محرومیتهای کارگران

عیدعلی کریمی
بررسی شرایط کارگران نباید از یک زاویه باشد و اگر میخواهیم به درستی به وضعیت آنها رسیدگی کنیم باید وضعیت کارگران را از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار دهیم. یکی از مسائلی که در رابطه با کارگران به آن توجه نمیشود، مزایای عرفی است که از سوی پیمانکاران نادیده گرفته میشود. از جمله «حق غذا» که بسیاری از پیمانکاران هیچ مسوولیتی در ارتباط با تغذیه کارگران زیر مجموعه خود را نمیپذیرند و تنها خود را موظف به پرداخت حقوق اندک و با تاخیر چندین ماهه به کارگران میدانند. البته یکی از عمده دلایلی که باعث بروز چنین اتفاقی و از بین رفتن چنین حقی برای کارگران شده است، گرانی مواد اولیه برای تهیه غذای گرم است. در بسیاری از کارگاههای کشور حتی کارگاههای بزرگ و باسابقه، سنت دادنِ غذای گرم به کارگران از میان برداشته شده، حتی در کارگاههایی که سالها و دههها، «عرف کارگاه» شامل یک وعده غذای گرم روزانه بوده است، حالا از دو سال پیش به این سو، دادن غذای گرم به کلی متوقف شده است؛ در بسیاری از این کارگاهها، به جای غذای گرم، پول آن را به صورت نقدی به کارگران میپردازند، اما به گفته کارگران، این مبلغ به حدی ناچیز است که حتی کفاف صبحانه را هم نمیدهد چه برسد به ناهار یا شام!
توجه داشته باشیم فصل هشتم قانون کار به مزایای رفاهی کارگران و تعهدات کارفرما در این زمینه اختصاص دارد؛ ماده ۱۵۱ در این فصل در ارتباط با تغذیه کارگران آمده است «در کارگاههایی که دور از مناطق مسکونی ایجاد میشوند، کارفرمایان موظفند سه وعده غذای مناسب و ارزان قیمت (صبحانه، نهار و شام) برای کارگران خود فراهم کنند، که حداقل یک وعده آن باید غذای گرم باشد. در این قبیل کارگاهها به اقتضای فصل، محل و مدت کار، باید خوابگاه مناسب نیز برای کارگران ایجاد شود. البته مساله اینجاست که از قبل از بحران کرونا یعنی تقریباً از سه سال پیش، ما از کارگران میشنیدیم که کارفرمایان بعضاً غذا را حذف کردهاند؛ حالا به جرئت میتوانم بگویم در ۸۰ درصد کارگاههای دایر قزوین، حتی آنهایی که در شهرکهای صنعتی و کاملاً دور از شهر هستند، غذای گرم روزانه حذف شده است. کارفرمایان یا کلاً غذا را حذف کردهاند یا به جای آن پول ناچیزی به کارگران میدهند؛ در برخی کارگاههای بزرگ نیز تبعیض در این زمینه به وجود آمده؛ کارکنان را شهروند درجه اول و دوم کردهاند؛ به رسمیها و کارکنان اداری غذا میدهند اما به کارگران پروژهای، پیمانکاری یا قرارداد موقتی، غذا نمیدهند. در واقع از زمانی که پیمانکاران وارد کارگاهها شدند، تمام مزایای عرفی و سنتی کارگاهها افول کرده است و کارگران از همه حقوقشان محروم شدهاند. قبلاً سنت ایرانیها و کارگاهها این بود که مثلاً دو سیخ کباب کوبیده را به همراهِ برنج به عنوان ناهار میدادند؛ بعدتر این دو سیخ به یک سیخ کباب کاهش یافت و البته از کیفیت آن نیز بسیار کاسته شد؛ بعدتر همین یک سیخ را هم حذف کردند و هفتهای دو سه بار غذاهایی مانند عدس پلو و لوبیاپلو به کارگران میدادند که باز بعدتر به علت گرانی حبوبات، همین غذاها هم حذف شدند؛ حالا کارگران بسیاری به ما مراجعه میکنند و میگویند ما هشت ساعت تمام در یک محیط صنعتی با شکم گرسنه کار میکنیم و غذایمان فقط یک وعده شام است که شب در منزل میخوریم؛ کارگری که با شکم گرسنه بخواهد کار یدی یا فکری بکند، معلوم است که هیچ بهرهوری یا کارایی نخواهد داشت؛ آیا یک کارگر گرسنه میتواند «جهش تولید» را عملی کند؟! حذف غذای گرم از عرف کارگاهها، زاییده دو عامل است؛ اول کاستی گرفتن حق چانهزنی کارگران به دنبال رواج قراردادهای موقت آنهم از نوع پیمانکاری، حجمی و پروژهای که اصولاً مانع تشکلیابی کارگران و چانه زدن آنها با کارفرما بر سر مزایا و شرایط رفاهی کارگاه میشود؛ دومین عامل اما بدون تردید، گرانی سرسامآور مواد خوراکی است، تورم در بخش خوراکیها بیش از ۶۰ درصد است و از ابتدای ۹۷ تا امروز هر قلم خوراکی را که در نظر بگیریم، لااقل ۳۰۰ درصد افزایش قیمت داشته است.
