مشکل بازار سرمایه چیست؟
گروه بازار سرمایه|
دیگر این روزها روند نزولی بازار سرمایه، تکرار مکررات است و اغلب فعالین و سرمایهگذاران این بازار پیشبینی میکنند که شاخص بورس نزول میکند و این نزول یا اصلاح در بازار اجرایی میشود. این پیشبینیها ریشه عملی یا تخصصی ندارند اما؛ این گروه با توجه به سابقه گذشته بازار سهام پیشبینی میکنند که در اکثر موارد این موضوع بهدرستی در تالار شیشهای اجرا میشود. از سویی دیگر بسیاری از کارشناسان و فعالین بورسی بر این عقیدهاند که روند صعودی بورس متوقف نشده است و هفته آینده شاهد یک صعود پرقدرت خواهیم بود البته؛ گروهی نیز با این عقیده مخالفاند و بر این نظرند بورس پس مشخص شدن رییس دولت سیزدهم و مذاکرات وین به یکروند معقول خواهد رسید.
انتخابات ریاستجمهوری در حال حاضر یکی از مهمترین مولفههای تأثیرگذار بر اقتصاد کشور و بازار سرمایه است و بررسیها نشان میدهد که بخش عمدهای از تبلیغات یا همان وعدههای ریاستجمهوری کاندیداها به بورس و بازار سرمایه تعلق دارند و حتی شنیدهشده که برخی از کاندیداها قول ترمیم سه روز وضعیت بورس را دادهاند!
اما یک مشکل وجود دارد اینکه وعده نمیتواند مشکلات بورسی را حل کند و باید برنامه جامعی برای این بازار وجود داشته باشد برای مثال با کدام فرمول سه روز مشکل بورس حل میشود؟ کمی عجیب و شاید دور از تصور است که مشکلاتی که سابقه تقریب به 8 ماه الی یک سال دارند سه روز حل شود. حتی اگر کاملاً خوشبین باشیم بازهم کسی نمیتواند بگویید بورس سه روز ترمیم میشود. موضوع بعدی مذاکرات وین است که طی روزها و هفتههای اخیر خبرهای مثبتی از آن مخابره شده بود و میتوان گفت که امیدها برای به نتیجه رسیدن مذاکرات در بالاترین حد خود قرار دارد و بنا بر احتمالات قوی نتایج خوبی از این موضوع در کشور خواهیم داشت. مذاکرات وین میتواند بر اقتصاد کشور بهطور مستقیم و بر بازار سرمایه بهصورت غیرمستقیم تأثیرگذار باشد البته این تأثیر در بلندمدت بر روی بازار اجرایی خواهد شد و نباید انتظار داشت پس مذاکرات وین بلافاصله وضعیت بورس تغییر کند و شاخص دومیلیونی شود.
بهطورکلی بورس به عوامل مختلفی وابسته است و ممکن است با وعده یا تبلیغات کاندیداهای ریاستجمهوری وضعیت تغییر کند شاهد یک نوسان عمیق باشیم. به عقیده بسیاری از کارشناسان، وضعیت بازار سهام تا پایان انتخابات ریاستجمهوری قابل پیشبینی نیست، در وهله نخست باید رییس دولت سیزدهم انتخاب شود و پسازآن تکلیف مذاکرات وین روشن شود درنهایت میتوان بورس را بهصورت کاملاً آکادمیک و بر اساس مولفههای موجود پیشبینی کرد.
یکی از تحلیلگران بازار سرمایه در خصوص راهحلهای بهبود روند بازار سهام سبزپوشی مجدد شاخص کل میگوید: اقدامات زیادی میتواند در این موضوع تأثیرگذار باشد اما سریعترین و منطقیترین راهحل برای کنترل و تثبیت بازار و رشدهای آتی آن را میتوان در کاهش نرخهای بهره بانکی و بینبانکی جستوجو کرد. سازمان بورس اقدامات زیادی را در راستای کاهش هیجان ایجادشده در معاملات بازار در نظر گرفت اما برخی از اقدامات مانند کاهش نرخ سود بانکی در حیطه اختیارات این سازمان نیست بلکه تصمیمگیری آن وابسته به سطوح بالاتر و تصمیمگیران دولتی است. مبلغی که قرار است از این صندوق وارد بازار سهام شود نسبت به برآوردهای اولیه برخی از کارشناسان بازار سرمایه تفاوت معناداری پیدا کرده است و عملا در مقایسه با حجم بازار و ارزش معاملات نمیتوان انتظار معجزه و تاثیرگذاری قابل توجهی را از این پول داشت. البته تاثیر روانی واریز منابع مالی به صندوق تثبیت بازار سرمایه به عنوان حمایت مجموعه تصمیمگیر دولت از بازار سهام بیتأثیر نبوده است، همچنین در کنار آن در صورت مدیریت صحیح در نحوه خریدها میتواند کمککننده به آرامش بازار باشد.
این تحلیلگر درباره مذاکرات وین اظهار میکند: با توجه به جهش قیمت کامودیتیها عملا موضوع چندان جدی و خطرناکی سودسازی شرکتهای صادرات محور را تهدید نمیکند. در صورت کاهش نرخ احتمالی دلار ممکن است برای مدتی کوتاه بر روند بازار تأثیرگذار باشد اما نمیتواند تاثیر چندان جدی را بر روند بازار داشته باشد. به نظر میرسد که اثر این اتفاق در بازار کوتاهمدت باشد، زیرا همراه با افت موقت نرخ ارز، کانالهای ارتباطی مالی و صادراتی نیز بهبود یافته و فقط با کاهش هزینه ۱۰ تا ۱۵ درصدی سربار نقل و انتقال ارز، اثر افت قیمت دلار در صورتهای مالی شرکتها بیاثر میشود و حتی انتظار رشد جزیی سودآوری شرکتها را با توجه به توسعه نسبی صادرات میتوان انتظار داشت.
نقدشوندگی به خطر افتاد
یکی از مهمترین مشکلات چندماهه اخیر بورس را میتوان عدم نقد شوندگی سهام دانست و موضوع بسیاری از سرمایهگذاران بورسی را به خطر انداخته است. در میان برخی از سهام موجود در بازار چندین ماه درگیری زیان دهی و عدم نقد شوندگی بودند اما مسوولان به این موضوع رسیدگی نکرده و نمیکردند. بازار گردانها نیز توجه چندانی به وضعیت سهام نداشته و ندارد و تنها نام بازار گردان را یدککش میکنند.
عدم نقد شوندگی از جایی شروع شد که پس رشد بیش از 310 درصدی بازار بخش عمده نقدینگی توسط حقوقیها و دولتیها خارج شد و درنهایت مردم و سرمایهگذاران معمول بازار با مشکلات عمده در بازار باقی ماندند و پس از گذشت 9 هنوز هم سرمایهگذاران بورسی سرگردان هستند کسی به مشکلات آنان رسیدگی نمیکند. داستان عدم نقد شوندگی آنجایی جذاب میشود که برخی از سرمایهگذاران بورسی روی به فروش سهام خود به صورت وکالتی آوردهاند و آگهی در شبکههای مختلف مجازی یا سایتهای متعدد مبنی بر فروش وکالتی سهام منتشر میکنند و تضمین میدهند پس از فروش سهام سود حاصله به خریدار برسد اما؛ باید توجه داشت که از نظر قانونی این فروش وکالتی دارای مشکل است و خریدار در زمان بروز مشکل نمیتواند از نظر قانونی کاری انجام دهد؛ بنابراین خریداران سهام در شبکههای اجتماعی باید فکر اساسی برای آینده داشته باشند.
بیاعتمادی باقی ماند
تقریباً تابستان سال 1399 بود که بیاعتمادی همگانی در بورس جان گرفت. «تعادل» گزارشهای متعددی در این خصوص نوشت اما کاری از پیش نرفت و نمیرود. سهامداران به آینده بورس اعتمادی ندارد و سعی دارند سرمایه خود را از بورس خارج کنند، در میان هم برخی افراد هم نسبت به سرمایه و نقد شوندگی آن توجهی دارند و سهام خود را نگاه داشتهاند. یکی از سرمایهگذاران بورسی که بنا بر گفته خود درگیر توجهی به سرمایه خود در بورس ندارد میگوید: من ابتدای سال 99 وارد بورس شدم خب سود خوبی داشت و از هشت سهم داشتم و تنها یکی از آنها رو فروختم البته با سود چهار برابر فروختم اما؛ پس از ریزشهای بازار دیگر شوقی برای فروش نداشتم و با خود میگفتم دیگر سال 1400 وضعیت بورس عالی میشود ولی نشد و هیچکس به داد ما نمیرسد، من دیگر بیخیال سرمایه خود شدهام و شاید زمانی که در بیپولی دستوپا میزنم به سراغ سرمایه خوابیده در بورس بروم. زندگی من با بورس نابود شد امیدوارم زندگی دیگران درست شود. این موضوع نشان میدهد که ریزشهای ادامهدار بورس، سرمایهگذاران را نسبت به این بازار بیاعتماد کرده و دیگر کمتر کسی پیدا میشود که بخواهد در بورس سرمایهگذاری کند ونباید فراموش کرد که این بیاعتمادی به عملکرد دولت دوازدهم و سازمان بورس بازمیگردد.
بازار پتانسیل رشد دارد؟
مصطفی مولوی، کارشناس بازار سرمایه درباره پتانسیل رشد بازار به «تعادل» میگوید: در بازار، قیمت سهام شرکتها کاهش پیدا کرده بود و قیمتها در بسیاری از نمادهای بزرگ به کف قیمتی رسیده است. (البته نه در همه سهمها) از آنسو نیز نرخهای جهانی محصولات پایه بهشدت افزایش پیدا کرده است. این افزایش قیمتها نیز به این دلیل بود که نسبت زیادی از جمعیت دنیا تا چند ماه آینده واکسینه میشوند و بحران ویروس کرونا ۱۹ فروکش میکند. علاوه بر اینها در این چند روز نرخ ارز هم افزایش پیدا کرد و همه اینها بر وضعیت بازار و رشد آن موثر بود. به نظر میرسد انتشار وضعیت مالی شرکتها و گزارشهای مالی آنها در سال مالی گذشته و انتظاری که در خصوص مناسب بودن این آمار وجود دارد، اثر مثبتی بر بازار بگذارد. در حال حاضر نیز مجموعه این عوامل باعث شده بازار سهام مخصوصا روی سهم شرکتهای بزرگ و مبتنی بر تولید محصولات پایه از پتانسیل بالایی برخوردار باشد. به این دلیل میبینیم که بازار مدتی است رونق دارد و به نظر میرسد کماکان این پتانسیل برای روزهای آینده هم وجود داشته باشد. شاید فرصتی در آینده برای خرید سهمها با قیمتهای کنونی نباشد. اما اینکه این رونق چه زمانی اتفاق میافتد چندان قابل پیشبینی نیست ولی روی دادن آن حتمی است. عواملی چون انتخابات ریاستجمهوری و تعیین تکلیف رییس دولت سیزدهم، برنامههای اقتصادی دولت آینده و همچنین مذاکرات هستهای بر وضعیت بازار موثر است. در حالحاضر بسیاری از شرکتها مشکلاتی از بابت حمل و نقل محصولات خود دارند که به دلیل تحریمهاست. بنابراین اگر مذاکرات به نتیجه برسد و تحریمها لغو شود مشکلات این شرکتها برطرف میشود. از این رو همه این عوامل خبرهای خوشی است که در راه است و میتواند اثرات مثبتی بر بازار داشته باشد.