پیشرفت بر اساس مزیتهای استانی
مجتبی یوسفی
مشکلاتی که این روزها در حوزه بحث توسعه استان خوزستان و کمبودهای حوزه آب و فاضلاب این استان مطرح میشود، تابعی از مشکلاتی است که اقتصاد کلان ایران در بحث توسعه با آن دست به گریبان است. یکی از ضرورتهایی که تحلیلگران امر توسعه به عنوان پیشنیاز رشد و پیشرفت جوامع مطرح میکنند، بهرهمندی از یک الگوی فراگیر اقتصادی در امر توسعه است؛ الگویی که میبایست از رویکردهای سیاسی و جناحی و بخشی دور نگه داشته شود و آیند و روند دولتها و تغییرات سیاسی در اجرای آن تغییری ایجاد نکند. در واقع برای رشد و توسعه پایدار باید به جای رویکردهای بخشی نگر ضروری است از الگوهای کلان نگر بهره گرفته شود. اما علیرغم این ضرورتهای عاجل، ساختارهای مدیریتی کشورمان اغلب از رویکردهای بخشی نگر بهره میبرند. موضوعی که باعث شده، ظرفیتهای کشور به جای قرار گرفتن در مسیر هماهنگِ توسعه کشور در راستای برخی جهتگیریهای بخشی، استانی و...به کار گرفته شوند. یک چنین معضلی، دقیقا ریشه مشکلاتی است که اخیرا در استان خوزستان منشا بروز مشکلات عدیده شده است. باید دید در حوزه اقتصادی چه تصمیماتی در کشور اتخاذ شده که تبعات آن باعث بروز مشکلات بیآبی در خوزستان (و سایر استانهای کشور) شده است؟ یکی از مهمترین رویکردهایی که در بحث جانمایی صنایع باید مورد توجه قرار بگیرد، بحث مزیتهای هر استان برای بهرهمندی از و میزبانی از صنایع مختلف است. مطابق این الگو زمانی که قرار است در خصوص صنایع و کارخانههای آب بر تصمیمسازی شود باید مجموعه اِلِمانها و گزارههای مرتبط با آن نیز مورد ارزیابی قرار بگیرد. طبیعی است احداث کارخانههایی چون تولید فولاد، سیمان و...در مناطقی که با کمبود آب و خشکسالی مواجه هستند، موضوعیت عقلی و اقتصادی ندارد. اما از آنجا که روند تصمیم سازیهای اقتصادی در کشورمان مبتنی بر الگوهای کلاننگر نیست و رویکردهای بخشی نگر در آن اولویت دارد، بیش از 300 واحد صنعتی که نیاز به بهرهمندی از آب فراوان دارند به جای سواحل شمالی و جنوبی کشور در استانهایی احداث میشوند که اساسا برای تامین آب شرب شهروندان خود نیز مشکل دارند. یک تصمیم اشتباه در حوزه اقتصاد مانند دومینویی است که باعث اتخاذ مجموعهای از تصمیمات اشتباه دیگر میشود. بعد از این مرحله نوبت به تامین آب این صنایع از راه میرسد، در مرحله بعد اقدام به انتقال آب از مناطقی چون استان خوزستان به مناطق مرکزی کشور میرسد، تصمیمی که هم باعث هزینههای فراوانی بر دوش کشور میشود و هم آسیبهای جدی به مناطق پاییندستی آب در کشورمان وارد میشود. این روند پر اشتباه طی دهههای متمادی خسارت هخای فراوانی را به استانهای مختلف کشور وارد ساخته است. پیش از این یک چنین اشتباهاتی در مناطق شرقی کشور باعث شد تا دامنه وسیعی از شهروندان مناطق شرقی و در استانهایی مانند خراسان شمالی را راهی کلانشهرهای کشور کرد. مهاجرتهایی که جمعیت حاشیهنشینان کشور را افزایش داد و متعاقب آن آسیبهای اجتماعی فراوانی را نیز متوجه کشور کرد. همین اشتباهات راهبردی در خصوص استانهایی مانند خوزستان و برخی استانهای غربی کشورمان نیز در حال تکرار شدن است. بیش از دو دهه قبل مقام معظم رهبری راهبردی را برای حل مشکلات خوزستان پیشنهاد کردند. در سال 75، ضرورت اجرای پروژه درختکاری 550هکتاری در خوزستان برای تسطیح و مدرنسازی حوزه کشاورزی در خوزستان مطرح شد که میتوانست بسیاری از مشکلات ریشهای این استان را در مسیر حل و فصل شدن قرار دهد. با توجه به ظرفیتهای قابل توجه استان خوزستان در حوزه کشاورزی و حجم وسیع محصولاتی که در این استان کشت میشود، اصلاح الگوی مصرف کشت و مدرنسازی آبیاری در استان خوزستان میتوانست بخش قابل توجهی از مشکلات این استان در حوزه آب را حل و فصل کند. معتقدم برای حل مشکلات ضروری است تا رویکردهای کلاننگر جایگزین نگاههای بخشینگر شود.از این طریق است که میتوان زمینه رشد و توسعه در استانهای مختلف را مطابق با مزیتهای آنان فراهم کرد.