چرخه معیوب اقتصاد و معاش
سالهاست پرندگان مهاجر در تالاب میانکاله ، فریدونکنار و... مورد هجوم قرار میگیرند. هر سال در فصل مهاجرت بازارهای شمالی پر میشود از پرندگان بیجان که جلوی پیشخوان مغازهها انباشته شدهاند، از غازهای وحشی گرفته تا مرغابی و «خوتکا» هر سال تعداد پرندگان مهاجری که به این منطقه میآیند هنگام بازگشت کم و کمتر میشود و وقتی با محلیها صحبت میکنی از چرخه معیوب اقتصاد و معاش مینالند و دلیل این شکارها را رفع نیازهای روزمره خود عنوان میکنند. اما این به تنهایی نمیتواند دلیلی برای قتل و عام پرندگان مهاجر باشد. خلأ قانونی که هست اما اجرا نمیشود، خود دلیل دیگری بر اتفاقی است که باعث شده درنای سیبری حالا به تنهایی به فریدونکنار بیاید. زمانی تعداد این درناها آنقدر زیاد بود که حتی نمیشد آنها را شمارش کرد و حالا تنها یک درنا به نام امید از آن تعداد بیشمار باقی مانده و اگر همین یک درنا هم از بین برود، نسل درناهایی که هر سال به ایران سفر میکردند منقرض میشود و این در حالی است که هنوز بیش از سه هزار درنا هر سال به چین و تعدادی به همین میزان به هند دو زیستگاه دیگری که دارند سفر میکنند.
بازار فریدونکنار و لاشه پرندگان مهاجر
بازار فریدونکنار، استان گلستان را به سیاهچاله پرندگان مهاجر تبدیل کرده، در این بازار یک عدد غاز وحشی ۳۵۰ هزار تومان، یک مرغابی بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ و یک مرغابی کوچک به نام «خوتکا» با ۲۰۰ گرم وزن ۷۰ هزار تومان خرید و فروش میشود که تنها راه برونرفت از این وضعیت اجرای قانون است.
در این میان وضعیت پرندگان مهاجر در تالاب فریدونکنار در استان گلستان از سایر همنوعانشان در سراسر کشور وخیمتر شده بهطوری که چند سالی است این تالاب به سیاهچاله پرندگان مهاجر تبدیل شده، وضعیت کشتار پرندگان مهاجر در میانکاله به گونهای شده که دیگر همه میدانیم در آنجا چه میگذرد، دیگر بهانهها و توجیهات نخنمای معیشت مردم و انجام صید سنتی را همه فهمیدهاند، همه میدانند که از روشهای سنتی اقدام به صید پرندگان نمیکنند بلکه از روشهایی استفاده میکنند که قدمتشان حتی به ۱۵ سال هم نمیرسد و این روشهای جدید ابداع شده کار را به جایی رساندهاند که در آن منطقه بهطور شبانهروزی کشتار صورت میگیرد. این در حالی است که بارها در مقابل متوقف شدن فعالیت این بازار اقدام صورت گرفته اما موفقیت آمیز نبوده چون دست اندرکاران این بازار آن را «بازار فقرا» مینامند در حالی که به نظر نمیرسد که با این قیمتهای بالا فقیری توان خرید از این بازار را داشته باشد.
اجرای قانون، تنها راه نجات پرندگان مهاجر از کشتار گسترده
محمد علی یکتا نیک کارشناس حیات وحش در این باره میگوید: همه میدانیم که در فریدونکنار چه میگذرد، دیگر بهانهها و توجیهات نخ نمای معشیت مردم و سنت را تقریبا همه فهمیدهاند، متاسفانه روشهایی که صیادان برای صید پرندگان استفاده میکنند همه جدید ابداع شدهاند و قدمتشان به ۱۵ سال هم نمیرسد و روشهای سنتی قدیمی که مورد وفق قانون است تقریبا منسوخ شده است. او میافزاید: همه پرندگانی که با این حجم بزرگ صید میشوند در بازاری به نام بازار فریدونکنار به فروش میرسند، در این بازار نهتنها پرندگان صید شده در محدوده فریدونکنار، سرخرود و ارزباران عرضه میشود بلکه از استانهای همجوار مانند گیلان و گلستان هم به این بازار پرنده میآورند، متاسفانه این بازار، استان مازندران را به یک شکارگاه لجام گسیخته
تبدیل کرده و یک رقابت ویرانگر بین مردم برای برداشت حداکثری از این پرندگان مهاجر بیپناه شکل گرفته از یک سو روشهای مخرب صید پرندگان را به استانهای دیگر به ویژه استان گیلان تسری داده است البته در گلستان کمتر است آنهم چون بیشتر تالابهای این استان خشک شده است از سوی دیگر صدای تیربارانهای شبانه که در گوشه گوشه استان در نیمه دوم سال قطع نمیشود. شاید بتوان گفت در هیچ کجای جهان امروز چنین وضعیت هولناکی نظیر ندارد.
باغهای پرندگان و نقش مهم آنها در قاچاق حیات وحش
عضو کمپین پرواز اظهار میدارد: بخش عمدهای از پرندگان مهاجر برای مصرف گوشتشان و بخشی هم برای فروش به باغهای پرندگان صید میشوند، در واقع میشود گفت که باغهای پرندگان نقش بسیار مهمی در تداوم این بازار و قاچاق حیات وحش در کشور دارد، متاسفانه باغهای پرنده ابزاری شده برای نابودی طبیعت و به خصوص پرندگان وحشی که جزو انفال عمومی و سرمایه و میراث طبیعی جهان هستند.
او تاکید میکند: خواستهای که ما برای ساماندهی وضعیت پرندگان داریم هیچ چیز عجیبی نیست، ما فقط در چارچوب قوانین موجود کشور درخواست فعالیت داریم فقط میخواهیم که «قانون» اجرا شود نه کمتر نه بیشتر، اما چون این بازار گردش مالی بالایی دارد متاسفانه یک عده درصدد توجیه شرایط هستند و تلاش میکنند تا با دلایل تکراری و بیپایه و اساس این وضعیت فاجعه بار را توجیه کنند، وضعیتی که آبروی مازندران را در ایران و آبروی ایران را در دنیا برده است؛ این وضعیت هر سال ابعاد جدیدی به خودش میگیرد.
تیغ قانون در فاصله کمی از پایتخت برش ندارد
یکتانیک میافزاید: حتی بروز آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان که میتواند زیرساختهای اقتصادی یک کشور را به هم بریزد و بهداشت عمومی را تهدید کند مانع متوقف شدن کار این بازار حتی به فاصله یک ساعت هم نشد، در حالی که در هر کجای دنیا حتی در عقب ماندهترین کشورها وقتی این بیماری بروز میکند یک سری پروتکلهای دامپزشکی رعایت میشود اما تیغ قانون در فاصله ۱۴۰ کیلومتری تهران در فریدونکنار برش ندارد. او میگوید: مازندران از لحاظ محیط زیستی استانی نیست که بتوان با شعار و محافظهکاری آن را مدیریت کرد. باید برای حفظ و حراست از محیط زیست آن با متخلفان با جدیت برخورد و قانون با اقتدار اجرا شود تا شاهد قتل و عام پرندگانی که برای زمستان گذرانی وارد تالابهای این استان میشوند، نباشیم، متاسفانه این استان به سیاهچاله پرندگان مهاجر تبدیل شده است و اما بازار فریدونکنار همچنان به کار خود ادامه میدهد.
دلالانی که پشت مردم پنهان میشوند
عضو کمپین پرواز میگوید: چرا اجازه میدهید که یک عده پرنده فروش و دلال پشت مردم پنهان شوند، چرا این ارزش افزوده وجود پرندگان مهاجر نباید نصیب همه اقشار مردم شود؛ چرا یک عده به جای اینکه نان بازویشان را بخورند افتادهاند به جان انفال ملی و میراث طبیعی و دارند آن را تاراج میکنند، ادامه این روش باعث میشود مازندران به ورطه نابودی بیبازگشت برود که امیدوارم با مدیریت جدید در سازمان حفاظت محیط زیست این وضعیت ناپایدار و خطرناک به گونهای جمع شود هر چند کار راحتی نیست و بسیار ریشه دوانده اما محافظهکاری و مماشات ورزی با تخلفات و آسیبهای محیط زیست دیگر کافی است دیگر زمانی نداریم در مرحله انهدام قرار گرفتهایم و مرحله بحران و حتی اضطرار را هم رد کردهایم. یکتانیک درباره تعداد پرندگانی که برای زمستان گذرانی به مازندران میآیند، میافزاید: تعداد پرندگان معمولا متغیر است و بستگی به فصل دارد که آن فصل چقدر سرد باشد یا چقدر بارش داشته باشد که این دو مساله بر ورود پرندگان تاثیر دارد، البته عوامل دیگری هم مانند کشت دوم مزارع هم دخالت دارند بهطوری که چند سالی است که در شالیزارهای فریدونکنار و سرخرود کشت دوم برنج انجام میشود، بگذریم از اینکه این روش کشت هم برای سلامت انسان و هم طبیعت آسیب زا است، بر مهاجرت پرندگان هم تاثیر دارد، از این نظر که در کشت اول یک بار در نهایت دو بار به شالیزار سم میزنند و تا تیر و مرداد که برنج را برداشت میکنند از آن موقع که دوباره زمین را شخم میزنند و دوباره نشاء میکنند تا آخر مهرماه و آبان که کشت دوم را برداشت میکنند هر هفته باید سم بزنند و از انواع سمهای بسیار قوی استفاده میکنند علاوه بر اینکه این سمها و کودهای شیمیایی تاب و توان طبیعی منطقه را کاملا دگرگون کرده آن برنجی که در کشت دوم برداشت میشود برنجی رشد کرده در یک ملغمه از سم است، بعد هم پرندگان میآیند در همان زمینها مینشینند زمینی که آب چندان فراوانی ندارد و از طرفی هم به علت سم بالا بسیار آلوده است. البته با وجود همه این مسائل تخمین نسبی زده میشود که چهار میلیون پرنده در ایران زمستان گذرانی میکنند که فکر میکنم یک سوم تا نصف آنها فقط در فریدونکنار و بقیه در سراسر کشور پخش میشوند که به روشهای مختلف قتل عام میشوند. به هر حال اگر روی بازار این پرندگان نظارت داشته باشیم و کنترل صورت گیرد این مساله جمع میشود که بارها این مساله را در جلسات مختلف هم به صورت مکتوب و هم شفاهی به مسوولان مربوطه ارایه کردیم، بارها گفتیم بحرانی که واقعا در مازندران تجلی پیدا کرده و ریشه اضمحلال طبیعت و کیان سرزمین ما را رقم زده اجرا نشدن قانون است، قاضی که رای به برائت افراد متخلف میدهد، دادگاهی که اصلا تشکیل نمیشود، تعقیب قضایی که شکل نمیگیرد، همه و همه در تقویت این بازار و کشتار پرندگان نقش دارد، تا زمانی که قانون اجرا نشود در بر روی همین پاشنه خواهد چرخید و هر روز باید شاهد وخامت بیشتر و بحرانیتر شدن اوضاع باشیم.