برجام زنده است
حسن بهشتیپور
برای دستیابی به تصویری شفاف از سرنوشتی که در ماههای آینده، پیش روی برجام قرار خواهد گرفت در وهله نخست باید منتظر مشخص شدن ترکیب تیم دیپلماسی و شمایل مذاکرهکنندگان دولت سیزدهم باشیم تا بهتر بتوان در این خصوص تحلیل کرد. اما با توجه به این واقعیت که سیاستگذاریهای کلان کشورمان در حوزه امنیت ملی و سیاست خارجی توسط مقام معظم رهبری تعیین میشود، میتوان حدس زد که ایران بهطور کلی مایل به تداوم برجام در دورنمای آینده است. با این مقدمات مباحث پیش روی برجام را میتوان بهطور کلی ذیل موارد زیر دستهبندی کرد:
نخست) باید توجه داشت، ایران به دنبال دستیابی به تضامینی محکم است که مبتنی بر آن دولتهای آینده امریکا نتوانند شاکله کلی برجام را کنار بگذارند و دوباره مانند دوران ترامپ زیر میز بازی بزنند. برای این خواسته منطقی ایران، باید راهحلی پیدا شود. مقامات امریکایی به این نکته اشاره میکنند بر اساس قانون قادر به ارایه تضمینی در این خصوص نیست که دولت آینده امریکا نتواند دست به تغییری در خصوص برجام بزند. این در حالی است که به هر حال باید پیشبینیهایی در متن برجام صورت بگیرد تا اگر دولتهایی که نسبت به اجرای برجام متعهد شدهاند اگر به هر دلیلی نتوانند به تکالیف خود ذیل این سند بینالمللی عمل کنند، طرف مقابل بتواند در این زمینه پیگیریهای حقوقی لازم را داشته باشد. یعنی حداقل به گونهای برنامهریزی شود که طرفهای مختلف برجامی بدانند که اگر بدون هیچ بهانه منطقی از برجام خارج شوند، طرف مقابل میتواند برخی اقدامات قانونی را پیگیری کند. این موضوع یکی از مهمترین مسائلی است که تیم دیپلماسی دولت سیزدهم ابعاد و زوایای گوناگون آن را پیگیری میکنند.
دوم) موضوع بعدی که دولت جدید تلاش میکند تا زمینه تحقق آن را دنبال کند، لغو همه تحریمهای اقتصادی علیه ایران است. البته معتقدم یک چنین خواستهای در شرایط فعلی امکان عملیاتی شدن ندارد، چراکه امریکا به هر حال سعی میکند اهرمهای فشاری برای رویارویی با ایران در دست داشته باشد. در این مرحله بعید است، ایالات متحده همه گزارههای فشار خود را از رده خارج کند. برای بیاثر یا کم اثر شدن تحریمها، ایران باید در داخل برنامهریزیهایی را در حوزههای اقتصادی و راهبردی داشته باشد تا مهمترین اهرمهای در دست امریکا اثرگذاری خود را از دست بدهند. اصلاحات اقتصادی درونی و پایان دادن به رانت و انحصار و... در بطن اقتصاد مواردی است که میتواند اقتصاد ایران را در برابر تکانههای بیرونی مقاوم سازد.
سوم) گزاره بعدی، مباحثی است که در خصوص کشیده شدن دامنه گفتوگوها به موضوعات منطقهای مطرح میشود. به هر حال اینکه دولت سیزدهم چه افرادی را با چه سوابقی به عنوان مذاکرهکنندگان برجامی معرفی میکند، پاسخ بسیاری از این ابهامات را خواهد داد. اینکه آیا این افراد قادر هستند دامنه گفتوگوها را از مسائل هستهای به موضوعات منطقهای نیز بکشانند در چشمانداز آینده مشخص میشود. اما به نظر میرسد برای حل مشکلات منطقهای ایران راهحلهای خلاقانهتری را پیگیری میکند. ایران در حال حاضر در حال گفتوگوهای دوجانبه با طرفهای منطقهای ازجمله عربستان سعودی است. اگر ایران و عربستان به تفاهمات منطقهای دست پیدا کنند، لازم نیست در برجام برای موضوعات منطقهای ردیفی در نظر گرفته شود. اگر ایران و عربستان بتوانند روی چارچوبی به توافق برسند، مشکلات ایران با امارات، مشکلات ایران با بحرین و سایر کشورهای منطقهای نیز حل و فصل خواهد شد. به نظرم در شرایط فعلی بیشتر از هر عامل دیگری باید صبر کنیم تا مشخص شود، مذاکرات منطقهای در قالب گفتوگوهای دوجانبه بین ایران و کشورهای منطقه چه سرانجامی پیدا میکند. شخصا معتقدم نیازی به طرح این موضوع به عنوان پیوستی در سطح برجام وجود ندارد.
چهارم) اما در خصوص این پرسش بنیادین که آیا ایران راهبرد تداوم گفتوگوهای برجامی را در پیش خواهد گرفت یا آنگونه که برخی افراد و جریانات در داخل کشور از مرگ برجام صحبت میکنند، ایران در حال کنار گذاشتن این سند مهم بینالمللی است؟ باید بگویم که به طور منطقی، برجام در دولت جدید هم در دستور کار قرار خواهد گرفت. افراد و جریاناتی که از مرگ برجام سخن میگویند، همان جریاناتی هستند که در طول تمام سالهای گذشته نیز از مرگ برجام و تشییع جنازه برجام و... صحبت میکردند. اما زمانی که همین افراد متوجه شدند، امریکا حتی در شورای امنیت سازمان ملل نیز قادر به پیگیری منویات خود نیست، روشن شد این سند در راستای منافع ملی کشورمان است. اگر خاطرتان مانده باشد، امریکا تلاش میکرد تا 6 قطعنامه فصل هفتمی علیه ایران را زنده کند، اما در صحنه عمل تنها کشور دومینکن به نفع امریکا رای داد و ایالات متحده دچار انزوایی بیسابقه در شورای امنیت شد؛ انزوایی که برجام به امریکا تحمیل کرد، چراکه ایران، اجرای برجام را همچنان در دستور کار قرار داده بود. با این توضیحات معتقدم برجام همچنان زنده است و همچنان نیز به حیات خود ادامه خواهد داد، چراکه در راستای منافع ملی ایران تدوین شده و مبتنی بر گزارههای علمی در حوزه دیپلماسی است.