از نظر من در شرایط کنونی با توجه به ابزارهایی که بانک مرکزی دارد، در مواردی همچون پولهای بلوکه شده؛ باید این پولها در اختیار بانک مرکزی قرار بگیرد و مدیریت آن در اختیار بانک مرکزی باشد و این خودش یک ابزار بهتری فراهم میکند تا در زمانهای مناسب و با درایتی که وجود دارد در واقع یک طوری انجام شود که به افزایش تورم منجر نشود.
در حقیقت یک برنامهای است که بانک مرکزی باید آن را در دستور کار قرار دهد، زیرا ممکن است که این پولها قبلاً پیش خور شده باشد و به هر حال بانک مرکزی باید از بهترین ابزارهای خود استفاده کند تا این مساله منجر به رشد نقدینگی مضاعف نشود.
اساس کار رییسجمهور آینده، ثبات اقتصادی است. حداقل حالا که ثبات اقتصادی وجود ندارد این فضا برای آینده قابل پیش بینی باشد یعنی همه ما انتظار داریم که با توجه به فاکتورهای اقتصاد کلان ارزش پول ملی ما به تدریج کاهش پیدا کند؛ به عبارت دیگر هر جا که این روند سرعت پیدا کند و ارزش پول ملی ریزش پیدا کند و یا اینکه برعکس مثل این روزها در واقع دلار در مقابل رالا ارزش خودش را هر روز از دست میدهد و یا رالو ارزشش بیشتر میشود، اگر این روند سرعتش بیشتر شود، یعنی چه افزایش و چه کاهش اگر با سرعت زیاد باشد، اینها محیط اقتصادی را پیش بینی ناپذیر میکند و هر جا که محیط اقتصادی، پیش بینی ناپذیر شود، قطعاً به ضرر تولیدکننده است.
به خاطر اینکه تجار و تولید کنندهها که اقلام مواد اولیه لازم برای تولید شان را ۵ تا ۶ ماه قبل و یا حتی به دلیل کرونا ممکن است یک سال قبل خریداری کرده باشند، بعد با ارزی که حواله کرده جامعه انتظار دارد که تولید کننده قیمت پایینتر کالای خود را عرضه کند و تولیدکننده هم مدعی است که با ارز گرانتری کالاهای اولیه را تامین کرده است. همین تفاوت دیدگاهها باعث میشود که مردم به سراغ خرید بزرگ نروند و وقتی که مردم مصرف نکنند و سراغ خرید بزرگ نروند، اقتصاد با رکود مواجه میشود. تمام اقتصادهایی که در جهان در حال حرکت است اقتصادی هستند که جامعه مصرف گرا دارند. اگر جامعه ما یک جامعه باشد که از نظر قدرت خرید کاهش پیدا کند که الان اینگونه شده است، قطعاً چرخهای تولید نمیگردد و جامعه احتیاج به این دارد که تولید کند و مردم بخرند و بفروشند و کاهش قدرت خرید حتماً کاهش رونق اقتصادی را به همراه خواهد داشت.
به هر حال امید دارم که با توجه به اینکه اینقدر رالر ایران تحت تاثیر مذاکرات است، این وابستگی ذاتی رالو به دلار هر روز و هر بار کاهش پیدا کند و اینگونه نباشد که با هر خبر خوشی از وین شاهد ریزش شدید نرخ دلار باشیم و با هر خبر بدی همین نرخ بالا برود و این نوسان هم یک نوسان قابل تاملی است که این همه نوسان برای مذاکرات در واقع فضای اقتصادی را پیش از پیش متزلزل و غیر قابل پیش بینی میکند و این روند برای محیط کسب و کار و اقتصاد یک سم است.
لذا باید تا آنجا که ممکن است یک مقدار از این اقتصاد سیاسی فاصله بگیریم. یعنی هر چقدر دولت در اقتصاد سهم بیشتری داشته باشد و بنگاههای بزرگ و خصولتیها بیشتر باشند، اقتصاد سیاسیتر است. بنابراین هر چقدر که اقتصاد ایران در اختیار بخش خصوصی باشد و یک رقابت سالم شکل بگیرد، شاهد رشد بازار آزاد باشیم و تجارت بین الملل توسعه یابد و فشار روی بانکهای کشور کمتر شود، همه اینها باعث میشود که ارزش پول ملی تقویت شود.