لزوم حمایت همگن از بازار
علیرضا تاجبر
اینکه دولت و متولیان اقتصادی بعد از سه ماه بازار سرمایه را میبینند و به آن توجه و بر آن تمرکز میکنند خوب است. بههرحال در زمان انتخابات حمایت از بورس جزو سه شعار اول نامزدهای ریاستجمهوری بود، اما متاسفانه پس از انتخابات، دیگر هیچ حرفی از بازار سرمایه زده نشد و حمایتی از آن صورت نگرفت. همین مساله منجر به بیاعتمادی سرمایهگذاران شد تا هفته گذشته که متولیان اقتصادی و شخص رییسجمهوری بورس را مجدداً موردتوجه و تمرکز قراردادند. ازاینجهت این دست از حمایتها خوب است اما واقعیت این است که معادل ریالی ۱۵۰ میلیون دلار رقم چندان قابلتوجهی در قیاس با عمق بازار سرمایه ما نیست. این رقم همچنین قرار است در بازار، سرمایهگذاری شود و درواقع بخشیده نمیشود اما بااینحال این مبلغ نمیتواند اثر عمیقی هم در بازار داشته باشد. صرفاً اینکه متولیان کشور بازار سرمایه را میبینند و دوباره متوجه مشکلات این بازار شدهاند، میتواند اثر روانی مثبتی در بازار داشته باشد.
اما اینکه این پول بخواهد اثر مستقیم و جدی بگذارد، خیر چنین نیست. مبلغ این پول شاید نصف ارزش معاملات یک روز عادی بازار باشد. ما در شهریورماه شاهد عرضههای اولیهای بودیم که بسیار بیش از این پول را از بازار خارج کرده است. درواقع این پول مستقیماً نمیتواند اثر بگذارد و اثر آن صرفاً روانی خواهد بود. تبدیل منابع صندوق توسعه ملی احتمالاً باید بر اساس نرخ نیمایی محاسبه شود. فکر میکنم بر اساس نرخ نیمایی در بانکها تسعیر میشود. البته دقیقاً در جریان سازوکار آن نیستم ولی فکر میکنم درازای این پول، دولت در صندوقهای تثبیت و توسعه یونیت دریافت میکند.
نگرانی سهامداران از انحراف این نقدینگی به سمت حمایتهای نمایشی از شاخصسازان، نگرانی درستی است چون عمدتاً از سهام شاخصساز حمایتشده و یکی از علل بیاعتمادی سرمایهگذاران به بازار سرمایه هم همین موضوع است. سرمایهگذاران مشاهده کردهاند که از سال گذشته بدین سو پرتفوی آنها بیش از ۶۰ یا ۷۰ درصد در زیان بوده اما شاخص کل ۴۰ درصد در زیان است. از همین رو به شاخص کل اعتمادی ندارند و دلیل آنهم حمایت از سهام شاخصساز بوده است.به نظر من بهترین شیوه که البته ممکن است مقداری هم طول بکشد تاسیس یک «صندوق سرمایهگذاری در صندوقها» با سرمایه اولیه این وجوه است که با استفاده از وجوه آن، یونیت صندوقهای پرگردش و خوب بازار خریداری شود و نحوه انتخاب سهام توسط این پول به مدیران سرمایهگذاری این صندوقها سپرده شود. بازار سرمایه از لحاظ عوامل بنیادی در بهترین مقطع زمانی است، نرخ دلار و قیمتهای جهانی در محدودهای که هستند تثبیتشدهاند و نرخهای جهانی به رقمهای باور نکردی رسیده است و به نظر نمیرسد در آینده تغییر خاصی در این نرخها به وجود بیاید، عمده شرکتهای بازار سهام نیز صادراتمحور هستند و وضعیت خوبی ازلحاظ سودآوری دارند. بازار سرمایه با توجه به تورم، افزایش نرخ دلار و افزایش قیمتهای جهانی اوضاع خوبی ازلحاظ بنیادی دارد. موضوعی که در بازار آزاردهنده شده است اعتماد سرمایهگذاران است. اعتمادی که سال گذشته تا به امروز خدشهدار شده و روزبهروز بر این بیاعتمادی افزوده میشود و اقداماتی که از سوی متولیان این بازار در حال انجام است، اقداماتی نیست که حرف با عمل همخوانی داشته باشد و صرفاً حمایتها فقط بهصورت زبانی است. همین موضوع سبب شده که بیاعتمادی همچنان ادامهدار بوده و آنچه میتواند بازار سرمایه را مجدد جذاب کند بازگشت اعتماد سرمایهگذار به این بازار است و اگر سرمایهگذاری بسیار جذاب هم باشد ولی اعتماد وجود نداشته باشد سرمایهگذار ریسک نکرده و وارد آن سرمایهگذاری نمیشود.
در حال حاضر شاهد خروج پول سرمایهگذاران خرد در بازار هستیم و میلیونها نفر نیز از این بازار خداحافظی کردند چراکه این بازار را دیگر جذاب ندانسته و اعتماد نمیکنند و این اعتماد هم قطعاً در کوتاهمدتترمیم نخواهد شد و هرروز شاهد کاهش این اعتماد هستیم. به نظر میرسد باید یک اقدام اساسی در ارکان تصمیمگیری اقتصاد کشور انجام گیرد و تصمیم درست گرفته شود چراکه هنوز اقدام موثر از سوی وزارت اقتصاد یا نهادهای مربوطه ندیدهایم و بیشتر در حد شعار بوده است. با این تفاسیر من روزهای روشنی در بازار نمیبینم مگر اینکه اقدام جدی صورت گیرد، حتی با اقدامات جدی هم به نظر من ماهها طول میکشد تا مجدد اعتماد برگردد.