دیدگاه نظام بانکی به دور از ملاحظات سیاسی
کامران ندری
در راس اولویتهای بانک مرکزی کنترل تورم و ثبات قیمت در بازار از مهمترین آن به حساب میآید که در کنار آن باید سلامت نظام بانکی، مدیریت بازار ارز، ایمن و چابک بودن نظام پرداختها و بحث تامین مالی عادلانه را مدنظر قرار داد. براین اساس، نگاه حوزه بانکی باید علمی، تخصصی و به دور از ملاحظات سیاسی باشد.بانک مرکزی از منظر اهداف هم دارای تصویر روشنی در دنیای امروز است وهم در رسیدن به آن توفیق زیادی نداشته، البته موضوع مورد اشاره به زمان حال ربط ندارد و از چند دهه گذشته از منظر کنترل تورم خیلی کامیاب نبوده، به علاوه اینکه در حوزه دسترسی جامعه به وام و اعتبار نیز اشکالات زیادی به آن وارد است.مدیریت نرخ ارز هم هنوز با چالش روبرو است. مقاطعی در گذشته که بانک مرکزی در کنترل نرخ ارز موفق عمل کرده، در همان دوران نرخ تورم تحت کنترل درآمده، اما بانک مرکزی بهطور کلی نتوانسته براساس انتظارات ماموریتها و اهداف خود را به تحقق برساند. بانک مرکزی و سیاستگذاری پولی حرکتی کاملا فنی و تخصصی است و درصورتی که نگرش صحیح و حرفهای در آن وجود نداشته باشد و موفق نشود مستقل از فشارهایی باشد که بخشهای دیگر اقتصاد به این بانک به عنوان نهاد سیاستگذار وارد میآورند، شاهد تغییر محسوسی در حوزه پولی و بانکی نخواهیم بود. ضمن اینکه نظام بانکی پیشانی اقتصادی است، یعنی در تمام زمینهها هر نوع نقل و انتقال پولی با این نظام بانکی است که در واقع باید این کار را با کارآیی و ایمنی و استاندارد بالا انجام دهد. بانک مرکزی حوزهای است که باید مطابق با استانداردهای بینالمللی و جهانی جلو رود و درصورتی که موفق نشویم نظام بانکی را مطابق با استانداردهای بینالمللی و معیارهای حرفهای این حوزه در جهان بازآرایی کنیم، توفیقی هم نه در چالشهایی که در پیش است و نه درعرصه اقتصاد به دست نخواهیم آورد. کشورهایی که تورم بالایی را تجربه کردند، پرواضح است در حوزه رشد اقتصادی هم بسیار ضعیف بودند. بیجهت نیست که تمام اقتصاددانان درجهان متفقالقول ثبات قیمت و کنترل تورم را در واقع یکی از شروط الزامی و پیش درآمد رشد و توسعه اقتصادی قلمداد میکنند و اعتقاد دارند با وجود نرخ تورم بالا به دلیل بیثباتی که در اقتصاد به وجود میآورد، نباید انتظار سرمایهگذاری و رشد اقتصادی را داشت، بنابراین این حوزه هم از جهت اینکه نگاه به آن باید حرفهای و تخصصی باشد و از این سو که نمیتوان آن را براساس الگوهای داخلی مدیریت کرد، بسیار مهم محسوب میشود.انطباق با استانداردهای بینالمللی بسیار اهمیت دارد و خیلی هم حساس به حساب میآید، به این معنا؛ عمده بحرانهایی که در دنیا به وقوع پیوستند، ریشه بانکی یا مالی داشته است. برفرض همان بحران ۲۰۰۸ به مشکلاتی که در نظام مالی در کشورهای پیشرفته وجود داشته، برمیگردد. بنابراین نگاه در این حوزه باید علمی، تخصصی و به دور از ملاحظات سیاسی باشد.