مذاکرات و سبد خالی زنان خانهدار
محسن جلیلوند
روایت نخست) داستان جالبی درباره نظر میلتون فریدمن در خصوص تورم مطرح میشود که به نظرم در شرایط امروز ایران کاربرد جالبی دارد. در یکی از کنفرانسهای مهم اقتصادی که چهرههای برجسته اقتصاد جهانی حضور داشتند، هرکدام از اساتید اقتصادی، تلاش میکردند، تعریف و تفسیری از مفهوم تورم را برای سایرین تشریح کنند. معمولا در یک چنین محافلی، افراد تلاش میکنند تا با استفاده از جملات ثقیل و الفاظ سنگین و مفاهیم پیچیده آکادمیک تعریفی از تورم ارایه کنند. وقتی نوبت به فریدمن میرسد تا تعریفی از تورم ارایه کند، فردیمن اشاره میکند که برای درک مفهوم تورم باید سبد بانوان خانهدار را وزن کرد. وقتی اساتید اقتصادی با تعجب خواستار توضیحات بیشتری میشوند، فریدمن به این نکته اشاره میکند که معنای عینی تورم را نه از طریق الفاظ و واژههای ثقیل و وزین، بلکه از طریق وزن کردن سبد مصرفی خانوادهها میتوان درک کرد. اینکه یک زن امریکایی با صد دلار در یک سال یا یک دهه چه اندازه کالای مصرفی تهیه میکرده و امروز با صد دلار چه اندازه میتواند خرید کند. علیرغم سالها بحث و تبادل نظر و ارایه راهکارهای آکادمیک در خصوص تورم، هنوز این اظهارات فریدمن، تعریفی عینی، جامع و واقعی درباره تورم است. روایت دوم) اقتصاد و معیشت ایرانیان شرایط دشواری را سپری میکند و بسیاری از ایرانیان در انتظار مشخص شدن کابینه و تعیین تکلیف موضوع برجام از دل مذاکرات با 1+4 و امریکا هستند تا از دل این گفتوگوهای جامع، تحریمهای اقتصادی از پیش روی اقتصاد کشور برداشته شود و نسیم تازهای در معیشت مردم وزیدن گیرد. در جریان بررسی صلاحیت بررسی وزرای پیشنهادی از جمله وزیر پیشنهادی امور خارجه در صحن علنی، موضوعاتی در خصوص رویکرد دولت جدید برجام از سوی امیرعبدالهیان مطرح شد که به نظر میرسد، چشماندازهای تازهای را پیشروی برجام قرار میدهد. با توجه به گزارشهای اخیر آژانس و برآوردها و تحلیلهایی که روز سهشنبه در رسانههای بینالمللی مطرح شده به نظر میرسد، روند کلی مذاکرات مرتبط با برجام و برنامه هستهای ایران دچار تغییرات زیادی خواهد شد. به عبارت روشنتر، مذاکراتی که در گذشته ذیل برنامهریزیهای ظریف و عراقچی جریان داشت، آرامآرام جای خود را به راهبردهای تازهای میدهد که دورنمای متفاوتی را در خصوص مذاکرات ارایه میکند. طبیعی است که در یک چنین وضعیتی، این پرسش مطرح شود که ایران در این شرایط تازه به دنبال چیست؟ روایت سوم) ظاهرا ایران قصد دارد نوع تازهای از بدهبستانهای دیپلماتیک را در پیش بگیرد، چرا که احساس میکند برگ برندههای بیشتری به دست آورده و با توجه به تحولاتی که در سطح منطقه (به خصوص افغانستان) در حال وقوع است، میتواند دستاوردهای افزونتری را از دل گفتوگو با غرب به دست بیاورد. در کنار ظرفیتهای منطقهای ایران در یمن، عراق، سوریه، لبنان و...ایران در حوزه دانش هستهای و غنیسازی شتاب ویژهای به برنامههای خود داده است. شتابی که باعث شده کشور در آستانه سطح تازهای از دانش هستهای قرار بگیرد و مبتنی بر این ظرفیتهای تازه، مطالبات تازهای را مطرح کند. در واقع ایران به دنبال آن است که به اندازه وزنی که احساس میکند به دست آورده، مطالبه داشته باشد. از سوی دیگر ایران به دنبال تبدیل پیروزیهای نظامی و راهبردی خود به دستاوردهای سیاسی و اقتصادی است.
روایت چهارم) اما واکنش غرب به این رویکرد تازه چه میتواند باشد؟ نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سفری ناگهانی راهی واشنگتن شده تا در خصوص موضوع ایران با طرف امریکایی به بحث و تبادل نظر بپردازد. برخلاف برخی سادهانگاریها، بدون تردید غرب در حال تدارک برنامههای تازهای در منطقه است، برنامههایی که ایران را در کانون قرار داده و تلاش میکند صحنهآرایی تازهای را در فضای منطقهای ایجاد کند. برخی معتقدند که ایران میتواند بهرهبرداریهای خاص خود را از تحولات افغانستان داشته باشد و برخی دیگر از تحلیلگران نیز معتقدند که امریکا تحولات افغانستان را با هدف ایجاد نوع تازهای از توازن در منطقه قرار داده است و کاملا هوشمندانه از دل تحولات افغانستان بهرهبرداریهای خاصی را دنبال میکند. در این میان موضوع اقتصاد و معیشت گزارهای است که بزرگترین نقطه ضعف ایران در مواجهه با طرفهای غربی را شکل داده است. همانطور که در ابتدای یادداشت به آن اشاره کردم، شاخص تورم، زنبیلی است که زنان خانهدار هر روز با آن اقدام به تهیه اقلام مصرفی خود میکنند. از این منظر وضعیت معیشتی کشورمان شرایط بحرانی را پشت سر میگذارد. واقع آن است که ارزش پول ملی، کاهش هولناکی پیدا کرده و سفرههای مردم هر روز از اقلام ضروری بیشتری خالی میشود. هرچند برخی برآوردها حاکی از آن است که تورم در محدوده 50درصدی قرار دارد، اما واقعیت آن است که واقعیت سبد مصرفی ملت، تورمهای بالاتری را تجربه میکنند. در واقع ایران در آستانه ابرتورم افسارگسیخته قرار دارد و باید هرچه سریعتر گزارههایی را برای بهبود شاخصهای اقتصادی خود به کار بگیرد. چرا که مردم دیگر توانایی فشار بیشتر تورمی را ندارند. تورمی که در حکم پاشنهآشیل ایران عمل میکند و دورنمای تیره و تاری از احتمالات آینده ارایه میکند. در شرایطی که امریکا و رژیم صهیونیستی حساب ویژهای روی مشکلات اقتصادی کشورمان باز کردهاند، ایران باید تلاش کند تا زمانی که به نقطه گریز نرسیده، از برگهای برنده خود در مسیر حل مشکلات تحریمی استفاده کند.چرا که فردا ممکن است دیر باشد.