آینده رمزارزها و سناریوهای پیش رو
یاور دشتبانی
به صورت کلی چهار سناریو میتوان در خصوص آینده رمزارزها متصور بود. این سناریوها در شکل پایین نمایش داده شده است. با نگاه به این سناریوها که در آنها جوانب تغییرات بزرگ و کوچک برای فناوری و جامعه مورد بررسی قرار گرفته، همچنین با توجه به آنچه در مورد تعامل فناوری و جامعه میدانیم، میتوان به نتایج زیر دست یافت.
بسیار بعید است که بیتکوین یا سایر رمزارزهای توزیع شده و آنلاین برای یک دنیای دیجیتال و بدون مرز، باعث فروپاشی سیستم موجود شوند، چراکه هیچ نشانهای وجود ندارد که آنها بتوانند به سطح پذیرش مورد نیاز دست یابند. پیشبینیهای جاهطلبانه در مورد جایگزین شدن ارزهای حاکمیتی توسط رمزارزها، به وضوح اشتباه است. هیچ فناوری در تعامل با جامعه، بدون آسیب، به حیات خود ادامه نمیدهد. رمزارزها میتوانند آینده متفاوتی را رقم بزنند، اما آیندهای که در آن فناوری، ما را مجبور کند تا با تغییرات زیاد تکنولوژیک اما تغییرات اجتماعی تدریجی و فزآینده، در مورد پایه و اساس سیستم مالی خود تجدید نظر کنیم، قابلیت اجرایی شدن آن در هالهای از ابهام است.
میتوان انتظار داشت که پرداختهای دیجیتالی سهم بیشتری از تراکنشها را به خود اختصاص دهد و استفاده از پول نقد و چک - پول فیزیکی، همچنان رو به کاهش باشد. با این حال، بهتر است تغییر از پرداختهای فیزیکی به دیجیتالی به عنوان دور شدن از محل فروش، هم در زمان و هم در مکان، تصور شود. همچنین واضح است که فناوریهای متناظر و مورد استفاده برای ایجاد رمزارزها از کارایی و اثربخشی بالاتری نسبت به راهحلهای فعلی مبتنی بر واسطه برخوردار هستند. همچنین آیندهای که در آن متصدیان این فناوری جدید به منظور بهبود فرآیندهای موجود، آن را در فرآیندها و راهحلهای فعلی خود ادغام کنند، و تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی جدی را به وجود آورند، بعید به نظر میرسد.
همچنین نمیتوان تصور کرد که در آینده، الگوی جدیدی به وجود آید که در آن مصرفکنندگان قوانینی را مشخص نمایند و تعیین کنند که چگونه، چه موقع و با چه ارزی معامله نمایند؛ آیندهای که در آن فرآیندهای فعلی برای تبادل ارزش به وسیله تغییرات زیاد فناوری و اجتماعی دگرگون شده و تغییر شکل یابند. توازن قدرت ممکن است از سمت تاجر به نفع مشتری بالا رفته باشد، اما انتخاب مشتری در مورد چگونگی، زمان و ارز مورد معامله هنوز با توجه به زمینه فعالیت، محدود است.
در حالی که مشتریان یا تاجران ممکن است ترجیح دهند ثروت خود را ذخیره کنند و تمام پرداختهای خود را با بیتکوین انجام دهند، اما همچنین مجبور هستند تا با ترجیحات سایرین و محدودیتهایی که دولت برای آنها ایجاد کرده است، کنار بیایند. محتملترین نتیجه، انتقال به یک تعادل جدید است. آیندهای که شامل تغییرات قابل توجهی در روابط بین تاجران و مصرفکنندگان و همچنین بین موسسات در بخش مالی میباشد. همچنین آیندهای است که در آن فناوری مورد استفاده برای تبادل ارزش، به تدریج تغییر مییابد. ارزهای حاکمیتی باقی خواهند ماند و افراد همچنان به اندازهگیری و ذخیره ثروت خود (و مالیات از آنها) بر مبنای ارز حاکمیتی محلی ادامه خواهند داد، چراکه رابطه بین دولت و شهروند بدون تغییر باقی میماند. از طرف دیگر، رابطه مشتری و تاجر به طرز چشمگیری تغییر میکند. ارزش به جای اینکه از طریق تولید، ویژگیها و عملکردی که تاجران در دسترس قرار میدهند، تعریف شود، توسط مصرف و ترجیحات مصرفکننده تعریف میگردد. این بدان معناست که به جای فناوری، قدرتهای اجتماعی آینده پرداختها را شکل خواهند داد. عدم علاقه دیرینه مصرفکنندگان به کار با پول، پرداخت – تبادل ارزش – را از مرکز به مرز روابط آنها با تاجران سوق خواهد داد. انتظار بر این است که این پرداختها از طریق ارزهای مکمل که ارزش آنها نسبت به واحد پول حاکمیت محلی تعریف شده است، انجام شود. رویه فعلی پرداخت در نقطه مبادله کالا یا خدمات مصرفی احتمالاً رو به نابودی است. تسویهحساب بین موسسات به مکانیزمهای جدید پرداخت فوری انتقال مییابد. این مکانیزمها ممکن است بر مبنای مبادله ارزش از طریق یک واسطه معتمد در کوتاهمدت (مثلا نظیر بستر انتقال الکترونیکی املاک بورس استرالیا) باشد. در میانمدت و بلندمدت انتظار میرود تسویهحساب به سمت راهحلهای نظیر به نظیر یا متناظر انتقال یابد، که احتمالاً مبتنی بر زنجیره بلوکی یا سایر بسترهای تکنولوژی که از رمزارزها برگرفته شدهاند، صورت گیرد که کارایی و اثربخشی بیشتری نسبت به راهحلهای مبتنی بر واسطه دارند. در نهایت، نقل و انتقالات بینالمللی به راهحلهای مبتنی بر رمزارزهای نظیر به نظیر منتقل میشوند که در آن واحد پول محلی، به غیر از تسهیل روند پرداختها، تنها به عنوان ضلع سوم و واسطه ارتباطی بین دو ارز که بهطور معمول مورد مبادله قرار نمیگیرند، استفاده میشوند.