آرامش قبل از یک شیرجه عمیق
![آرامش قبل از یک شیرجه عمیق](/files/fa/news/1400/5/19/87202_622.jpg)
محسن جلیلوند
ناپلئون در جریان نبرد واترلو که به نوعی قرار بود سرنوشت اروپا و جهان را تعیین کند از جملهای استفاده میکند که پس از آن از این عبارات برای تشریح اهمیت عنصر زمان در آوردگاههای گوناگون بهره میبرند. ناپلئون در عباراتی اشاره میکند که «این غروب آفتاب است که تعیین میکند، چه کسی پیروز نبرد است.» اشاره ناپلئون مربوط به وضعیتی است که در آن نیروهای انگلیسی در انتظار حضور مارشال بروخه بودند تا نبرد را به نفع خود پایان دهند. در آن شرایط فرمانده انگلیسی دعا میکرد تا هرچه سریعتر مارشال بلوخر از راه برسد و نبرد را یکسره سازد. این واقعیتی است که در بسیاری از آوردگاههای مهم سیاسی، نظامی، دیپلماسی و... وجود دارد. مبتنی بر این الگوی کلی، جریانی که بهتر بتواند از عنصر زمان بهره ببرد، دستاوردهای افزونتری را کسب خواهد کرد و منافع افزونتری به دست خواهد آورد. به نظرم برای تحلیل شرایطی که پیرامون مذاکرات ایران با 1+4 و امریکا بعد از حضور دولت سیزدهم جریان دارد، قبل از هر تحلیلی میبایست دادههای اطلاعاتی داخلی و بیرونی را در کنار هم قرار داد تا از طریق آن بهتر بتوان راهبردهای سوی معادله را درک کرد. در شرایط فعلی به نظر میرسد، طرف غربی به دنبال شکل دهی به شرایطی است که مبتنی بر آن اعلام کند، غرب خواستار گفتوگو، مذاکره و تعامل است و این ایران است که باید تصمیم نهایی را در این زمینه اخذ کند. اخباری که در خصوص تمدید برخی معافیتهای صادراتی ایران، کاهش برخی تحریمها و نهایتا تماس مکرون با رییسی شنیده میشود، مبتنی بر این راهبرد کلی است.ایران باید به دقت این تکهای طرف مقابل را پیگیری کند و در شرایط و زمان مناسب پاتکهای لازم را اعمال کند. چرا که غرب در فاز بعدی این راهبرد به دنبال اجماعسازی علیه ایران است و در صورتی که ایران هوشمندانه با این شرایط مواجه نشود، میتواند مشکلات عدیدهای را متوجه کشورمان کند. در شرایط فعلی اعلام شده که مذاکرات از شهریورماه تداوم پیدا خواهد کرد. باید دید تیم سیاست خارجی دولت سیزدهم با چه چهرههایی در راس و معاونتهای میانی حضور خواهند داشت. از سوی دیگر باید دید پرونده هستهای ایران آیا در وزارت امور خارجه دنبال خواهد شد یا اینکه راهی شورای عالی امنیت ملی خواهد شد تا پیگیریهای لازم در خصوص آن صورت بگیرد. از سوی دیگر نشریه بلومبرگ که نقش برجستهای در اعلام سیاستهای رسمی دولت ایالات متحده دارد، در مقالهای که اخیرا منتشر کرده است، تاکید کرده که بایدن باید دامنه وسیعتری از برجام را در جریان مذاکرات با ایران پیگیری کند. محتوایی که در بلومبرگ و برخی دیگر از رسانههای تحلیلی ایالات متحده منتشر میشود، بیانگر این واقعیت است که غرب تلاش میکند تا دامنه گفتوگوها را به مسائل غیربرجامی هدایت کند. اینکه آیا خواهند توانست ایران را مجاب به گسترده شدن دایره گفتوگوها کنند یا نه؟ موضوعی است که به نظر بعید میرسد. اما در این میان نکات روشنی نیز در خصوص تیم مذاکراتی دولت سیزدهم وجود دارند که میتوان چشمانداز روشنتری از آینده را ترسیم کنند. عدم حضور چهرهای مانند سعید جلیلی در تیم مذاکراتی دولت سیزدهم و احتمالاتی که در خصوص تداوم حضور عباس عراقچی مطرح میشود، گزارههایی است که نشان میدهد دولت جدید به مذاکره برای مذاکره اعتقادی ندارد و تلاش میکند تا سرانجامی برای مذاکرات تعیین کنند و مبتنی بر آن پیش بروند. واقعیت آن است که در زمان جلیلی ایران ذیل قطعنامههای شورای امنیت و ذیل فصل هفتم رفت و غیبت جلیلی در تیم مذاکراتی میتوان واجد معانی ویژهای تحلیل و تفسیر شود. در حال حاضر هم ایران و هم کشورهای غربی برگههای خوبی برای پیشبرد مذاکرات در دست دارند. ایران در حال افزایش توان هستهای خود مبتنی بر رویکردهای صلحآمیز است. برخی اخبار حاکی از آن است که آژانس در گزارشی محرمانه اعلام کرده است ایران طی 8 تا 10هفته این توانایی را دارد که توانایی خود در دانش هستهای را به بالاترین سطوح برساند. از سوی دیگر ایران با استفاده از ظرفیتهای منطقهای خود در لبنان، فلسطین، عراق، سوریه، یمن و... تحرکات منطقهای وسیعی را ترتیب داده است. این موضوع برای طرف غربی در حکم اهرم فشار عمل میکند. در نقطه مقابل موضوع اقتصاد و معیشت مهمترین برگهای است که غرب با استفاده از آن تلاش میکند تا ایران را مجاب به مذاکرات کند. بنابراین هر دو طرف برگههای مناسبی دارند که میتوانند از آنها بهره ببرند. اما عنصری که فقدان آن برای هر دو طرف مشکلساز شده است، عنصر زمان است. غرب احساس میکند هر روز تاخیر در تفاهم، ایران را در دانش هستهای تواناتر میکند و ایران هم برای حل مشکلات اقتصادیاش که در گروی تحریمها است، زمان چندانی در اختیار ندارد. جالب اینجاست که اقتضائات زمانی و آلارم هشدارها برای هر دو طرف تا محدوده زمانی اواخر شهریورماه و اوایل مهرماه به صدا درآمده است. یعنی هر دو طرف احساس میکنند در این بازه زمانی باید مشکلات را حل و فصل کنند. با این متریال تحلیلی معتقدم که وضعیت مذاکرات را میتوان در حکم آرامش قبل از یک شیرجه عمیق تحلیل و تفسیر کرد. دو طرف در حال سبک و سنگین کردن موضوع هستند تا نهایتا اقدام به اجرای راهبردهای تدارک دیده شده کنند. به نظرم هفتههای آینده اخبار مهمی در خصوص مذاکرات از راه میرسند و باید منتظر تحولات تازهای در این زمینه باشیم. همانطور که ناپلئون در قرن هجدهم معتقد بود این غروب آفتاب است که سرنوشت رویارویی را مشخص میکند، اینجا هم این عنصر زمان است که سرنوشت مذاکرات و گفتوگوها را تعیین خواهد کرد.
![](/files/fa/adv/60331_191.gif)