کشاورزی در مقابل احیا
نتایج مطالعات جدیدی درمورد دریاچه ارومیه، یک باور قدیمی درباره رابطه درآمد کشاورزان و احیا را به سوال کشیده است. وجود یک «تعارض مطلق» بین درآمد بخش کشاورزی و احیای دریاچه ارومیه یکی از مسائلی است که در چند سال گذشته احیای دریاچه ارومیه را با مانع بزرگی روبرو کرده است.
نمایندههای مجلس در این سالها بارها برای افزایش دوباره سدسازیها در حوضه آبریز دریاچه ارومیه برای توسعه کشاورزی فشار آوردند و از سویی وزارت نیرو هم در سالهای کم بارش، مانند امسال، با عدم پرداخت حقآبه دریاچه ارومیه، آب را به سمت زمینهای کشاورزی سرازیر کرده است.
عیسی کلانتری، رییس سازمان محیط زیست در این رابطه گفته بود: «از وزارت نیرو این گله را داریم که حقآبههایی که با خودشان تفاهم کردیم را هم نمیرسانند، در حوزه دریاچه ارومیه نسبت به پارسال ۱۲درصد بارشها کمتر بود، اما وزارت نیرو بیش از ۶۰درصد آب ما را تحویل نداده است. قطعا اگر حقآبه را ندادند باید به قوه قضاییه مراجعه کنیم.»
اما حالا مطالعه مشترک انجام شده بین یک محقق ایرانی و محققان دانشگاه یوتای امریکا، نشان میدهد که چنین تناقض مطلقی اصلا وجود ندارد و حتی احیای دریاچه با یک شیوه درست میتواند منجر به ایجاد درآمدی پایدار برای کشاورزان شود.
سمیه سیما، استاد دانشگاه تربیت مدرس و محقق این مطالعه به خبرآنلاین میگوید: بخش کشاورزی نزدیک به ۹۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر آن منطقه را مصرف میکند و خود دریاچه ارومیه، دو کاربر بزرگ آب برای حوضه آبریز دریاچه ارومیه هستند. عموما سیاستمداران باور دارند که تخصیص آب دریاچه ارومیه باعث میشود که آب به کشاورزان نرسد و به معیشت آنها آسیب وارد بشود.
برنامههای کشاورزی در مقابل احیا
ایجاد همین دوگانه «کشاورزی» و «دریاچه ارومیه» باعث شده است که در سالهای گذشته در مسیر پروژه احیای دریاچه ارومیه مشکلات مختلفی به وجود بیاید. برای مثال به خاطر کاهش بارشهای باران، وزارت نیرو حقآبه مشخص شده دریاچه ارومیه از سدها را نپرداخته است و در نتیجه تراز دریاچه نسبت به سال گذشته در همین زمان حدود ۱۵ سانتیمتر کاهش پیدا کرده است و به نظر میرسد این میزان آب به سمت زمینهای کشاورزی جریان پیدا کرده است. این اتفاق هم در حالی رخ داده که تا پایان اردیبهشت ماه کاهش قابل توجهی در ذخیره آب سدهای اصلی این حوضه نسبت به سال قبل دیده نمیشود. مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه، در این رابطه گفته بود: اینجا مشکل قانونی نیست و بحث اجراست، هرجایی که محیط زیست در تضاد با انسان قرار میگیرد، انسان حق محیط زیست را نمیدهد. قانون خیلی مشخص و توافقمان با وزارت نیرو هم معلوم است، اما متاسفانه آنهابه تعهداتشان عمل نکردهاند و یک باره مسیر آب را به دریاچه بسته و حتما این آب را به بخش کشاورزی دادهاند.
این در حالی است که در سال ۱۳۹۳، چند ماه پس از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه، مصوبهای به تصویب رسید که بر اساس آن «کلیه طرحهای سدسازی در دست مطالعه و اجرایی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه» متوقف شدند. این یعنی امکان ساخت چهار سد بزرگ سیمینهرود، لیلان، باراندوز و نازلو مجموعاً با ظرفیت تنظیم ۸۱۰ میلیون مترمکعب و ۲۹ سد استانی مجموعاً با ظرفیت تنظیم ۴۶۰ میلیون مترمکعب وجود ندارد.
تراز دریاچه بیشتر و درآمد کشاورزان
هر دو زیاد شدند
در واقع گروه زیادی از مسوولان و کارشناسان، احیای دریاچه را مقابل کشاورزی میدانند و به همین دلیل هم چندی پیش استاندار آذربایجان غربی اعلام کرده بود که برخی مصوبات در زمان بحران جدی دریاچه ارومیه اجرایی شده برای توسعه کشاورزی باید در این مصوبات بازنگری شود. اما حالا مطالعه مشترک منتشر شده توسط دانشگاه یوتا و تربیت مدرس، عکس این موضوع را به اثبات رسانده است.
سیما در این رابطه میگوید: مطالعات ما نشان میدهد که از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ میلادی، همزمان با شروع کار ستاد احیای دریاچه ارومیه، عملکرد محصولات عمده زراعی و درآمد ناخالص کشاورزی در این منطقه افزایش پیدا کرده است و این اتفاق بدون افزایش قابل توجه تخصیص آب از سدها رخ داده است.
با احیای دریاچه ارومیه
کشاورزی نابود میشود؟
آن طور که مسوولان ستاد احیای دریاچه در سالهای گذشته اعلام کردند، از زمان شروع پروژه احیا تاکنون مصرف آب در حوضه آبریز دریاچه ارومیه حدود ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است، اما در کنار این اتفاق میزان تولیدات در آن منطقه کاهش پیدا نکرده است و همانطور که مطالعه سیما و همکارانش نشان میدهد درآمد ناخالص کشاورزان در سال ۲۰۱۵ به بیشترین میزان ۱۹۹۵ میلادی تاکنون رسیده و اقدامات انجام شده برای احیای دریاچه مانع توسعه کشاورزی نشده است. سیما میگوید: با همین تخصیص آب به کشاورزی توانستیم تولید محصولات را افزایش بدهیم و در نتیجه درآمد مردم هم افزایش پیدا کند. این یکی از دستاوردهای خوب اقدامات انجام شده است یعنی میتوانیم تا جایی هم معیشت مردم را با یک روشهایی بهبود بدهیم و هم وضعیت دریاچه بهتر بشود. البته که این موضوع به معنای فراموشی بخش کشاورزی به عنوان یک مصرفکننده اصلی آب در ایران نیست.