معاملات واقعی با بورس
فردین آقابزرگی
بهترین سازوکار برای نزدیک کردن قیمتی عرضه و تقاضا، مکانی به نام بورس است. در صورت بورسی شدن، عرضهکنندگان و متقاضیان باید کثرت داشته باشند. در حال حاضر عواید فروش سیمان در بورس کالا متعلق به سهامداران شرکتهای سیمانِ بورسی است؛ پس باید سازوکاری فراهم شود که صاحبانِ سهم محصولِ خود را بلاواسطه به فروش برسانند. به عقیده بنده نرخ برق کارخانههای سازنده فولاد باید شفافسازی شود. همچنین پرداختِ یارانه بعضاً ممکن است اشکال و ایراد پدید آورد. قیمتگذاری دستوری دلیل دیگر است. در این میان وقتی قیمت هر متر خانه در تهران تا ۳۰میلیون تخمین زده میشود، قیمت مواد اولیه ازجمله سیمان منطقاً باید افزوده شود. سیمان نباید با تصمیمی عجولانه روبرو شود. فولاد مقولهای استثنایی بود که عوارض و نتیجه آن باید در سایر مقولهها بررسی میشد. تا زمانی که تفکر قیمتگذاری دستوری اعم از خوراک، برق و کالاهای اساسی اصلاح نشود، موفق نخواهیم شد ولی وقتی کارِ عده کثیری مثلاً در بورس رصد میشود و معاملات بر اساس عرضه و تقاضای واقعی است، شرایط بهبود خواهد یافت. ما میگوییم بورس کالا مسبب این مقوله است و بنده تصور میکنم باید مقاومت کنیم چون در اثر نظام عرضه و تقاضا، قیمت واقعی کشف میشود. بورس کثرت بیشتری در متقاضیان دارد و ازاینرو، اسمورسم و خرید آنها شفاف میشود ولی در خارج فضای بورس، سیمان توسط یک نماینده توزیع میشود. سیمان باید در مکانی کاملاً شفاف و بهصورت قانونمند و ضابطهمند خریدوفروش شود. ما نمیتوانیم ظرف یک ماه، ضابطههای مالیاتی را چندین بار تغییر دهیم که موجب نارضایتی و ناهنجاری خواهد شد. بازدهی یکدرصدی شاخص کل از ابتدای سال، نشان از حرکت نوسانی و رو به اصلاح دماسنج بازار سرمایه دارد. برخی از مولفههای تأثیرگذار ازجمله نرخ بهره، دلار و سیاستهای پولی که متغیرهای تأثیرگذاری بهحساب میآیند، نسبت به دو ماه گذشته تغییر چندانی نداشته است. قولهایی مبنی بر نزولی بودن روند نرخ دلار دادهشده بود، اما این اتفاق فعلاً رخ نداده است. این اتفاق، سایه سنگینی بر فضای بورس افکنده و شاهد حرکات سینوسی در بازار سرمایه هستیم. این موضوع، نشاندهنده آن است افراد به حاشیه سود اندک یا سیو سود رضایت میدهند یا پس از شکلگیری تقاضا، اقدام به عرضه میکنند. به همین موضوع، فعلاً شاهد یک دوران متعادل در بورس هستیم. ادامه این روند متلاطم و تورم غیرقابلپیشبینی در سال جاری، نکات اثرگذار منفی بر بورس است. نکته مثبتی که در این میان وجود دارد، احتمال حضور مشاوران و افراد باتجربه، فراجناحی و متخصص در تیم اقتصادی دولت است. امکان کسب بازدهی از بازار سرمایه به میزان سالهای ۹۸ و ۹۹ که به ترتیب حدود ۱۸۷ و ۱۵۵ درصد بودند...
بعید است اما تا پایان سال ۱۴۰۰ با فرض عدمتغییر اساسی در قیمت ارزها، ورود ریسکهای پیشبینینشده ازجمله تغییرات سیاسی و منطقهای، انتظار رشد شاخص کل با مقیاسی معادل درصد کسری بودجه عمومی دولت که میتواند منشأ قابل اتکایی برای محاسبه تورم باشد، کسب بازدهی شاخص کل بورس حداکثر تا ۴۰-۵۰ درصد منطقی خواهد بود.