آقای وزیر بهداشت رشته کار از دستتان در رفته؟
مریم شاهسمندی
این روزها آنقدر اخبار ضد و نقیض در مورد واکسن به گوش میرسد که دیگر مردم نمیدانند، باید حرف کدام مسوول را باور کنند. اینکه وزیر بهداشت هم به بازار داغ شایعات دامن میزند و به جای اینکه مردم را با گفتن واقعیات از این سر درگمی برهاند، خود عاملی شده برای تمام این سرگردانیها سوالاتی بسیاری را مطرح میکند. اینکه وزیر بهداشت به عنوان کسی که در راس حوزه بهداشت و سلامت کشور قرار دارد، چه وظایفی دارد و چه بایدها و نبایدهایی را در دستور کار خود قرار میدهد. آیا تنها با ابراز نظرهای احساسی و قولهای بی پایه و اساس میتوان بر این ویروس غلبه کرد، اگر چنین بود که تا به حال باید ایران هم به عنوان یکی دیگر از کشورهایی که جشن پایان کرونا گرفتهاند، ریشه کن شدن آن را جشن میگرفت. وزیر بهداشت و درمان حتی با افرادی که در وزارتخانهاش کار میکنند هم هماهنگ نیست. اینکه وزیر روز جمعه اعلام کند از فردا واکسیناسیون سراسری را در کشور آغاز میکنیم و بعد مسوول دیگری در ستاد مقابله با کرونا اعلام کند واکسیناسیون برای افراد بالای 68 سال از روز دوشنبه آغاز میشود...
نشاندهنده اوج ناهماهنگی بین مسوولانی است که این روزها باید بحران کرونا را مدیریت کنند. راستی آقای وزیر حالتان خوب است؟ شاید زیر این همه فشار کاری رشته کار از دستتان در رفته باشد. امید دادن و امیدوار کردن کار کاملا به جایی است اما وعده توخالی دادن از آن دست رفتارهایی است که میتواند به قیمت جان مردم تمام شود. اصلا شما اخباری را که منتشر میشود مطالعه میکنید. حتما از اخبار خبر دارید که تمام انرژی خود را برای تکذیب آنچه در سیستان و بلوچستان میگذرد، گذاشته اید
و سعی میکنید از تمام این بحرانها تنها با شعار عبور کنید. چرا باید مردم ایران که همین چند روز پیش هفتمین واکسن کرونای ساخت داخل را هم رونمایی کرده پشت در مرزهای ارمنستان صف بکشند برای ترزیق واکسن کرونا. البته میدانید تنها شما مقصر نیستید. تمام آنهایی که پست مرزهای ارمنستان صف کشیدهاند هم در بروز چنین وضعیتی مقصرند. مردم ما اگر یاد میگرفتند به جای تاب آوری، مطالبهگر باشند امروز دیگر شما به خودتان این اجازه را نمیدادید تا با وعدههای بی پشتوانه در پستی باقی بمانید که با جان میلیونها انسان سر و کار دارد. اگر یاد میگرفتیم به جای اینکه تنها به خودمان فکر کنیم به تمام مردم این جغرافیا فکر کنیم، اگر یاد میگرفتیم جان ما با جان هموطنانمان در سیستان، بوشهر، خوزستان و ... به یک اندازه ارزش و اهمیت دارد. اگر یاد میگرفتیم در مقابل مسوولان بی مسوولیت حق و حقوقمان را مطالبه کنیم نه اینکه برای گرفتن حق خود به جای دیگری پناه ببریم. اگر یاد میگرفتیم با مصیبتها و دردهای هموطنانمان شوخی نکنیم و جک نسازیم. حالا حتما شما خیلی زودتر از اینها وادار به پاسخگویی میشدی و شاید دوران وزارتت در وزارتخانهای که با جان مردم سر و کار دارد اینقدر به طول نمیانجامید. شما که هر انتقاد و صدایی را با انگ سیاه نمایی در نطفه خفه میکنی، شما که عادت کرده اید تمام مشکلات را به گردن مردم بیندازید، به این فکر کرده اید که مسوولیت شما در قبال حفظ جان این مردم چیست. چرا باید ایران جزو آخرین کشورهایی باشد که واکسیناسیون در آن با سرعت بسیار بسیار پایین انجام شود. چرا به جای این همه حرف زدن کمی عمل نمیکنید. آقای وزیر سکوت کردن هم میتواند گاهی وقتها به کارتان بیاید. به قول سعدی شیرازی« تا مرد سخن نگفته باشد، عیب و هنرش نهفته باشد».