الزامات سرمایهگذاری در بورس
علیرضا تاجبر
در بازار سرمایه دو نوع تحلیل عمده وجود دارد. اول تحلیل بنیادی که بر اساس پارامترهای بنیادی شرکتها مانند میزان فروش شرکتها، وابستگی به نرخ ارز، قیمتهای جهانی و خود مخارج شرکتها و سایر پارامترها است و دوم تحلیل تکنیکال که بر اساس نمودارهای تاریخی شرکتها و یکسری از الگوها و اندیکاتورهای از پیش تعیینشده است. در تحلیل تکنیکال یکی از مواردی که بسیار مورد تأکید تحلیلگران است تعیین حد ضرر است؛ یعنی اینکه سهم را در یک نقطه قیمتی خریداری و اگر قیمت آن بعد از خرید کاهش پیدا کرد در چه نقطهای آن را به فروش برسانیم، به عبارت بهتر تا چه میزان زیان را تحمل کنیم. این موضوع نیز بیشتر برای اهداف نوسانگیری و بلندمدت استفاده میشود. این موضوع که حد ضرر باید چه میزان باشد و افراد چگونه باید آن را محاسبه کنند درواقع هیچ فرمول و قاعده و قانون مشخصی ندارد و این مورد کاملاً به سبک سرمایهگذاری و میزان ریسکپذیری معاملهگر بستگی دارد. چراکه روشهای متعددی برای محاسبه حد ضرر در هر معامله وجود دارد.
حد ضرر به روش ثابت، بهصورت مکانیکال، به روش تکنیکال و رسم نمودار است که هرکدام راه و روش و توضیح خاص خودشان را دارد. تحلیل تکنیکال در بازار کشور ما آنقدرها مصداق ندارد و خیلی نمیتواند برای سهامدار مورداتکا باشد؛ اما حد ضرر ابزاری است که سرمایهگذاران به کمک آن میتوانند درصورتیکه سود مورد انتظارشان محقق نشد، از ضرر بیشتر و از بین رفتن اصل سرمایه خود جلوگیری کنند. نمیتوانیم برای تعیین و محاسبه حد ضرر از فرمول ثابت و مخصوصی استفاده کنیم بااینوجود مشخص کردن حد ضرر از الزامات دنیای سرمایهگذاری است. در کل برای انتخاب یک حد ضرر متناسب، باید دو عامل مهم قیمت سهام و حجم معامله را در نظر داشته باشیم و پس از مشخص کردن حد ضرر، تلاش کنیم در شرایط نامساعد روحیه خود را حفظ کرده، از احساسی برخورد کردن پرهیز، ضرر را قبول و حد ضرر را اجرا کنیم و تغییر ندهیم.