مدیریت ضعیف سرمایه

۱۴۰۰/۰۵/۱۶ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۸۱۰۲۴
مدیریت ضعیف سرمایه

رضا غنی‌پور

روایت نخست) فرق معامله‌گران موفق و ناموفق در بازارهای مختلف از جمله بازار سرمایه در چه گزاره‌هایی است؟ این پرسشی است که پاسخگویی به آن تا حد بالایی به سرمایه‌گذاران برای حضوری همراه با موفقیت در بازارها کمک می‌کند. نمونه‌های بسیاری از فعالیت در بازارهای مختلف سرمایه‌گذاری وجود دارند که سرمایه‌گذاران در آنها به دلیل عدم درک این واقعیت ساده که دستیابی به موفقیت نیازمند شناخت، علم و مهارت است، سرمایه‌های خود را از کف داده‌اند. یا این تصور را دارند که دچار ضرر و زیان هستند. در دو تحقیق مجزا در بازارهای سرمایه‌گذاری یکی از کشورهای توسعه یافته در خصوص مطالعه ابعاد و زوایای گوناگون بیش از ۴۳ میلیون معامله واقعی، این نتیجه مشخص به دست آمده است که یک معامله‌گر متوسط فارکس (بازار تبادل ارزهای خارجی) به یک دلیل ساده ضرر دچار ضرر و زیان می‌شود. دلیلی که می‌توان آن را ذیل عنوان کلی «مدیریت ضعیف سرمایه» دسته‌بندی کرد. مطالعات و بررسی‌های دقیق محتوایی نشان‌دهنده آن است که حتی اغلب معامله‌‌گرانی که از بیشتر معاملات‌شان سود کسب می‌کنند نیز در نهایت دچار ضرر و زیان می‌شوند. (یا احساس ضرر و زیان دارند) حتی تحقیقات جدید نیز در این خصوص یافته‌های قبلی را تایید کرده‌اند. واقعیتی که بسیاری معتقدند شوکه‌کننده و عجیب است و ابعاد تازه‌ای از حضور در بازارهای سرمایه‌گذاری را نمایان می‌کنند. 

روایت دوم) معامله‌‌گران خرد در فارکس بیش از ۵۰ درصد معاملات خودشان را با سود به پایان می‌رسانند. به عنوان مثال نمودارهایی که در خصوص نمونه‌های مطالعاتی ارائه شده بیانگر آن است که معاملات صورت گرفته بر یورو ۵۹ درصد موفقیت را ثبت کرده‌اند و سایر ابزارهای معاملاتی هم در بیش از ۵۰ درصد مواقع با سود همراه شده‌اند. اما پرسش کلیدی آن است که چرا در یک بازار که معامله‌گران در آن بیش از نیمی از معاملات‌شان را با سود به پایان رسانده‌اند، بیشتر افراد ضرر می‌کنند؟ قبلا به این موضوع اشاره شد که توقف زیان و اجازه افزایش سود در فضای بازارهای سرمایه‌گذاری کار دشواری است. بیایید تصور کنیم که می‌توانیم لذت و درد کلی را در مقیاسی مطلق اندازه‌‌گیری کنیم و آن را با سود و زیان معاملات در بازارها مقایسه کنیم. شاید تصور کنید که یک لذت 500 دلاری سود و درد 500 دلاری زیان، یکدیگر را در یک اتمسفر سرمایه‌گذاری خنثی می‌کنند. اما مطالعات بالینی ابعاد روانشناسانه ذهن آدمی نشان داده است که چنین نیست. مطالعات در مورد رفتار ریسک‌‌گریزانه انسان نشان می‌دهد که ناراحتی انسان از ضرر ۲ تا ۲.۵ برابر بیشتر از لذت انسان از همان مقدار سود است. یعنی برای جبران زیان یک دلاری، فرد باید ۲ تا ۲.۵ دلار سود کسب کند تا احساسات فرد خنثی شود و ذهن فرد احساس کسب سود کند. بدیهی است که از دیدگاه معامله‌‌گران منطقی، واقعا نیازی نیست که برای جبران آسیب روانی یک ضرر ۵۰۰ دلاری، افراد حتما ۱۰۰۰ دلار سود کسب کنند. اما این همان چیزی است که در رفتار واقعی معامله‌‌گران مشاهده می‌شود. ما به عنوان انسان به هر قیمتی از ضرر و زیان اجتناب می‌کنیم. همین امر منجر می‌شود که بسیاری از سرمایه‌گذاران به امید سودآور شدن یک معامله زیان‌‌ده، آن را برای مدت‌ها باز نگه می‌دارند در حالی که یک معامله سودآور را با سودی متوسط متوقف می‌کنند. 

روایت سوم) انسان‌ها ربات نیستند. انسان در کنار منطق، مقداری نیز از سوگیری‌های شناختی خود تاثیر می‌پذیرد. اما معامله‌‌گران مانند سایر مردم نیستند. شخصی که یک حساب معامله‌گری باز می‌کند، قصد کسب سود دارد. اگر یک رفتار منجر به ضرر وی شود، او باید تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این رفتار و اتلاف وقت و سرمایه خود به‌ کار بگیرد. راه‌حل این مشکل ساده است؛ حد ضرر و حد سود خود را در فاصله یکسان قرار بدهد. از ابتدا تصمیم بگیرید که قرار است به همان اندازه‌‌ای که ضرر کرده‌اید، به همان اندازه نیز سود کنید. در اصطلاح معاملات، به این شرایط حداقل نسبت ریسک به ریوارد یک به یک می‌گویند. این قانون ساده به شما کمک می‌کند تا در صورت موفقیت در دست‌کم ۵۰ درصد معاملات خود، در نهایت به سود برسید. این مفهوم آنقدر واضح است که ممکن است بعد از خواندن این مقاله احساس ناامیدی کنید. اما دقیقا به همین دلیل که بدیهی است، بسیاری از افراد به آن دقت نمی‌کنند.