تا دیرنشده کاری بکنید
مریم شاهسمندی
وزیر بهداشت! هیچ خبر دارید که آمار مرگ و میرها به بالای 300 نفر در روز رسیده است. میدانی این 300 فقط یک عدد نیست. جانهای عزیزی است که در سایه بیتدبیری ها از بین میرود. هیچ خبر دارید داروی رمدسیور در داروخانهها پیدا نمیشود. میدانید که بسیاری از بیماران کرونایی حتی از پس هزینههای درمان خود هم برنمیآیند. من داغ دیدهام، مادرم را به خاطر کرونا از دست دادم. میدانید چند ده میلیون هزینه کردیم تا سر آخر هم جنازهاش را تحویل بگیریم.
عزیز از دست ندادهاید تا درد ما عزیز از دست دادهها را بفهمید. من عمهام را به خاطر کرونا از دست دادم. به خاطر اینکه هیچ بیمارستانی در کرج تخت خالی نداشت تا بستریاش کند، در همان آمبولانس جان باخت. وزیر بهداشت! سردار کرونا! چه خبر از آن 7 واکسنی که رونمایی شد و خواب خوش شبانه را از سر ذوق از چشمان شما ربود؟ تا کی قرار است ما اسیر شعارها و وعدهها باشیم و واقعیت مثل سیلی بر صورتمان فرود بیاید؟ اصلا میدانید عزیز از دست دادن یعنی چه؟ اصلا خبر دارید هر عدد که شما آن را در قالب آمار فوتیهای کرونا اعلام میکنید یعنی عزادار شدن چند خانواده؟
سردار کرونا! وعد هایتان کی عملی خواهد شد؟ مردم تا کی باید شاهد مرگ عزیزانشان باشند تا شما تصمیم بگیرید واکسیناسیون سراسری را شروع کنید. حالا کرونا تنها جان آدم بزرگها را نمیگیرد. حالا طعمه تازهای پیدا کرده، حالا جان شیرین کودکان هم به خطر افتاده و شما هنوز دارید سخنرانی میکنید، آن هم با چه ادبیات قابل توجهی.
وزیر بهداشت! این روزها حال هیچ کس خوب نیست، نه مردم، نه کادر درمان، نه آنها که تمام این مدت شاهد بیبرنامگی و بیتدبیری ها بودند. راستی خبر دارید چند نفر از پرستاران در کدام بیمارستانها ماههاست که حقوق و معوقات خود را دریافت نکردهاند. هیچ میدانید، آنها بر خلاف شما جان عزیزشان را کف دست گرفتهاند و از مردم بیمار سرزمینشان مراقبت میکنند؟ تا به حال سر زده به کدام بیمارستانها رفته اید؟
سردار کرونا! چه شد که ستاد ملی مقابله با کرونا را منحل کردی؟ چه شد که حتی از یک عذرخواهی ساده در برابر مردم به خاطر رفتارها و حرفهای بیادبانه همکارانتان شانه خالی کردید و در سیستان و بلوچستان شما هم همان ادبیات را در پیش گرفتید؟
این روزها هم میگذرد. شما خوب میدانید که ما تاب آوری مان بیش ازآن است که تصورتان بگنجد. شما خوب میدانید که این مردم نجیبتر از آن هستند که بخواهند شما را وادار به پاسخگویی کنند. شما خوب میدانید کرونا و این اقتصاد بحران زده چطور مردم را سر در گریبان کرده و به هر چه پیشآید خوشآید راضی اند؟
اما شما در برابر تمام این نجابت و تاب آوری چه کرده اید؟ هر روز یک وعده تازه، هر روز یک دستور جدید که البته هیچ ضمانت اجرایی ندارد. یادتان باشد، این مردم نجیب جز حق حیات هیچ چیز دیگری نمیخواهند وسیاست های شما در این یک سال و اندی ثابت کرد که با ندانم کاری چه راحت این حق را هم از مردم گرفتید. حالا باز ما باید با پیک تازه کرونا دست و پنجه نرم کنیم. ما باید جانمان را به حراج بیعملی ها بگذاریم. حالا دیگر خیلی از ما داغ دیده هستیم. چه چیزی میتواند این درد را تسکین دهد. چه چیزی میتواند به خانوادههای افراد از دست رفته آرامش دهد. هیچ! جان به لب شدهایم از این هم مرگ و نیستی. سرگردانیم میان این همه غم و فقدان. دیگر حتی خندیدن هم برایمان سخت است. تا دیر نشده کاری بکنید جناب سردار کرونا!