گام دیگر در جهت بالا رفتن تورم
گلی ماندگار|
این روزها مشکلات اقتصادی و افزایش تورم و پایین آمدن قدرت خرید مردم همه و همه دست به دست هم دادهاند تا تامین هزینههای معیشت به یکی از بزرگترین دغدغههای جامعه تبدیل شود. رشد قیمتها روزانه شده و حالا دیگر کمتر کسی را پیدا میکنید که به واسطه این گرانیها سبد خریدهایش هر روز کوچکتر از قبل نشده باشد. در هیچ دورانی کشور چنین تورم و آشفتگی اقتصادی را تجربه نکرده بود و مردم با چنین مشکلات معیشتی مواجه نبودهاند. حتی در زمان جنگ هم تا این حد محرومیت وجود نداشت و بیشتر افراد جامعه توان تامین حداقلهای زندگی خود را داشتند. اما حالا هیچ چیز چاره کار نیست، نه یارانهها میتواند دردی از مردم دوا کند و نه وعدههای رنگارنگ مسوولان که از حد حرف و شعار فراتر نمیرود و هیچ کس انگار مرد میدان عمل نیست. به گفته مسوولان در مدت زمان کوتاهی فقر و نداری بیش از 40 میلیون ایرانی را درگیر خود میکند و همچنان در بر همان پاشنه اما و اگرهای سیاسی و اقتصادی میچرخد. حالا دیگر جیب دولت هم تفاوت چندانی با جیب مردم ندارد، خالی و است نمیتواند با بودجهای که ندارد و پولی که نیست، کاری انجام دهد. کار به جایی رسیده که حتی پرداخت یارانهها هم برای دولت سخت شده است. یارانه ۴۵ هزار تومانی در زمانه خودش در میانه دهه ۸۰ شمسی، بهشدت اعتبار و ارزش داشت؛ حتی بسیاری از خانوارهای پرجمعیت و بعضاً روستایی، این یارانه را منبع درآمد برای گذران زندگی میدانستند؛ اما همین یارانه به مرور زمان بهشدت بیارزش شد چراکه هیچ نظارتی بر کنترل قیمتها نبود و پول ملی با سرعت نور مسیر تنزل پیمود. این در حالی است که تصمیمهای اشتباده از سوی نمایندگان مجلس و دولتمردان هم به این وضعیت دامن میزند. حالا صحبت از حذف ارز دولتی است که یعنی موج تازه تورم. حتی شایعهها از افزایش قیمت بنزین هم به گوش میرسد و همهچیز دست به دست هم داده اوضاع اقتصادی مردم از اینکه هست خرابتر شود
موج جدید تورمی در کشور
بنابراین هرنوع یارانهپردازی دیگر آن هم در این شرایط تحریمی که توان و استطاعت بالقوه دولت برای پرداخت به اندازه نصف دهه هشتاد شمسی نیست، میتواند به همین زودی ارزش و اعتبار خود را از دست بدهد آن هم در شرایطی که تصمیمگیریها به ایجاد یک موج جدیدی تورمی در کشور دامن خواهد زد؛ تصمیمگیریهای متحدانه دولت و مجلس که متفقاً بر آن شدهاند ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی را کامل از میان بردارند. جدا از مخالفت یارانه بگیری با ارزشهای یک زندگی شایسته به خصوص برای آنهایی که کار میکنند و باید قاعدتاً بتوانند با دستمزد خود یک زندگی شایسته را تامین کنند، وعده دادن کارت اعتباری که رییس کمیسیون اقتصادی مجلس به عنوان جایگزینی برای ارز ۴۲۰۰ تومانی مطرح میکند، ضعفها و کاستیهای بسیار دارد.
موافقان حذف ارز دولتی
با این وجود، علیرغم اینکه تا امروز ثابت شده که سیاستهای یارانهای دولتها هرگز موفق نبوده، بازهم میخواهند با همین سیاست؛ ارز ۴۲۰۰ تومانی را حذف کنند و یک شوک تورمی جدید به بازار تحمیل نمایند. حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در میان دولت و مجلس موافقان بالایی دارد؛ وزیر اقتصاد دولت سیزدهم موافق این طرح است و رییس کمیسیون اقتصادی مجلس نیز در زمره موافقان همین طرح تورمی است:
احسان خاندوزی وزیر اقتصاد و دارایی با اشاره به هزینههایی که ارز ۴۲۰۰ تومانی بر فعالان اقتصادی تحمیل میکند، گفته بود: مدتهاست موضوع حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی مطرح است اما اجرایی نمیشود و این روند باید تغییر کند. نباید مانع فعالیت مولّد بود بلکه باید هدایتگر مسیر توسعه باشیم. تصمیمگیری در برخی نهادها به جیب فعالان اقتصادی هزینه بسیاری را تحمیل میکند و قدرت رقابت را کاهش میدهد. محمدرضا پورابراهیمی رییس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی هم در خصوص رویکرد مجلس در مقابل ارز ۴۲۰۰ گفت: ترجیح مجلس بر تخصیص مابهالتفاوت ارز ۴۲۰۰ تومانی و آزاد به صورت کارت اعتباری به مصرفکننده است. در این روش، راه قاچاق معکوس اقلامی که قیمت پایینتری دارند، بسته میشود.
کارگران و فعالان مخالفند
در مقابل، فعالان کارگری و دغدغه مندانِ معیشتِ فرودستان بهشدت با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی مخالفند و هشدار میدهند در صورت اجرایی شدن کامل آن، دوباره یک موج تورمی سهمگین در راه خواهد بود.
حسین راغفر (اقتصاددان) در این رابطه میگوید: قطعا حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی تورمزا است و مسوولانی که از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی حمایت میکنند، اگر امروز مدعی هستند که با حذف ارز ترجیحی تورم رشد نمیکند، باید آن را تضمین کنند.
راغفر ادامه میدهد: دولت هر چند وعده کاهش قیمتها را داده اما در عمل تصمیماتی میگیرد که باعث رشد تورم میشود، در این میان عدهای به پیامدهای این موضوع واقف نیستند اما عدهای دیگر بهطور تعمدی به دنبال افزایش قیمتها هستند چراکه منافع آنها در افزایش قیمتهاست. تمام این موضوعات نشان میدهد که دولت به تنهایی عامل افزایش قیمتهای ارز نبوده و این برنامهها فراتر از تصمیمات دولتی است.
با این همه مساله اصلی برای طبقه کارگر، یعنی بیش از پنجاه درصد جمعیت کشور، این است که با حذف ارز دولتی هزینههای زندگی چقدر افزایش خواهد داشت؛ سبد معیشت خانوارهای کارگری چقدر گران میشود. برای یافتن پاسخ به این سوال به سراغ فرامرز توفیقی (رییس کمیته دستمزد کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور) رفتیم که هر ماه محاسبات سبد معیشت را براساس دادههای رسمی انجام میدهد.
تاثیر حذف ارز دولتی بر سبد معیشت کارگران
توفیقی در پاسخ به این سوال میگوید: مولفههای تاثیرگذار بر سبد معیشت به ترتیب، خوراکیها، مسکن، حمل و نقل، آموزش و درمان است. در بخش خوراکیها، حذف ارز دولتی، تکانههای شدیدی بر نهادههای دامی وارد میکند (نهادههای دامی هنوز ارز دولتی میگیرند) و بنابراین مواد پروتئینی سفرهها بهشدت گران خواهد شد. همین الانعدم مدیریت ارز دولتی در واردات برنج و گندم تاثیر داشته؛ تا امروز برنج بهشدت گران شده و قطعاً با این سیاستها، نان هم در آیندهای نزدیک گران خواهد شد. قند و شکر گران خواهد شد؛ روغن و کره گران خواهد شد؛ در کنار اینها، با گرانی کود شیمیایی و هزینههای انرژی، سبزیجات هم گران خواهد شد. این عوامل سبد خانواده کارگری را از درشت-مغذیها و ریزمغذیها، تهی خواهد کرد. به گفته او، در بخش حمل و نقل هم با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی تورم خواهیم داشت چراکه همین الان قبل از حذف ارز، مصوبه افزایش ۳۰ تا ۴۰ درصدی لاستیک اتومبیلها صادر شده است و یقیناً حذف ارز دولتی، این گرانی را تشدید خواهد کرد و حتماً افزایش نرخ حاملهای انرژی هم اتفاق خواهد افتاد. در بخش مسکن نیز به دلیل گران شدن مواد اولیه ساخت از جمله سیمان و آهن و…، هزینهها بهشدت افزایش خواهد یافت و در پی آن، گرانی قیمت مسکن و اجاره خانه خواهد آمد؛ علاوه بر این، حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی برای دارو، موجب گرانی بیش از حد دارو و درمان کارگران میشود؛ یادمان باشد داروهای خارجی و باکیفیت شیمی درمانی و بیماران خاص مدتهاست از شمول بیمه خارج شدهاند و با حذف ارز دولتی، این داروها گرانتر خواهند شد.
توفیقی تاکید میکند: وعده یارانه نمیتواند جبران کننده این همه گرانی باشد؛ چراکه به دلیل کمبود بودجه دولت، مدام گروههای بیشتری را از یارانه بگیری کنار میگذارند؛ به این کسری بودجه باید بودجههای کلانی را که اشتباه خرج شده و توان مالی دولت را کاهش داده، اضافه کنیم؛ بودجه کلانی صرف ساختن چند نوع واکسن داخلی شده، واکسنهایی که هیچ کدام به بازار نیامدند؛ کجای دنیا، چند نهاد همزمان اقدام به ساخت واکسن میکنند و بعد هم این واکسنها به بازار نمیآیند؟! او نتیجه میگیرد: سبد معیشت بهشدت گران خواهد شد و در کنار آن، گروههای بیشتری به زیر خط فقر سقوط خواهند کرد؛ نتیجه حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی چیزی جز این نخواهد بود. وعده کارت اعتباری میدهند اما مطمئن باشید این کارت اعتباری را فقط به بخش کوچکی از جامعه هدف خواهند داد و از طرفی همان کارت اعتباری که به نوعی تزریق و توزیع پول به جامعه است، بهشدت تورمزا خواهد بود، بسیار مفسده زاتر از ارز دولتی است؛ به جای اینکه از کشورهایی مثل آلمان یا همین اندونزی یاد بگیرند که چطور باید ارز دولتی و یارانهای را مدیریت کرد، میخواهند ارز دولتی را کامل حذف کنند و به جایش کارت اعتباری و کوپن توزیع کنند!
حرف آخر
با این حساب، به نظر میرسد با حذف ارز دولتی و تکانههای آن، سبد معیشت خانوارهای کارگری، حداقل ۳۰ تا ۴۰ درصد افزایش نرخ پیدا کند؛ تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی سبد معیشت خانوار (البته در بهترین حالت)، در شرایطی که کارگران انتظار دارند فاصله دستمزد و هزینههای زندگی با ترمیم مزد جبران شود، ضربهای ناگهانی و جبرانناپذیر به معیشت طبقه کارگر وارد خواهد کرد؛ بالاتر رفتن قیمت ارز و برداشت مالیات تورمی بیشتر از جیب مردم، نادرستترین روش برای گرداندن اقتصادی است که بهشدت دچار کسری بودجه است؛ اگر دلار گرانتر از این شود، نان خالی هم در سفرههای کارگران یافت نخواهد شد.