سواد رسانهای و آنچه باید بدانیم
مریم سلیمی
این روزها که شبکههای اجتماعی به ابزاری برای تبادل اطلاعات و اخباربدل شدهاند، فیک نیوزها بیش از همیشه در این فضا یکه تازی میکنند. اخباری که هیچ منبعی برای اثبات صحت و سقم آنها نیست و بسیاری از افراد را هم تحت تاثیر قرار داده و باعث بروز مشکلات بسیاری میشود. اینکه مردم چقدر بتوانند سواد رسانهای خود را ارتقا دهند، مسالهای است که این روزها بیش از پیش باید به آن توجه کرد.
روزانه مطالب بسیار زیادی در حوزههای مختلف و با محتواهای گوناگون منتشر میشود که به راحتی هم در دسترس مردم قرار میگیرند. همه ما به خوبی میدانیم که بسیاری از این مطالب ممکن است نادرست یا تحریف شده باشند. اما اینکه چگونه این اخبار را باید از یکدیگر تشخیص داد، مسالهای است که منجر به پیدایش تکنیکی به عنوان سواد رسانهای شده است. در واقع سواد رسانهای به ما کمک میکند که تحلیل مناسبی از مطالب منتشر شده در انواع شبکههای رسانهای داشته باشیم.البته که از دید بعضی افراد نگاه به سواد رسانهای، همچنان نگاهی پرطمطراق و لوکس است که با هیجانزدگی با آن برخورد میشود.
باید نگاه به سواد رسانهای اصلاح شود و به عنوان نیازی حیاتی در کل دوره چرخه حیات بشر به آن توجه شود. فراموش نکنیم سواد رسانهای در ایران با چالشهایی روبروست که بخشی از آن با نگاههای سلیقهای و شخصی افراد به ویژه مدرسان و فعالان این حوزه آمیخته است. باید در کنار توجه به سواد رسانهای به سوادهای دیگری همچون سواد خبری، بصری، اطلاعاتی، تبلیغاتی، تحلیلی، دیجیتال، سواد روابط عمومی و... نیز توجه کرد زیرا هدف، تربیت شهروندی هوشمند و دیجیتال است. با همکاری آموزش و پرورش، آموزش عالی و سازمان بهزیستی، برنامهای جامع در حوزه سواد رسانهای تدوین شود تا از دوره پیش دبستانی بهطور رسمی و بهطور زنجیروار و سلسلهوار آموزشهای مربوطه در هر سطح و مقطع صورت گیرد. انتظار نهایی از سواد رسانهای در بسیاری از کشورها مجهز کردن افراد به تفکر انتقادی و ارتقای توان آنها برای مشارکتی موثر در جامعه به عنوان شهروندی با سواد است.رسانه و سوادهای مورد نیاز اعم از سواد اطلاعاتی، خبری، بصری و... باید در ترکیب درسی هر سطح دیده شود. تدوین و تالیف کتابهای درسی و نیز کتابهای پشتیبان با همکاری انتشارات مدرسه، انتشارات دانشگاهها، مراکز علمی، آموزشی و پژوهشگاهها در این زمینه ضروری است. بهرهگیری از تجارب سایر کشورها در حوزه سواد رسانهای گرچه خوب است اما باید ما را به نگاههایی بومی برساند. در سایر کشورها، تعاریفی بومی از سواد رسانهای وجود دارد که لازم است ما هم به تعریفی بومی از سواد رسانهای برسیم. آموزش سواد رسانهای در دیگر کشورها با ملاحظاتی همچون مخاطبشناسی و در نظر گرفتن سن و نیازهای مخاطبان، فرهنگ حاکم و... صورت میگیرد. حتی آموزش با اهداف کاری و شخصی و خانوادگی جنبهای متفاوت به خود میگیرد. از کودکی تا کهنسالی برای هر سطح و نیازی، از آموزش خاص همان گروه مخاطب، بهره گرفته میشود. چنانچه بنا بر آموزش افراد کهنسال در بحث سواد رسانهای باشند، مدرس پیش از آموزش، دروسی همچون پیریشناسی و ... را فرا میگیرد تا آموزش را با ملاحظات همان گروه مخاطبان صورت دهد. یا حتی اکنون کشورهایی که مهاجرپذیرند تلاش میکنند آموزشهای تخصصی برای گروههای مهاجر را در حوزه سواد رسانهای داشته باشند. از رسانهها نیز انتظار میرود که در چارچوب این برنامه جامع تدوین شده، در امر آموزش سواد رسانهای یاریگر باشند. همچنین باید آموزشها در هر سطح و مقطعی، افراد جامعه را به هدف کلی که از آن یاد شد، رهنمون کنند.