چالشهای آینده فناوری بلاکچین برای دولتها
بر اساس تئوریهای موجود، پیرامون آینده قدرت در جهان با کاهش توان دولتها در اخذ مالیات و چاپ پول، نهاد حاکمیت ملی در تأمین هزینههای خود با چالش جدی مواجه خواهد شد. اساسیترین چالشهای پیش روی دولتها در زمینه توسعه فضای مجازی و بلاکچین شامل استفاده شرکتهای بزرگ فناوری از خلاءهای قانونی در راستای فرار مالیاتی است و اینکه با افزایش قدرت زنجیره بلوکی و رمزارزها، ردیابی مبادلات و اخذ مالیات از تراکنشها توسط دولت روز به روز دشوارتر میشود و همچنین توسعه شبکه مبادلات ارزی دیجیتال، استقبال و امکان چاپ پول ملی را برای دولتها محدود میسازد.
جهان به مقطعی وارد شده است که نبردی جدی میان رویکرد تمرکزگرای موجود با دیدگاههای تمرکز زدا مبتنی بر زنجیره بلوکی، شکل گرفته است. در چنین شرایطی، ظهور پدیدهای چون بیتکوین، به عنوان جایگزینی جدید برای ذخیره ارزش طلا و شکلگیری ارزهای دیجیتال پایدار به عنوان جایگزینی مطمئن برای پول ملی، کفه ترازو را به نفع طرفداران عدم تمرکز، سنگینتر کرده است. انسان در طول تجربه چند هزار ساله از زیست اجتماعی در قالب یک جامعه، همواره به نهادی برای صدور مجوزها و تنظیم ارتباطات حقوقی میان افراد، نیازمند بوده است. به عنوان مثال در فرایند خرید خانه، دولت به عنوان نهادی تأییدکننده عمل میکند و از طریق مجوزهای صادر شده توسط دولت، خریدار از مالکیت ملک توسط فروشنده، اطمینان مییابد. از زمان شکلگیری زنجیره بلوکی و بیت کوین، دولت انحصار در تأیید مجوزهایی مانند اسناد مالکیت و صلاحیت ارایه خدمات را از دست داده است. اینترنت و فناوریهایی چون بیتکوین، نیروهای غیرقابل بازگشتی هستند که به مانند صنعت چاپ در برابر کلیسا در عصر رنسانس، اقتدار دولت ملتها را در عصر حاضر به چالش میکشند. فرض کنید در سال ۲۰۵۰ زندگی میکنید. بدهیهای دولت ایالات متحده امریکا در سالهای اخیر بهشدت افزایش یافته است و دولتمردان از پس پرداخت هزینههای تأمین اجتماعی کشور بر نمیآیند. بیمارستانها در حال تعطیلی هستند. نظام اقتصادی نیز در حال فروپاشی است و بانکها یکی پس از دیگری ورشکست میشوند. ارزش دلار بهشدت در حال سقوط است و تورم سبب بیارزش شدن پول اغلب کشورها شده است. هر بار که بشر به یک فناوری برجسته جدید دست مییابد، ساختار قدرت جوامع انسانی تغییر میکند. از همین روی، قدرت گفتار و تکلم، جوامع و هسته تمدن را شکل داد. خط و نوشتار، پادشاهان، امپراتوریها و کلیساها را قدرتمند ساخت. صنعت چاپ، دولتهای ملی را جایگزین کلیسای کاتولیک و فئودالیسم کرد. رادیو و تلویزیون با افزایش توان تبلیغات و پروپاگاندا، توتالیتاریسم و اقتدار گرایی قرن ۲۰ و جنگهای جهانی را سبب شد. به عقیده کارشناسان، ما امروزه، نه با یک، بلکه با دو فناوری بدیع و تحول زا مواجه هستیم. ظهور اینترنت و بلاکچین، برای همیشه شکل زندگی و جوامع بشری را تغییر خواهند داد. تضعیف دولت- ملتهای مدرن یکی از مهمترین تأثیرات توسعه فناوریهای یادشده خواهد بود.
دولتها کمرنگ خواهند شد
در قرنهای ۱۹ و ۲۰، دولتهای ملی به لطف در اختیار داشتن رسانههای سنتی مانند رادیو، تلویزیون و روزنامهها، اقتدار خود را افزایش دادند. در آن دوران، دولت دستور اعمال یک سیاست خاص را از طریق رسانههای غیرتعاملی، به شهروندان اطلاع میداد. روند یادشده در جریان بود، تا زمانی که اینترنت در دسترس قرار گرفت. پتانسیل اثرگذاری اجتماعی افراد در عصر حاضر، افزایش بیسابقهای داشته است. به عبارت دیگر، امروزه، هر فردی میتواند محتوای مدنظر خود را فارغ از میزان شهرت و قدرت، از طریق رسانههای اجتماعی، به گوش میلیونها نفر برساند. این امر سبب محو انحصار دولتها در انتشار اخبار اطلاعات شده است و رسانه نقش خود را به عنوان متکلم وحده در امر انتشار اخبار و اطلاعات از دست داده است. تا پیش از ظهور اینترنت و رسانههای اجتماعی، اگر فردی به اطلاعات حساسی دست مییافت، تقریباً هیچ راه مستقلی برای انتشار عمومی آن در اختیار نداشت. از همین روی، متخصصان بر این عقیدهاند که بسط و گسترش اینترنت، با از بین بردن انحصار یادشده، سبب کاهش نفوذ و اقتدار دولتها در اعمال قدرت بر واحدهای سرزمینی شده است. از سوی دیگر، مساله ناشناس بودن کاربران نیز سبب بروز چالشهای بیشماری برای دولتهای امروزی شده است. علاوه بر ناشناسی افراد در این بستر، دشواری در شناسایی و مکان یابی افراد نیز موضوع دیگری است که دولتهای جهان را به عنوان نهادهایی با بیشتری حد اشراف اطلاعاتی، به چالش کشیده است.
ظهور شرکتهای چندملیتی
در عصر گسترش اینترنت، به مرور، پلتفرمهایی جهت ارایه خدماتی چون جستوجوی مطالب علمی و روزمره، انتشار دادهها به صوت متنی و چندرسانهای، مبادلات مالی، ارتباط با آشنایان، خدمات حمل و نقل، خرید مایحتاج، هماهنگی سفرها و … شکل گرفتند. پلتفرمهای یادشده به مرور در مسیر توسعه قرار گرفتند و افزایش چشمگیر ثروت تعداد انگشتشماری از این شرکتها، سبب ادغام اکثر استارتاپهای حوزه فناوری در این شرکتهای بزرگ شد. شکلگیری انحصار در حوزه خدمات دیجیتال و فضای مجازی، قدرت بسیاری برای عده معدودی از فعالان این حوزه به ارمغان آورده است.
به عقیده کارشناسان، در صورت بیاعتنایی دولتها به این روند، شرکتهای بزرگ فناوری چون گوگل، فیسبوک، آمازون، اپل و مایکروسافت، به رشد ادامه میدهند و سهم بیشتری از بازار را تصاحب خواهند کرد. تداوم این رشد و آغاز تعارض منافع میان شرکتهای بزرگ فناوری و دولتها، برخوردهایی را میان طرفین شکل خواهد داد. در چنین شرایطی، دولتها که به سطح بالایی از وابستگی به غولهای فناوری رسیدهاند، با چالشهای نوظهوری مواجه میشوند. ژیل بابینه، از فعالان حوزه فضای مجازی فرانسه و یکی از متخصصان حاضر در سازمانهای مشاورهدهنده به اتحادیه اروپا و دولت فرانسه در زمینه فضای مجازی، طی اظهارنظری در این مورد گفت: «زمانی که در یک شرکت تجاری سنتی مسوولیت ارتباط با مقامات دولتی را بر عهده داشتم، بدون هرگونه قدرت بحث و مذاکرهای، از دستورالعملها پیروی میکردیم. برعکس، شرکتهای فناوری، برای اجرای یک قانون، هرگز بدون گفتوگو و مذاکره تسلیم دولتها نمیشوند.» پیشبینیها حاکی از آن است که در صورت عدم کنترل و مهار توان بیش از حد این شرکتهای بزرگ، آنها به زودی میتوانند جایگزین دولتهای ملی شوند.
دولتها در پس فرار از شکست
بسیاری از دولتهای توسعه یافته جهان، تکاپوی خود را برای جلوگیری از تداوم وخامت اوضاع، آغاز کردهاند. طرحهای کشورهای اروپایی جهت محدودسازی فرار مالیاتی شرکتهای بزرگ فناوری، کنترل موثر بر بازار ارزهای دیجیتال، برنامهریزی برای تجزیه غولهای بزرگ فناوری به شرکتهای کوچکتر و … از جمله اقداماتی است که دولتها برای حفظ مزیت رقابتی خود با اینترنت و بلاک چین، صورت دادهاند. در این میان، پرسشی که باقی میماند، این است که در نهایت کدام یک از طرفین پیروز خواهند شد و در صورت شکست دولتهای ملی، چه چیزی جای آنها را خواهد گرفت؟ پاسخ این پرسش میتواند آینده ترسناکی از دوران تسلط شرکتهای بزرگ فناوری بر جهان را تصویر نماید. شرایطی که در آن دولتهای ملی از بین رفته و شرکتهای چندملیتی فعال در زمینه فناوری و فضای مجازی بر آن حکمرانی میکنند.
بلاکچین معایبی هم دارد
در حالی که مزایای قابل توجهی در بلاکچین وجود دارد، چالشهای مهمی نیز برای پذیرش آن وجود دارد. موانع استفاده از فناوری بلاکچین امروزه فقط فنی نیستند. چالشهای واقعی در اکثر موارد سیاسی و نظارتی است. اگرچه بلاکچین میتواند در هزینههای تراکنش کاربران صرفهجویی کند، اما این فناوری چندان هم ارزان نیست. به عنوان مثال، سیستم «اثبات کار» که بیتکوین برای تایید تراکنشها استفاده میکند، مقدار زیادی قدرت محاسباتی مصرف میکند. با فرض ۰.۰۳ تا ۰.۰۵ دلار در هر کیلووات ساعت، هزینههای استخراج بدون احتساب هزینه سختافزار، حدود ۵ هزار تا ۷ هزار دلار در هر سکه است. این میزان به این دلیل است که وقتی ماینرها یک بلاک به بلاکچین بیتکوین اضافه میکنند، به اندازه کافی هم بیتکوین پاداش میگیرند. در مورد بلاکچینهایی که از ارزهای رمزنگاری شده استفاده نمیکنند، نیاز است برای تایید تراکنشها به ماینرها دستمزد بدهند تا مشوق آنها باشد. اما راهحلهایی برای این مسائل در حال ظهور است. به عنوان مثال، برای مزارع استخراج بیتکوین از انرژی خورشیدی، گاز طبیعی اضافی یا نیروگاههای بادی استفاده میشود. اگرچه محرمانه بودن تراکنشها در شبکه بلاکچین، از کاربران در برابر نفوذ و نقض حریم خصوصی محافظت میکند؛ اما از طرف دیگر امکان تجارت و فعالیت غیرقانونی را نیز فراهم میکند. مقررات فعلی ایالات متحده از ارایهدهندگان خدمات مالی میخواهد هنگام باز کردن حساب، اطلاعات مربوط به مشتریان خود را به دست آورند. بسیاری استدلال کردهاند که استفادههای درست از رمزارزها مانند بانکداری، از کاربردهای بد رمزارزها بیشتر است. در حال حاضر بیشتر فعالیتهای غیرقانونی هنوز از طریق پول نقد غیرقابل ردیابی انجام میشود. بسیاری از مردم نگرانی خود را از مقررات دولتی در مورد ارزهای رمزنگاری شده ابراز کردهاند. در حالی که پایان دادن به پدیدهای مانند بیتکوین با رشد شبکه غیرمتمرکز آن بهطور نمایی دشوار و تقریبا غیرممکن میشود؛ از لحاظ نظری دولتها میتوانند مالکیت ارزهای رمزنگاری شده یا مشارکت در شبکه آنها را غیرقانونی اعلام کنند. با گذشت زمان این نگرانی کوچکتر شده، زیرا شرکتهای بزرگی مانند PayPal اجازه مالکیت و استفاده از ارزهای رمزنگاری شده را در پلتفرم خود میدهند.