روسها و عسلویه شمالی
نرگس رسولی| نشریه بینالمللی اویلپرایس در گزارشی به کشف میدان گازی جدیدی در دریای خزر اشاره کرده که برای ایران حکم عسلویه آن هم در شمال و هممرز با همسایگان شمالی را دارد؛ گزارشی که بسیاری از رسانههای داخلی به انعکاس جزییات آن پرداختهاند اما بر روی سایت خبری وزارت نفت نه خبری از این کشف است و نه اشارهای شده است.
سایت این وزارتخانه عکسها و تیترهای برگزیده خود را به خداحافظی شیخالوزرای نفت و وعدههای وزیر جدید اختصاص داده و از خیر خبری که برای این وزارتخانه به مثابه پر شدن سیلوهای گندم یوزارسیف پیغمبر و گذر از روزگار سخت قحطی داشت، گذشته که موجب میشود تازگی این گزارش با اما و اگرهای متعدد مواجه شود. چرا که برای متولدین کشوری که تمام اقتصادش سالهاست وابسته به منابع نفت و گازش است این امر بدیهی است که کشف هر میدان جدیدی در سکوت خبری پشت سر گذارده شود. پس ناگفته پیداست که قبل از خوشحالی برای کشف این میدان که بنا به ادعای نویسندگان گزارش این نشریه بینالمللی میتواند گاز اروپا را تامین کند، باید صحت و سقم آن مشخص شود که اگر تایید شود ایران بیرقیب میتواند در بازار گازی یکهتازی کند. گو اینکه هفته گذشته خبر کشف میدان گازی جدید در جنوب رسانهای شده بود و مانور خبری بر روی این میدان کمی عجیب و غیرحرفهای بود. این نشریه بینالمللی در گزارشش با تاکید به کشف اخیر یک میدان گازی در آبهای شمالی ایران اشاره کرده است: «ایران قادر خواهد بود حداقل ۲۰ درصد گاز مورد نیاز اروپا را تأمین کند و این موضوع جغرافیای سیاسی منطقه را تغییر میدهد.» میدان گازی «چالوس» قرار است با هدف ایجاد یک قطب جدید گازی در شمال ایران برای تکمیل قطب جنوبی گاز این کشور با محوریت میدان عظیم پارس جنوبی احداث شود.توسعه دهنده اصلی میدان گازی چالوس، شرکت نفت خزر (KEPCO) است اما کمک های فنی و مالی هم از روسیه و چین دریافت میشود.البته قرار است میزان صادرات، قیمت و مقصد این گاز با روسیه هماهنگ شود و این موضوع بر تسلط مسکو بر اروپا در زمینه انرژی که در حال حاضر یکی از موضوعات اصلی اختلاف بین اروپا و شریک خود در ناتو یعنی ایالات متحده امریکا است، میافزاید. موضوعی که پای روسها رادر موضوعات انرژی ایران به میزان قابل توجهی باز خواهد کرد. زمانی که به مصاحبه علی اصولی مدیرعامل شرکت نفت خزر، دقت میکنیم که تخمین زده «میدان چالوس» ذخایر گازی معادل یکچهارم میدان گازی عظیم پارس جنوبی یا حدود ۱۱ فاز آن را دارد، بیشتر احتمال قدیمی بودن خبر این میدان به ذهن متبادر میشود که البته این موضوع هنوز تحت تاثیر اختلافات اخیر بین پنج کشور ساحلی خزر که نفت، گاز و سایر حقوق خود را در آن تقسیم میکنند، قرار نگرفته است، این پنج کشور شامل روسیه، ایران، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان میشود. تعیین نام رسمی خزر به عنوان «دریا» یا «دریاچه» در اوایل سال ۲۰۱۹ بوده و این تعیین نام در نحوه تقسیم منابع نفت و گاز خزر بین این پنج کشور بسیار مهم است. بر اساس این گزارش، به صورت محافظهکارانه تخمین زده میشود که ذخایر ثبت شده و احتمالی میدانهای گازی و نفتی وسیعتر در منطقه خزر که شامل میدانهای ساحلی و فراساحلی میشوند، دارای ۴۸ میلیارد بشکه نفت و ۲۹۲ تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی باشد. روسیه تصمیم گرفته است که دریای خزر دوباره به عنوان دریا تعیین شود، نه دریاچه که بهطور اساسی تقسیم درآمد حاصل از آن را تغییر داده است.در میان شرکا، سهم ایران از ۵۰ درصدی که در توافق اولیه منعقد شده در سال ۱۹۲۱ (در مورد حقوق ماهیگیری) با اتحاد جماهیر شوروی سابق تعیین شده بود و در سال ۱۹۲۴ اصلاح شد و با کاهش شدید به 875/11 درصد رسید و این بدان معناست که ایران دستکم ٣/٢ تریلیون دلار از درآمد خود را از داراییهای مشترک منابع انرژی از دست میدهد. بنابرتحلیل این نشریه، دلیل اینکه ایران این تغییر وحشتناک در سهم خود از غنایم دریای خزر را پذیرفت این بود که در آن زمان در حال مذاکره برای توافق ۲۵ ساله با چین بود که شامل یک توافق بزرگ مهم با روسیه هم میشد. این قرارداد با روسیه یک ضرورت حقوقی برای قرارداد ۲۵ ساله با چین بود؛ به عنوان مثال این قرارداد اجازه میدهد که هواپیماها و کشتیهای روسی و چینی از سایت های مشترک در سراسر ایران استفاده کنند، این قرارداد به توافقات موجود چند لایه و ۱۰ ساله که ایران تا آن زمان با روسیه امضا کرده بود، اضافه شد. کاظم جلالی سفیر ایران در مسکو، ماه گذشته اعلام کرد که این قرارداد معمول ۱۰ ساله اکنون با یک قرارداد ۲۰ ساله با روسیه که شامل همکاریهای سیاسی، امنیتی، نظامی، دفاعی و اقتصادی میشود جایگزین شده است.با توجه به این تحولات، تهران ضرورتی نمیدید تا در مذاکرات درباره سهم خود از منابع دریای خزر با کرملین بازی سختگیرانهای را آغاز کند. یکی از عناصر کلیدی این توافقنامه ۲۰ ساله جدید بین ایران و روسیه و دو توافقنامه ۱۰ ساله قبلی این است که روسیه عملا بر اینکه گاز ایران در کجا و به چه قیمتی فروخته شود، کنترل دارد. یکی از دغدغههای اصلی مسکو طی سالهای متمادی، کنترل این تهدید احتمالی علیه تسلط خود بر عرضه گاز به اروپا و قدرت ژئوپلیتیک قابل توجه ناشی از آن و همچنین تواناییهای ایران در این زمینه بوده است. ایران ذخایر اثبات شده گاز طبیعی خود را معادل ۱۱۹۳ تریلیون فوت مکعب (Tcf) برآورد کرده است که پس از روسیه، حدود ۱۷ درصد از ذخایر کل جهان و بیش از یک سوم ذخایر اوپک را به خود اختصاص میدهد.
بنابراین، برای روسیه همیشه مهم بوده است که اطمینان حاصل کند گاز ایران به اروپا سرازیر نشود و در نتیجه روسیه را تضعیف نکند. در همین حال چندی پیش رییس هیاتمدیره شرکت نفت خزر از مختصات میدان نفتی چالوس در دریای خزر سخن گفته و نام عسلویه دوم برآن نهاده است.
پارس جنوبی دارای ١٤/٢ تریلیون متر مکعب ذخیره گاز به همراه ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی است و در حال حاضر حدود ۴۰ درصد از کل ٣٣/٨ تریلیون متر مکعب ذخایر گازی ایران و حدود ۸۰ درصد از کل تولید گاز این کشور را به خود اختصاص میدهد.
سایت پارس جنوبی به مساحت ۳۷۰۰ کیلومتر مربع بخشی از میدان ۹۷۰۰ کیلومتر مربعی است که با قطر مشترک بوده اما میدان گازی چالوس به طور کامل در آبهای ایران در دریای خزر واقع شده است.
در این باره حتی سیدعماد حسینی با اشاره به پروژه لرزهنگاری شرق دریای خزر، توضیح داد: شواهد حاکی از وجود ظرفیت قابل توجه گاز در دشت گرگان است. اطلاعات ۱۶ حلقه چاه حفاری شده در این منطقه به همراه مطالعات صورت گرفته همچون مطالعات ساختار مرزی پل، نشان دهنده لزوم تغییر رویکرد فنی نسبت به پتانسیل منابع هیدروکربوری در حوضه خزر جنوبی است که امید میرود نتایج ناشی از حفاری چاه اکتشافی هیرکان۱ و چاه قزلتپه۳ هم تکمیلکننده این جمعبندی باشد.
وی با اشاره به هدفگذاریهای ترکمنستان برای کشف ذخایر گازی در خزر، ادامه داد: شرکت نفت خزر با هدف یکپارچهسازی اطلاعات لرزهنگاری حوضه خزر جنوبی و یافتن بهترین موقعیت حفاری عمیق، انجام پروژه لرزهنگاری ناحیه انتقالی دریا - خشکی شرق دریای خزر را در دستور کار قرار داده است.
این پروژه آغازی بر ایجاد تجربه لرزهنگاری در نواحی چالشی انتقال دریا - خشکی دریای خزر خواهد بود که با توجه به ظرفیتهای موجود در این سواحل اهمیت بسزا دارد.
این مقام مسوول پروژه «حفاری و اکتشاف ساختار عظیم چالوس» را یکی از اهداف شرکت نفت خزر در دو سال آینده و حفاری و اکتشاف در این ساختار خواند و گفت: این ساختار پس از ساختار البرز بزرگترین ساختار دریای خزر است که بر اساس مطالعه طرح توسعه راهبردی میدانهای هیدروکربوری حوضه خزر جنوبی توسط گروه مطالعاتی SCSGو نتایج عملیاتی ناشی از حفاری اکتشافی چاههای میدان سردار جنگل برآورد میشود این ساختار دارای ظرفیت ذخایر درجای گازی حدود یکچهارم پارس جنوبی باشد؛ موضوعی که در عمل این ساختار را در جایگاه دهمین مخزن گازی بزرگ دنیا قرار خواهد داد.
حسینی تصریح کرد: بر اساس برآوردها این ساختار ظرفیت تولید معادل ۱۱ فاز پارس جنوبی را داراست که در صورت صحت برآوردها و موفق بودن عملیات اکتشاف ساختار چالوس، حجم گاز قابل برداشت این ساختار به تنهایی 5/1 برابر کل گاز قابل استحصال جمهوری آذربایجان و برابر با ۳۰ درصد کل گاز قابل برداشت کشورهای حوضه دریای خزر خواهد بود از طرف دیگر بر اساس شواهد این ساختار میتواند ذخایر قابل توجهی نفت داشته باشد.
رییس هیاتمدیره شرکت نفت خزر تاکید کرد: طبق اطلاعات موجود ساختار چالوس به لحاظ حجم هیدروکربور درجا و قابل برداشت با هر یک از میدانهای بزرگ گاز و نفت جنوب کشور قابل مقایسه است.
حسینی افزود: بر مبنای برنامه مدون مطالعات SCSGو SMDP، حفاری اکتشافی ساختار چالوس باید در نخستین فرصت آغاز شود و بلافاصله پس از اکتشاف، عملیات آزمایش طولانیمدت چاه برای چند ماه به منظور ارزیابی ظرفیت برداشت از مخزن در آن به اجرا درآید تا بر اساس نتایج آن بهترین برنامه توسعه میدان تهیه و اجرا شود. این همخوانی نتایج و ارزیابیها شرکت نفت خزر را برآن داشته تا از طریق بهرهبرداری حداکثری از ظرفیتهای موجود به بهترین نحو فعالیت اکتشافی خود را در ساختار چالوس آغاز کند و نقطه عطفی در اکتشاف منابع عظیم نفت و گاز در کارنامه صنعت نفت در شمال کشور به یادگار بگذارد.
بااین حال ظاهرا ساختار گازی - نفتی چالوس تنها هدف اکتشافی ایران در دریای خزر نیست بلکه ساختارهای اکتشافی دیگری هم هست که به احتمال زیاد به کشف منابع نفت و گاز منجر خواهد شد.
حسینی، اولویت انجام عملیات حفاری اکتشافی را ساختار ژئوفیزیکی رودسر میداند و گفت: این ساختار در بخش کمعمق جنوبی دریای خزر واقع شده و به وسیله یک ناحیه زین اسبی از ساختار رامسر جدا شده است.
رییس هیاتمدیره شرکت نفت خزر با بیان اینکه وجود هیدروکربور در ساختار رودسر میتواند گواه تایید ظرفیت بالای هیدروکربوری در ساختار بزرگ رامسر باشد، افزود: شرکت نفت خزر این پروژه را با دیدی جامع و استراتژیک تعریف کرده است. نزدیکی ساختار رودسر به ساحل و کمعمق بودن آب سبب شده با توجه به تجربه بسیار بالای صنعت نفت ایران در آبهای کمعمق خلیج فارس، ریسک عملیات اکتشافی ساختار رودسر در کمترین حد ممکن باشد.
حسینی ادامه داد: کشورهای همسایه بهخوبی به پتانسیل بالای ذخایر گاز حوضه جنوبی خزر واقف هستند و به همین دلیل جمهوری آذربایجان سکوی نیمهشناور حیدر علیاف را با هزینهای بالغ بر یک میلیارد دلار در سالهای گذشته وارد عملیات کرده است و این سکو اکنون با اجاره روزانه ۳۰۰ هزار دلار برای توسعه میدان شاهدنیز در اجاره شرکتهای خارجی قرار دارد.
به گفته وی، برای پی بردن به اهمیت وجود ناوگان توانمند در دریای خزر ذکر همین نکته کافی است که شرکتهای خارجی برای حفاری چاهی معادل چاه پیشنهادی چالوس هزینهای بالغ بر ۹۰ میلیون دلار صرف میکنند، در حالی که بهدلیل وجود ناوگان توانمند شرکت نفت خزر، طبق برآوردها پروژه حفاری اکتشافی چالوس حدود ۱۹ میلیون دلار برای شرکت ملی نفت ایران هزینه در پی خواهد داشت که معادل هزینه حفاری چاههای میدانهای خلیج فارس است. به دلیل ارزش بالای این ناوگان است که شرکت نفت خزر تصویب هر چه سریعتر حفاری اکتشافی ساختار چالوس را یک تصمیم هوشمندانه همسو با منافع ملی میداند.
علی اصولی، مدیرعامل شرکت نفت خزر هم با اشاره به اهمیت ساختار گازی - نفتی چالوس، با بیان اینکه ۶۷۵ کیلومتر از سواحل خزر مربوط به ایران است و این منطقه بعد از خاورمیانه و سیبری از مهمترین مناطق حوزه انرژی جهان به شمار میآید، تصریح میکند: افزون بر ویژگیهای منحصربهفرد کشور برای صادرات انرژی همسایگان به بقیه مناطق جهان، در صورت موفقیت اکتشافی در ساختار چالوس و صحت برآوردها، بخش ایرانی دریای خزر تبدیل به هاب جدید انرژی دنیا خواهد شد و این میدان به تنهایی توان تامین ۲۰ درصد گاز مورد نیاز اروپا را خواهد داشت که به معنای جلب سرمایهگذاریهای بزرگ خارجی در منطقه خواهد بود.
وی با بیان اینکه کشورهایی مانند چین و هند از نزدیک وضع نفت و گاز منطقه خزر را رصد میکنند، اضافه کرد: ایران با دارا بودن امنترین مسیر برای صدور نفت و گاز با امکاناتی نظیر تاسیسات نفتی و گازی، تسهیلات بندری، پالایشگاهها و شبکههای لوله نفتی و گازی، مناسبترین گزینه برای صادرات گاز به شرق و غرب است و با استناد به پیشبینیهای مطرح شده در صورت موفقیت حفاری اکتشافی در ساختار چالوس، نسخه شمالی عسلویه ایران در راه خواهد بود.