خشکاندن اعتماد عمومی
مصطفی اقلیما
متاسفانه بسیاری از دولتمردان به هنگام سخنرانی فراموش میکنند که دادن وعدههای غیرواقعی چه تاثیری مخربی میتواند بر روح و روان مردم و جامعه وارد کند. اینکه شما شعار بدهید و در شعارتان شعور مردم را مد نظر نداشته باشید در واقع دارید اعتماد اجتماعی را تخریب میکنید. این سخنرانیها و وعدههایی که حتی خود شما هم میدانید عملی شدن آنها تقریبا محال است کم کم ریشههای اعتماد عمومی و اقبال اجتماعی را از بین برده و باعث بروز شکاف و شکست در بین مردم میشود. نمیتوانیم دم از انقلابی بودن بزنیم اما به اعتماد عمومی و حمایتی که نیاز به گرفتن آن از مردم داریم بیتوجه و بیتفاوت باشیم. تخلف در تحقق وعدهها، موجب کمرنگی اعتماد اجتماعی و به انحطاط رفتن اخلاق اجتماعی میشود. از سوی دیگر با ادامه تخلف در وعدهها، در درازمدت مدیریت باورهای اجتماعی نیز رو به نقصان خواهد رفت. اعتماد اجتماعی یکی از اساسیترین ضرورتها برای دوام مدیریت جامعه است، در این فرایند رفتاری میان مردم با مردم، مردم با دولت و دولت با مردم برقرار میشود و عصاره اخلاقی روابط اجتماعی را پایهریزی میکند.
اما زمانی که به عنوان مثال در مناظرههای انتخاباتی و همچنین سخنرانیهای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری، شاهد بیان وعدههایی به مردم هستیم که نه تنها تحقق آن بنابر دلایل مختلف امکان پذیر نیست بلکه حداقل نیاز به زمان طولانی و مدیریت دقیق دارد، بسترهای تضعیف اعتماد اجتماعی و اعتقاد مردم نسبت به دولتمردان فراهم میشود. مسوولان باید در نظر داشته باشند که الگوهای اصلی رفتارهای اجتماعی هستند، به همین دلیل است که وقتی وعدههایی از سوی مسوولان داده میشود که قابلیت اجرایی شدن ندارد، باعث ضعف باورها در بین مردم شده و اعتماد عمومی را خدشهدار میکند. بیدقتی در وعده دادن آن هم وعدههایی که نه تنها مقدور نبوده بلکه غیرممکن است، موجب کمرنگ شدن اعتماد اجتماعی و ضعف اعتماد مردم به دولتمردان میشود، با ادامه این روند، در بلندمدت مدیریت باورهای اجتماعی رو به نقصان خواهد بود. علت اینکه بسیاری از مردم در شرایط کنونی احساس دلسردی میکنند یا علاقهای به حضور پر رنگ در انتخابات ندارند نظام کلی جمهوری اسلامی نیست بلکه وعدههایی است که دولتمردان در دورههای گذشته به آنها داده و تحقق نیافته است. این ضعف و نقصان باعث میشود مردم اعتقاد خود را نسبت به وعده دولتها از دست داده و کم کم حضور خود را در فعالیتهای حمایتی کمرنگ کنند. در واقع وعدههای بیعمل نوعی پرخاشگری به دنبال خواهد داشت و عملکرد دولتمردان در کف جامعه و میان اعضای یک خانواده هم نفوذ میکند. کشیده شدن ضعف باورها و قول و قرار به خانوادهها، باعث تضعیف اعتماد خانوادگی و عاطفی میشود. به همین دلیل متاسفانه شاهد رفتارهای غیراخلاقی ناشی از ضعف اعتماد در بین خانوادهها هستیم؛ دروغگویی، عهد شکنی و بیاعتقادی به قول و قرار و وعده یکی از عوارض این پیمان شکنیها در بین آحاد جامعه است. پرخاشگری و خشم فزاینده در بین طبقات مختلف اجتماع که به صورت خراب کاریهای اجتماعی و همچنین نافرمانی اجتماعی ظاهر میشود هم ناشی از تضعیف باورهای اخلاقی و اعتقادی ناشی از بیعملی به وعدهها است. در واقع هرچه دولتمردان در وعده شکنی و تخلف از قول و قرار بیشتر حرکت کنند باعث افزایش خشم اجتماعی و بروز بحرانهای اجتماعی خواهند شد. با توجه به اینکه در دین مبین اسلام بر صحت و دوام قول و قرار تاکیدهای بسیاری شده، باید دانست تخلف از وعده و قول هم خلاف دین مبین اسلام و هم خلاف مقررات و اخلاق اجتماعی است.