مهاجرت افغانها و بازار کار ایران
حمید حاج اسماعیلی
برداشت نخست) حوادث تلخی که طی روزها و هفتههای اخیر در افغانستان رخ داده نگرانیهای فراوانی را برای تحلیلگران وکارشناسان ایرانی در خصوص بازار کار کشور ایجاد کرده که ضروری است، مسوولان تصمیمساز کشور نسبت به آنها توجه داشته باشند. به هر حال کشور ایران سالهای سال است که پذیرای تعداد بالایی از کارگران افغانستانی است که بخش زیادی از این جمعیت وارد بازار کار کشور شده و در بازار کشور اشتغال دارند. بر اساس برآوردها بیش از 2 میلیون شغل از مشاغل رسمی کشور را نیروی کار خارجی که عمدتا از برادران افغان هستند در اختیار گرفتهاند. در شرایطی که نرخ بیکاری کشور دو رقمی است و بازار کار ایران با مشکل جذب کارجویان مواجه است، جذب این تعداد نیروی کار خارجی به هیچ عنوان به مصلحت نیست، چرا که این 2 میلیون شغل به طور طبیعی سهم نیروهای ایرانی است که به دلیل بیکاری با مشکلات معیشتی فراوانی مواجه هستند. واقع آن است که بیکاری آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی و خانوادگی فراوانی را ایجاد میکند که خسارات بر آمده از آن هزینههای فراوانی را بر دوش دولت و ملت سوار میکند. البته هم در قانون کار ایران و هم در قانون اساسی منعی برای ورود نیروهای کار خارجی وجود ندارد، اما در شرایط فعلی حضور نیروی کار افغان بر اساس قانون نیست، چرا که اکثر این افراد فاقد روادید و مجوزهای قانونی فعالیت در اتمسفر اقتصادی کشورمان هستند. از سوی دیگر در قانون کار اشاره شده آندسته از نیروهای کار خارجی میتوانند وارد بازار کار ایران شوند که در بخشهای مهارتی، دانش تخصصی و... ارزش افزودهای را وارد اتمسفر اقتصادی کشور کنند که نیروهای افغان فاقد این ویژگیها تصریح شده در قانون هستند.
برداشت دوم) از سوی دیگر وقتی عدم توازن در بازار کار با حضور نیروهای خارجی ایجاد میشود، حقوق کار و کارگران تحت تاثیر قرار میگیرد. بسیاری از کارفرمایان برای اینکه هزینه تولید و خدماتشان کاهش پیدا کند از جذب نیروی کار ایرانی اجتناب میکنند، چرا که حضور نیروهای کار خارجی (افغان) برای آنها مزایای فراوانی دارد. اغلب نیروهای افغان بیمه ندارند، ساعات بیشتری کار میکند، مزایایی دریافت نمیکنند و در کل مجموعه ضرورتهای قانونی مرتبط با نیروی کار در خصوص آنها صدق نمیکند. این موضوع باعث شده در شرایط فعلی جذب نیروهای افغان برای کارفرمایان ایرانی به نوعی ارجحیت داشته باشد. این روند باعث تحت تاثیر قرار گرفتن قوانین کار، حقوق کار و بروز مشکلات فراوانی در بستر محیطهای کسب و کار کشور شده است. اغلب کارفرمایان نیروی کار ایران را با نمونههای افغان مقایسه میکنند و نهایتا اقبال بیشتری به استفاده از نیروهای خارجی نشان میدهند.
موضوع بعد در خصوص ورود افسارگسیخته نیروهای کار افغان آن است که در قانون کار تصریح شده ورود نیروهای کار خارجی باید همراه با دانش و شرایط خاص مهارتی باشد که نیروهای افغان فاقد این ویژگیهای قانونی هستند. این افراد نه دانشی دارند که به بازار کار ما اضافه کنند و نه اینکه همراه با تجهیرات و تکنولوژیهای به روز، کالاهای سرمایهای و... وارد بازار کار کشورمان شدهاند که تصور شود این دانش را به نیروی کار ایرانی منتقل میکنند. بنابراین باید بدانیم که جذب نیروهای ایرانی در اتمسفر کسب و کار کشور باید به عنوان یک اولویت مورد توجه قرار بگیرد. برداشت سوم) مشکلاتی که طی سالهای اخیر وجود داشته و از سال97 نیز تشدید شده، بیانگر آن است که اگر نیروی کار خارجی در بازار کار ایرانی نبود تعداد بیکاران ایرانی حتما بسیار کمتر از شرایط فعلی بود و متعاقب آن مشکلات اجتماعی، معیشتی و اقتصادی کمتری نیز متوجه کشورمان میشد. کارگران بیشتر در بخشهای مرتبط با امور مدیریت شهری و شهرداری، مغنیگری، کارهای ساختمانی، دامپروری و کشاورزی جذب شدهاند، چرا که دانش و مهارتی در بخشهای صنعتی و تولیدی ندارند. در واقع مهارت خود را در ایران کسب کردهاند و از ظرفیتهای داخلی کشور بهره بردهاند. عمده افرادی که در بخش ساخت و ساز ساختمانی جذب شدهاند زیر دست استادکاران ایرانی ماهر شدهاند و دلیلی وجود ندارد که اولویت جذب در فضای کسب داخلی با نیروهای کار افغانی باشد. برداشت چهارم) البته مسوولان تصمیمساز کشور مبتنی بر شرایط بشردوستانه و به دلیل قرابتهای فرهنگی، مذهبی و زبانی که با کشورهای همسایه از جمله مردم افغانستان و پاکستان وجود دارد، از این نیروها حمایت میکنند. از سوی دیگر مشکلاتی که جنگ و ویرانیهای برآمده از مشکلات نظامی ایجاد کردهاند، باعث شده تا مسوولان از حضور این نیروها استقبال کنند. اما صحبت من اقتصادی و مبتنی بر شرایط فعلی کشور است. اتفاقاتی که اخیرا بعد از حضور طالبان رخ داده، بازار کار ایران را با موج جدیدی از مهاجرت نیروهای افغان مواجه ساخته که میتواند تبعات بسیار خطرناکی برای فضای اقتصاد و محیطهای کسب و کار کشور داشته باشد. امیدواریم مسوولان نسبت این هشدارهای کارشناسی توجه کنند و تجربیات تلخ گذشته را در خصوص آسیبهایی که به بازار کار کشور و به نیروی کار ایرانی وارد شده، تکرار نکنند. اما برای مواجهه با حضور گسترده نیروهای افغان در کشور چه باید کرد؟ برداشت پنجم) اگر قرار است اقداماتی در خصوص پذیرش نیروهای افغان به دلیل مرز گستردهای که میان دوکشور وجود دارد، صورت پذیرد، امیدواریم مثل کشورهای توسعه یافته، اردوگاه، منطقه و جایگاه خاصی برای آنها در نظر گرفته شود تا تحت یک نظارت دقیق برای حضور آنان برنامهریزی شود. نباید اینگونه باشد که نیروهای مهاجر به صورت رها وارد شهرها و روستاهای کشور شوند و آسیبهای فراوانی به بازار کار کشور وارد سازند. جدا از تبعات اقتصادی این نوع حضور میتواند در بخشهای اجتماعی، امنیتی و... نیز خسارت بار باشد و حساسیتهای عمومی مردم را در خصوص حضور نیروهای افغان افزایش بدهد. فقط صرف همسایگی و مساله روابط سیاسی نباید مورد توجه قرار بگیرد. اگر بازار کار کشور که طی دهههای اخیر با تکانههای مخرب فراوانی روبهرو بوده، باز هم به دلیل مشکلات داخلی افغانستان با نوسانات پی در پی مواجه شود، خسارات جدی در بخشهای اقتصادی و معیشتی کشور بروز میکند. به هر حال جایگزینی نیروهای ایرانی با نیروهای خارجی به هر دلیلی که باشد تبعات جبرانناپذیری ایجاد میکند. همان طور که اشاره شد با توجه به اینکه نیروی کار افغان با حقوق کمتر، بدون بیمه و مزایا حاضر به فعالیت هستند، طبیعی است که بیشتر مورد توجه کارفرمایان ایرانی که به دنبال کاهش هزینههای تولید، خدمات وکسب و کار خود هستند، قرار میگیرند. این جایگزینی اما باعث بروز دامنه وسیعی از مشکلات اجتماعی، خانوادگی، امنیتی، معیشتی و... در کشور خواهد شد.