سهم محدود رمزارزها در تجارت و دور زدن تحریمها
لیدا مددی
در ماههای اخیر، برخی اظهارنظرهای مقامات چینی، روسیه، هند و حتی سرمایهگذاران و کارآفرینان بزرگی مانند ایلان ماسک شنونده را به این نتیجه میرساند، که رمزارزها تا رسیدن به نقطهای که بتوانند مانند ارزهای معتبر دلار، یورو، پوند و درهم در بازار، وسیله مبادله، حفظ و ذخیره ارزش باشند، راه طولانی در پیش دارند. این مقامات گفتهاند که پولهای دیجیتالی یا رمزارزها قرار نیست که جای دلار را بگیرند و حتی چین، میزان ذخایر دلار و طلای خود را بهشدت رشد داده است. در روسیه و چین که بزرگترین منتقدهای اقتصاد لیبرالی امریکا هستند، بیشترین ذخایر دلار و طلا وجود دارد. کشورهای مختلف مانند ترکیه و هند نیز روی خوش به رمزارزها نشان ندادهاند و لذا به نظر میرسد که اگرچه رمزارزها میآیند و با خود قواعد و ادبیات وظرفیتهای مختلفی ایجاد خواهند کرد اما فعلا برای آنکه مردم عادی بتوانند با رمزارز سرمایهگذاری کنند و معامله کنند زود است و به خصوص نوسان قیمت آن از جمله نوسان 38 هزار تا 60 هزار دلاری بیت کوین، نشان میدهد که در این بازار باید بهشدت محتاط بود و با دقت عمل کرد. البته سایر پولهای طلا و نقره، نیکل، اسکناس و... نیز در طول تاریخ بشر با چنین مشکلاتی مواجه بودهاند و گاهی با اعتبار و ارزش بالا معامله شده و در مواقعی دیگر، بیارزش و کم مبادله بودهاند و کیمیاگران سیاست پولی، با اقداماتی که از طریق چاپ اسکناس انجام دادهاند عملا یک واحد پول معادل 8 گرم سکه 24 عیار یا 22 عیار را بهشدت کاهش ارزش دادهاند و ارزش واحد پولی مانند تومان امروز تقریبا 8 میلیارد برابر 700 سال پیش است. براین اساس، باید ضمن پذیرش پدیدههای جدید و پول جدید در بستر بلاکچین یا هر بستر الکترونیکی و دیجیتالی که دولتها و کارآفرینان پشتیبان آن باشند، به این نکته توجه داشت که سالها طول میکشد تا مشکلات این رمزارزها مانند اسکناس و سکه به تدریج مطرح و رفع شود. در نتیجه ضمن اینکه نمیتوان در دنیای دیجیتال، یا رمزارزها، ظهور شبکههای اجتماعی و اینترنت و نرم افزارها، نسبت به کیف پول الکترونیکی و رمزارزها بیتفاوت بود. اما در عین حال باید توجه داشت که نهادسازی، بسترها و زیرساختها و قوانین بسیاری باید ایجاد شود تا رمزارزها نیز بتوانند مانند پولهای دیگر با حفظ ارزش و ثبات نسبی در بازار گردش کنند. اما در شرایط فعلی که ایران استخراج 4.5 درصد رمزارزها را به خود اختصاص داده و برق دولتی و ارزان بسیاری را برای آن به کار گرفته است، این پرسش مطرح است که رمزارزها با مشکل فعلی خود قادرند که...
در خریدها و دور زدن تحریمها موثر باشند و آیا این بیت کوینها و رمزارزها در خارج کشور به راحتی پذیرفته میشود و میتواند تبدیل به کالا شده و به کشور بازگردد؟ برخی کارشناسان گفتهاند که بازار رمزارز بیش از آنکه بازاری برای دور زدن تحریمها باشد؛ بستری برای خروج ارز بوده چرا که از طریق آن به راحتی ریال تبدیل به دلار میشود.خرید و فروش ارزهای دیجیتال، امروزه در جهان تبدیل به یک روند مرسوم و عادی شده و افراد بسیاری علاقهمند به حضور در این بازارها هستند. سرمایهگذاران در بازار رمزارزها اگرچه در مقاطعی با رشد هیجانانگیز قیمتی در این بازار روبرو میشوند، اما با این حال نوسانات شدید این نوع بازارها و همچنین عدم چارچوبهای قانونی در داخل و خارج از کشور در حوزه رمزارزها چالشهای مهمی هستند که آنان را در این بازار همواره با احساس نگرانی روبرو میکند. این مسائل از یک طرف ساماندهی و نظارت مناسب و از طرف دیگر آگاهی بخشی و آموزش درست را طلب میکند.
جوانان اگر میخواهند به آن وارد شوند باید با احتیاط و حداقل منابع ورود کنند چراکه به جز محدود شدن، از دست رفتن کیف پول و هک شدن و ... نوسانات آن کاملا غیر طبیعی است و بر پایه یک بازار نرمال نیست. جوانان نباید از روز استیصال و ناامیدی از سودآوری در بورس به سمت رمزارزها بروند. بلکه باید متناسب با رشد قواعد بازار حرکت کنند و نباید با هدف سبقت گرفتن از دیگران برای کسب سود خود را در معرض بزرگترین نوسانها و از دست رفتن دارایی قرار دهند. به یاد داشته باشید که ایلان ماسک گفته بود که تمام دارایی و زندگی خود را به این بازار نیاورید. بلکه بخشی از دارایی خود را وارد این بازار کنید و خانه و زندگی را تعطیل نکنید. بازار رمزارزها به بازار رمزکالا تبدیل شده است. به جای آنکه این پولها وسیله نقل و انتقال مالی باشند و با آنها کالاهای مختلف مورد معامله قرار بگیرند؛ خود این رمزارزها در حال معامله شدن هستند و حجم بازار نسبتا بزرگی را نیز ایجاد کردهاند.
رمزارزها در حدود دو تریلیون دلار حجم بازار دارند و حجم معاملات آنها 500 میلیارد دلار است که این امر نشان میدهد روزانه حدود یک چهارم آنها معامله میشود. این نوع پولها نه تنها پشتوانه مالی ندارند، بلکه هیچ کشوری نیز آنها را به رسمیت نمیشناسد و حتی در برخی کشورها برای آن ممنوعیت ایجاد کردهاند که یکی از دلایل آن، بحث پولشویی و معاملات سیاه و خاکستری است.اگرچه در سایتهای ایرانی احراز هویت وجود دارد، اما در سایتهای بینالمللی این احراز صورت نمیگیرد و هیچ گونه رصدی نیز انجام نمیشود.
برخی کارشناسان میگویند که دور زدن تحریمها با استفاده از رمزارزها بهانه است. البته در کشور ما برخی افراد از موافقان بازار رمزارزها هستند و تبلیغات گستردهای نیز در جهت رواج آن انجام میدهند.از قول پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس، روزانه ۳ الی ۵ هزار میلیارد تومان معاملات رمزارز در صرافیهای ایرانی انجام میشود، اما آیا ما روزانه به میزان همین مبلغ تحریمها را دور میزنیم؟ پاسخ منفی است چرا که این معاملات، شخصی محسوب میشود.
وقتی از این رمزارزها به عنوان عامل نقل و انتقال استفاده میکنید و به یک فرد خارجی میدهید زمانی که در نهایت میخواهد تبدیل به یک دارایی در کشور مقصد شود تا مورد استفاده قرار گیرد؛ در کشور فردگیرنده در سامانههای شفافیت سوال خواهد شد که این پول از کجا آمده است؟ بنابراین اینگونه نیست ما تصور کنیم که به راحتی امکان دور زدن تحریمها در این بستر فراهم میشود. به نظر من دور زدن تحریمها بهانه است.از سال ۹۶ تحریم هستیم و در این مدت رمزارزها هم روی کار آمده بودند اما چرا نتوانستیم نفت خود را به فروش برسانیم؟ اگرچه گفته شد کشتیرانی و بیمه تحریم بودهاند اما با این حال تحریم اصلی به نقل و انتقال مالی مربوط میشد، ولی چرا ما نتوانستیم از طریق بازار رمزارز کاری پیش ببریم؟ بازار رمزارز بیش از آنکه بازاری برای دور زدن تحریمها باشد؛ بستری برای خروج ارز بوده چرا که از طریق آن به راحتی ریال تبدیل به دلار میشود. به نظر من آمار بالای خرید مسکن در ترکیه که ایرانیها رتبه اول را در آن دارا هستند نیز به همین علت است. رواج رمزارز ملی با پشتوانه پول ملی و اقتصاد ملی و توان اقتصاد کشور قابل پذیرش است که بتواند در فضای بینالمللی جایگاهی داشته باشد و مشکل فقط خرید برخی اقلام نیست. بلکه باید میزان صادرات و واردات و تجارت و تولید به حدی باشد که قادر به حل مشکلات اقتصاد کشور باشد و رقم تجارت با رمزارزها آنقدر نیست که بتواند مشکل عمدهای را حل کند. در برخی کشورها همچون چین با وجود آنکه حجم دارایی رمزارزی بسیار بالایی دارند و به نوعی مرکز تولید و استخراج رمزارزها هم محسوب میشوند و حتی با اینکه این نوع ارزهای دیجیتال را به عنوان راهی برای مقابله با دلار قرار داده بودند، اما با همه این احوال آن را به رسمیت نشناختند.بانکهای مرکزی دنیا بیشتر به دنبال ارزیابی این بستر هستند و شاید در آینده بستر نقل و انتقال مالی نیز همین بستر بلاکچین شود، اما اینکه این رمزارزها به عنوان عامل نقل و انتقال باشند بعید به نظر میرسد.ممکن است کشورهای مختلف رمرارز ملی خود را تولید کنند و پول ملی خود را با پشتوانه به عنوان رمزارز قرار دهد که در این صورت قابل پذیرش خواهد بود که هر کشور پول ملی کشور خود را در بستر بلاکچین قرار دهد. در ایران، مردم پول خود را به دلار تبدیل میکردند تا از نوسانات مالی آسوده باشند و ارزش پول آنها حفظ شود. اما آیا در این شرایط به نظر عقلانی است که مردم پول خود را به رمزارزهایی تبدیل کنند که دایما در حال نوسان هستند؟ پولهای ملی اکثریت کشورها نوسانات ۳ درصدی در سال را تجربه میکنند؛ در حالی که سرمایهگذاران در بازار ارزهای دیجیتال ریسک بسیار بالایی را متحمل میشوند و در همین یک ماه اخیر تا 40 درصد نوسان داشته است. در بورس شرکتهایی حضور دارند که دارای تولید و درآمد و بنیاد هستند، اما بحث رمزارز تنها تکنیکال است که آن هم به معنای احتمال و پیشبینی است.البته شاید بستن درگاه صرافیهای ایرانی منطقی نباشد چرا که مهاجرت به سایتهای صرافیهای خارجی اتفاق میافتد که احراز هویت هم ندارند. به نظر میرسد در بازار رمزارز با مدیریت منطقی و مناسب فضا به همراه آگاهی بخشی به مردم در کنار تقویت بازار سرمایه و افزودن به جذابیتهای بورس میتوان به درستی حرکت کرد.