سرویسهای خارجی را فراری میدهیم، داخلیها را تنبیه میکنیم
در حالی که طراح طرح صیانت از کاربران فضای مجازی ادعا میکند قرار نیست پلتفرمی فیلتر شود و تا زمانی که نمونه جایگزین خدمات خارجی به نمونه رقابتی تبدیل نشده، برخوردی صورت نمیگیرد، منتقد این طرح معتقد است با این شرایط و تعهداتی که برای حضور شرکتهای خارجی ذکر شده، هیچ پلتفرم خارجی تعهدات را نخواهد پذیرفت و وارد ایران نخواهد شد و ما شلاق را به گرده پلتفرم داخلی میزنیم.
مناظره تلویزیونی با محوریت طرح صیانت از حقوق کاربران فضای مجازی بین سید عباس مرادی، عضو تیم تدوین طرح و محمد کشوری، کارشناس فعال فضای مجازی، برگزار شد و هر یک از دو طرف به عنوان موافق و مخالف طرح «حمایت از کاربران فضای مجازی و خدمات پایه کاربردی» به گفتوگو پرداختند.
سیدعباس مرادی با بیان اینکه ما در ساماندهی فضای مجازی چهار اصل داریم، گفت: اصل اول اینکه قرار نیست ارتباط جمهوری اسلامی با جهان قطع شود. اصل دوم اینکه به واسطه عقبماندگیها در ۱۰ سال گذشته، فرصت رقابت در لایه خدمات با نمونههای خارجی وجود ندارد، یعنی خدمات ما نسبت به نمونههای خارجی در نقطه ضعف هستند. موضوع سوم اینکه لزوما با بومی کردن مساله حل نمیشود، در مواردی باید دامنه حکمرانی را توسعه دهیم و لازم است از خدمات خارجی استفاده کنیم. موضوع چهارم اینکه در ۱۰ سال گذشته هیچ قانونی درباره فضای مجازی تدوین نشده و هیچ ساماندهی اتفاق نیفتاده و در این فضای نابهسامان، زندگی و اقتصاد و مصرف مردم شکل گرفته است. هر قانونی که بخواهیم بگذاریم.
بخشی از این زندگی شکلگرفته را دچار مشکل میکند بنابراین اگر تغییری پیشنهاد میشود، باید عوارض این تغییر مسیر در کمترین مقدار ممکن باشد.
مزیت رقابتی با نمونههای مشابه خارجی
نداریم
وی با بیان اینکه در شرایط فعلی، ما هیچ مزیت رقابتی با نمونههای مشابه خارجی نداریم، گفت: نظام حکمرانی ما تحت تسلط شرکتهای خارجی است. در لایه محتوا کمپانیهای خارجی اعمال مدیریت میکنند، هر محتوایی که بخواهند را از کاربران جمهوری اسلامی حذف میکنند، هر کاربری که بخواهند را اخراج میکنند و هر محتوایی که بخواهند نشان میدهند. در این فضا موضوع اول این است که از چه زاویهای وارد شویم که در کمترین زمان، بیشترین بازدهی را داشته باشد، معتقدیم که این طرح از بهترین زاویه حکمرانی فضای مجازی وارد شده است.
عضو تیم تدوین طرح با بیان اینکه باید فضایی ایجاد کنیم که مزیت رقابتی داشته باشد، افزود: باید برای کاربر قابل لمس باشد که در یک فضای امن فعالیت میکند و تفاوت آن را با فضایی که حکومت اعلام کرده امنیت ندارد، متوجه شود. بداند در این فضا که متعلق به نظام حکمرانی جمهوری اسلامی است، همه دغدغههایش تامین میشود، امنیت فردی و اجتماعی، امنیت کسب و کار تامین میشود. مثلا در اینستاگرام، اجناسی که به دست مخاطب نرسیده، مجموعهای از تعرضات به حریم خصوصی، مشکلاتی که برای خانوادهها، کودکان و نوجوانان ایجاد شده در نظر گرفته میشود، مثلا در اینستاگرام پلاس که تحت حاکمیت جمهوری اسلامی است.
فعلا هیچ مشابهی برای اینستاگرام نداریم
مرادی در پاسخ به اینکه آیا روبیکا مشابه اینستاگرام است، با بیان اینکه فعلا هیچ مشابهی برای اینستاگرام در کشور نداریم، گفت: ما یک مشابه اینستاگرام در کشور ایجاد میکنیم که اگر اتفاقی برای شهروند جمهوری اسلامی افتاد، در کمترین زمان بتوانیم حقش را بگیریم. مبنای اصلی قطع ارتباط با جهان نیست، بلکه ایجاد نمونههای مشابهی است که در آنها کاربر در خلال زندگی مجازی به این نتیجه میرسد که امنیت بیشتری دارد.
به واسطه وابستگیهایی که در این فضا برایش ایجاد میکنیم و امکاناتی که در اختیارش قرار میدهیم، زمینه مهاجرتش را از نمونه غیرحاکمیتی به نمونهای که تحت قوانین و مقررات است، فراهم میکنیم.
وی با بیان اینکه در این طرح مجموعهای از مشوقها که اینستاگرامپلاس ایرانی را در مقایسه با اینستاگرام رقابتی کند، قرار میدهیم، گفت: مزایای رقابتی یعنی از طریق ابزارهای بومی بتوانند خدمات دولت الکترونیک را دریافت کنند، بانکداری الکترونیکی و کیف پول خرید مستقیم داشته باشند، تسهیلاتی را ایجاد میکنیم که در تجهیزات وارداتی به کشور، این ابزارها بهصورت پیشفرض نصب شود، تخفیف مالیاتی به سامسونگ و الجی میدهیم که نمونه داخلی را نصب کنند که کاربر وقتی گوشی را روشن میکند ابزار داخلی داشته باشد و ما مجبور نباشیم از صفر اینستاگرام پلاس را به کاربر معرفی کنیم. همچنین برای خود اینستاگرامپلاس هم مصونیت قضایی ایجاد میکنیم، شرایطی را ایجاد میکنیم که مردم خیالشان راحت باشد دادههایشان جمع نمیشود، دادههایشان لو نمیرود، کسی به حریم خصوصیشان تجاوز نمیکند.
سرمایهگذاری در اینستاگرام پلاس را تضمین میکنیم، فضای رقابتی را تضمین میکنیم، از ایجاد انحصار جلوگیری میکنیم. رویکرد طرح، رویکرد بومیسازی نیست. یعنی اگر یک نمونه خارجی حاضر باشد این شرایط را بپذیرد هم میتواند فعالیت کند و همین تسهیلات را بگیرد.
کاهش پهنای باند اینستاگرام متناسب با مهاجرت کاربران
مرادی با بیان اینکه در این طرح لزوما روی ابزار بومی سرمایهگذاری نمیکنیم و مجموعه تسهیلاتی که بخش خارجی هم میتواند داشته باشد را در نظر دارد، گفت: قرار نیست چیزی را فیلتر کنیم، محدودیتهایی که ایجاد میکنیم این است که ابتدا به شهروند اعلام میکنیم تا زمانی که نمونه اینستاگرام فراهم نشده باشد، به آن کاری نداریم. اگر نمونه داخلی فراهم شد و ۱۰ درصد مردم مهاجرت کردند، ۱۰ درصد پهنای باند اینستاگرام آزاد میشود، پس پهنای باند را مثل سابق در اختیار اینستاگرام نمیگذاریم و پهنای باند را متناسب با مهاجرت کاربران کاهش میدهیم.
وی با بیان اینکه مطابق طرح، پهنای باند را فقط برای کاربرانی که نیاز به تعامل بینالمللی دارند، فراهم میکنیم، گفت: اگر اینستاگرامپلاس موفق نشود پنج درصد بیشتر از پهنای باند را جذب کند و مردم بخواهند در اینستاگرام بمانند، در این طرح تا زمانی که نمونه جایگزین به نمونه رقابتی تبدیل نشده باشد قرار نیست برخوردی صورت بگیرد، نمونه جایگزین هم حداقل باید ۳۵ درصد کاربران را جذب کرده باشد، اینجا میتوان گفت فضای رقابتی ایجاد شده است. فقط هم مزیت ترافیک نیست، ویژگیهایی دیگری هم هست مثلا تبلیغات در اینستاگرام تخفیف مالیاتی دارد و در نهایت کار کردن روی ترافیک جزو آخرین گزینههاست.
قانونی برای حمایت از بلاگفا و کلوپ وجود نداشت
عضو تیم تدوین طرح با بیان اینکه بلاگفا و کلوپ به این دلیل شکست خوردند که قانونی برای حمایت از آنها وجود نداشت، گفت: در بلاگفا وقتی جرمی به وقوع میپیوندد، مقصر کیست؟ در نظام فکری پیش از این، سکو و صاحب سکو مجرم بود. بعد از این طرح، استفاده غیرمجاز از یک سکو مسوولیتی را متوجه صاحب سکو نمیکند. فرض کنید یک محتوای مستهجن در بلاگفا منتشر شود، دیگر مقصر صاحب بلاگفا نیست و کسی که این مطلب را منتشر کرده باید مجازات شود و قرار نیست همه مردم با مسدودیت سکو، مجازات شوند.
مرادی با بیان اینکه در این طرح تجارب گذشته را کنار گذاشتیم و مخاطراتی که برای سرمایهگذاری بخش داخلی و خارجی لازم بوده است را در نظر گفتیم، افزود: مطابق این طرح، هر قاضی و بازپرسی اجازه ندارد حکم محدودسازی و مسدودسازی خدمتی را که مردم درآن زندگی میکنند صادر کند. چرخه فیلترینگ طولانی و قابل بازگشت است.
اول باید یک کمیسیون تشخیص دهد که تخلفی اتفاق افتاده، بعد یک کمیته پنج نفره که سه قاضی و دو کارشناس خبره فضای مجازی دارد، باید به این نتیجه برسند که تشخیص کمیسیون صحیح است. اگر این کمیته رای تایید دهد، در تجدید نظر قابل بررسی است، بعد هم در دیوان عدالت اداری قابل بررسی است.
مهاجرت از وایبر به تلگرام، نمونه موفق ایجاد مشوق برای کاربر
وی تجربه مهاجرت از وایبر به تلگرام را بهترین مثال برای موفقیت مجموعه مشوقهایی دانست که در این طرح میشود و افزود: در زمان وایبر، آقای جهرمی با تلگرام روسی مذاکره کردند که میخواهیم از وایبر اسراییلی به تلگرام روسی مهاجرت کنیم. بنابراین وایبر را از مجموعه استورهایی که داشتیم، حذف کردند و تلگرام بهصورت انبوه در صداوسیما تبلیغ شد و سواد رسانهای برای استفاده از تلگرام در مردم ایجاد شد. عضو تیم تدوین طرح ادامه داد: وقتی تلگرام آمد، گروههای ۵۰ نفره را هم نمیتوانست پشتیبانی کند. هیچ کدام از امکانات وایبر در تلگرام وجود نداشت، اما این عزم بود که مجموعهای از مشوقها در اختیار تلگرام قرار بگیرد تا مردم خودبه خود تشویق به استفاده از تلگرام شوند. همزمان با این مهاجرت، تجربه کاربری را برای مخاطب تخریب کردند، ترافیک وایبر را کاهش دادند و نویز انداختند و مردم که دیدند اذیت میشوند از وایبر به تلگرام رفتند.
انتقاد از اصول و چارچوب طرح و نحوه تدوین آن
محمد کشوری، منقد این طرح، با انتقاد از نگاه نویسندگان قبلی بر روح حاکم بر این طرح، بیان کرد: دهه ۸۰ که خیلیها نمیدانستند شبکه اجتماعی چیست، شبکه اجتماعی و ابزارهایی مانند بلاگفا و کلوپ داشتیم که رونق زیادی داشت. اما یک سری افراد در وزارت ارشاد که جزو تدوینکنندگان اولیه این طرح بودند و البته عوض شدند، ریشه اینها را زدند. بعد از اینکه قانون جرایم رایانهای تصویب شد، در تعامل بین وزارت ارشاد و قوه قضاییه، کاری کردند که بلاگفا سه بار فیلتر شد. دردنامه مدیرکلوپ را بخوانید که مینالد از دست کسانی که باعث ریزش کاربر شدند، هم از بابت فیلترینگ هم از بابت محتوا. آن موقع بلوغ نداشتیم و ریشه آنها را زدیم و حالا میگوییم امریکاییها تسلط پیدا کردند. وی با اشاره به بخشهای حمایتی و مثبت طرح، اظهار کرد: سکهای که موافقان طرح تصویر میکنند، دو روی سلبی و ایجابی دارد. بنده هم موافقم بخش مهمی از حاکمیت فضای مجازی همین است که ما امکانات و مزیت دهیم و حمایت کنیم.
خیلی از کشورهای دنیا هم همین کار را میکنند، اما حمایت عاقلانه و حسابشده، چون تجربه نشان داده گاهی حمایتهای بدی کردیم که رانت ایجاد کرده است، پولهای بیحسابی داده شده و یک سری پول را گرفتند و فعالیت مثبتی نکردند. قانون صراحتا در تبصره ۲ ماده ۲۸، محدودیت در ترافیک و مسدودسازی را جزو جرایم آورده است. محدودیت در ترافیک یعنی پهنای باند را آنقدر کم کنند که مردم به ستوه بیایند، اتفاقی که در وایبر رخ داد. از نمونه داخلی نام نمیبرند، چون تجربههای قبلی ناموفق بوده. حالا اینکه چه اتفاقی در اینستاگرامپلاس باید رخ دهد که موفق شود، قابل تامل است. اگر ما حمایت کنیم، پهنای باند و سرور دهیم، آیا واقعا موفق میشوند؟ اما اگر قرار نیست پهنای باند را کم کنید، کاربر ایرانی چرا باید اینستاگرام را رها کند؟
محدودیت و مسدودسازی بهوضوح در این طرح آمده است
کشوری ادامه داد: مطابق این طرح، خدمات پایه کاربردی خارجی امثال اینستاگرام که با تصمیم کمیسیون عالی، کاربردی اثرگذار هستند، باید ظرف مدت چهار ماه تعهدات ماده ۱۲ را اجرا کنند، یعنی نماینده معرفی کنند، تعهدات را بپذیرند و مجوز بگیرند. اگر این تعهدات را پذیرفت که به فعالیت ادامه میدهد، اگر نپذیرفت، بررسی میشود و در صورتی که اثرگذار نباشد، درجا فیلتر میشود و اگر اثرگذار باشد، مثل خیلی از شبکههای اجتماعی، تا زمان مسدودسازی چهار ماه مهلت دارند.
در حالی که برای محدودیت در ترافیک و پهنای باند هیچ فرجهای نیست و از همان اول میتوانند این محدودیتها را اعمال کنند. وی توضیح داد: کمیسیون عالی که در این طرح تعریف شده، فعالیتش دور زدن شورای عالی فضای مجازی است و به مجلس پاسخگو نیست و وظایفی که برایش در نظر گرفتند، بهشدت تفسیرپذیر است. تا یک سال پس از لازمالاجرا شدن قانون و به تشخیص این کمیسیون، باید جایگزین مناسب داخلی برای خدمات ایجاد شود و کمیسیون این جایگزین را تشخیص میدهد. الان آپارات جایگزین یوتیوب است؟ برخی ممکن است چنین تصوری کنند، اما بحثی به اسم اثر شبکه وجود دارد که هرچه کاربر بیشتر باشد، محتوا و اقبال مخاطب بیشتر میشود و با این تعریف نمیتوان آپارات را جایگزین دانست. این کارشناس فضای مجازی بیان کرد: اگر بخش خصوصی در این مدت این امکان را فراهم نکرد، خود وزارت ارتباطات باید ظرف ۸ ماه جایگزین مناسب را پیدا کند.
تصور کنید وزارت ارتباطات میخواست تاکسیهای اینترنتی را ایجاد و مدیریت کند، مرکز تماس بگذارد و در روز به ۱۰ میلیون کاربر پاسخ دهد. یکی از ایرادات جدی طرح این است که تعلیق به محال کرده یعنی خیلی راحت گفته باید این اتفاقات انجام شود، در حالی که این اتفاقات شدنی نیست. جایگزین مناسب از دید آنها، الزاماتی دارد که ریشهاش در همان نفی نگاهی است که باعث شکست خوردن بلاگفا و کلوپ شد.
یک اشتباه را نمیتوان دو بار تکرار کرد
کشوری با بیان اینکه اشتباهات محصول زمان خودشان هستند و قابل بازگشت نیستند، گفت: آن هم وقتی درباره فضای مجازی و تکنولوژی حرف میزنیم که سال به سال در حال تغییر است، یک اشتباه را نمیتوان دو بار تکرار کرد. همین قانون اشتباهاتی دارد که مثل روز مشخص است و شهودی است. بلاگفا و کلوپ مردند و تازه فهمیدیم صاحب پلتفرم و سایت مسوول نیست. در حالی که طبق همین قانون، پلتفرم باید ۱۴ تعهد را بپذیرد که بتواند مجوز بگیرد.
یکی از تعهدات این طرح، لزوم احراز هویت کاربران است که برای همه کاربران اجباری شده. یعنی کاربران ما باید بپذیرند از لحظهای که وارد فضای مجازی میشوند، هویتشان قابل ارزیابی است، حتی برای پلتفرمهایی مانند توییتر یا نمونه توییتر ایرانی. هیچ کاربری نباید هویتش برای نهادهایی که احراز میکنند مخفی باشد. تعهدات سنگین دیگری هم در این طرح وجود دارد. اما مساله اینجاست آیا آنها این تعهدات را میپذیرند یا نه. آیا این موارد باعث رونق اپلیکیشن داخلی میشود؟ آیا کاربرانی که عدم اعتماد دارند، با این سیاستهای ۱۴ گانه، به پلتفرم داخلی اعتماد میکنند؟
با این شرایط، هیچ پلتفرم خارجی تعهدات را نخواهد پذیرفت
این کارشناس فضای مجازی با این شرایط هیچ پلتفرم خارجی تعهدات را نخواهد پذیرفت و وارد ایران نخواهد شد و ما شلاق را به گرده پلتفرم داخلی میزنیم، گفت: نسخه اولیه این طرح با همراهی یکی از نمایندگان کمیسیون فرهنگی تدوین شده و همان مقصران به جای اینکه محاکمه شوند، هر روز سمپاشی میکنند. اگرچه این طرح نسبت به نسخه اولیه تغییر کرده، اما رگههای پررنگ آن نگاه هنوز وجود دارد. اگر نمایندگان در کمیسیون ویژه تدبیر جدی برای اصلاح این مساله نکنند، همین رگههای پررنگ باقی میماند و نه تنها پلتفرمهای خارجی نمیآیند، بلکه پلتفرمهای داخلی را هم از دست میدهیم. اما این طرح اشکالهای زیادی دارد و یک نکته غلط میشود همان سیاستی که سال ۱۳۸۸ باعث شد بلاگفا نابود شود و دیگر نمیتوان به آن دوران برگشت.
آن زمان دو میلیون کاربر داشتیم، کاربرانی که در سطح دانش بالایی بودند. در کره جنوبی ابزارهایی هستند که کاربران داخلی در کنار خارجیها بدون مسدود شدن از آنها استفاده میکنند، چون مزیت زبان و فرهنگ و مزایای محلی دارد. ما همه اینها را به دلیل نگاههای غلط گذشته، قربانی کردیم و نگذاشتیم چنین فضایی شکل بگیرد. از زاویه دید پلتفرمهای داخلی، ۵۰ شرکت و تقریبا همه فعالان شناختهشده این حوزه، به این طرح معترضند. اگر میخواهید از آنها حمایت کنید باید صدایشان را بشنوید و ببینید چرا معترضند. ما نیاز به قانون داریم اما قانون خوب و تجربههای قبلی مثل چراغی است که اشتباهات را تکرار نکنیم.