سقوط آزاد اقتصاد ایران
محسن عباسی
تاریخ علم قیاس است و بر بلندای آن میتوان بسیاری از اسرار مگو را کشف کرد. بر اساس این اهمیت است که به تحلیلگران علوم مختلف توصیه میشود تا مطالعات تاریخی خود را افزایش دهند. ارزیابیهای تاریخی یکی از روشهایی است که بر اساس آن افراد و کشورها میتوانند درک درستی از جایگاه خود و مسیری که طی کردهاند به دست آورند. بر اساس این اهمیت است که بررسیهای تحلیلی، اغلب با رویکردهای تطبیقی و تاریخی ارایه میشوند تا نهایتا تصویر شفافی از وضعیت موجود به دست آید. واقعیتهای تاریخی گویای آن است که تا یک دهه قبل اقتصاد ایران با رقبای منطقهای خود نظیر ترکیه و عربستان مقایسه میشد و در بلندمدت هم نگاهی به رقابت با کرهجنوبی داشت. اما در حال حاضر با افت شدید سرانه تولید ناخالص داخلی هر ایرانی (2300 دلار) در مقایسه با چین (10 هزار و 500 دلار) و عربستان (20 هزار دلار) و ترکیه (8500 دلار)، شاهد سقوط آزاد اقتصاد ایران در دنیا هستیم. اقتصاد ایران از مسیر قیاس با یک چنین کشورهایی خارج شده و باید خود را در با کشورهایی که اقتصادهایی به مراتب کوچکتر دارند، مقایسه کند. حالا به کشورهایی نظیر نیجریه و کنگو و آنگولا رسیدیم که در محدوده 2000 الی 2100 دلار قرار دارند. این سقوط آزاد اقتصادی باعث کاهش درآمدهای دولت و مالیاتها شده، بیکاری را افزایش داده و در کنار تحریمها، کشور را با چالشهای اساسی روبرو کرده است. نکته جالب این است که بسیاری از کشورها بعد از بحران جهانی 2008 با اصلاحات گسترده اقتصادی توانستند از رکود و بحران خارج شوند (نظیر ایرلند و ایتالیا و اسپانیا و...) اما ایران طی این بازه زمانی نهتنها اصلاحات ضروری در حوزه اقتصاد را در دستور کار قرار نداد، بلکه هم در حوزه داخلی و هم در حوزههای بیرونی با مشکلات فزایندهای روبهرو شده است. واقع آن است که کشور ما خیلی وقت است در بحران است. صنایع بزرگ ما در حال استهلاک هستند. پالایشگاههای ایران نیاز به سرمایهگذاریهای پایدار در حوزه نوسازی زیرساختها دارند اما ما فعلا درگیر نرخ خوراک و قیمت محصولاتشان هستند. خودروسازی ما ورشکسته است و هنوز درگیر قیمتگذاریهای دستوری برای محصولاتش است. صنایع داروسازی ما از کل دنیا عقب است و عمدتا تولیدکننده داروهای ژنریک و کمارزش است چون سرمایهگذاری، تحقیق و توسعه جدی نگرفته نشده و در این بخشها هنوز درگیر ارز 4200 تومانی هستیم. متاسفانه در بازارهای جهانی به دلیل تحریمها به روی ما بسته است سرمایهگذاری خارجی نداریم. فرار مالیاتی و قاچاق گسترده کالا داریم و کلی قوانین دست و پاگیر در حوزههایی چون تجارت و گمرک و سرمایهگذاری و مالیات و بورس و... وجود دارد که نیازمند تغییرات گسترده و شجاعانه است. تا الان هم که دامنه وسیع مشکلات اقتصاد ایران را از پا درنیاورده است به برکت وجود نفت و فروش آن در 20 سال گذشته است که باعث سرمایهگذاری در اواخر دهه 60 و 70 شمسی در بخشی از زیرساختها بوده است. اما به جهت عدم بهروزآوری صنایع در طی این سالها، همان شرکتها، همان زیرساختها و... در حال استهلاک هستند. اینک فروش نفت دچار اشکال است و دولت فقط اوراق میفروشد و پول چاپ میکند تا روزمرّگی را پشت سر بگذارد، اما بحران بزرگتری در آینده خلق خواهد شد که اوضاع را بدتر خواهد کرد. معتقدم اقتصاد ایران به شدت به تغییر و اصلاح ساختاری گسترده در کشور نیاز دارد و این موضوع باید از منظر اقتصادی (و نه سیاسی و امنیتی) دیده شود. در واقع از طریق آموزش و اطلاعرسانی باید مردم را در این مسیر همراه کنیم. دولت و مجلس خیلی باید شجاع تر از این باشند که یک موضوع پیشپا افتاده اقتصادی نظیر قیمت خودرو و ارز 4200 تومانی (در مقایسه با بسته اصلاحات اقتصادی در دنیا که شامل تغییر گسترده قوانین و تعرفهها و دستورالعملها برای نجات اقتصاد میشود) را اینقدر بزرگ و حساس کرده و مردم و فعالان اقتصادی را هم سردرگم کرده است. ما به یک تیم شجاع و مدیر برای این موضوعات بنیادین نیاز داریم. قبل از فاز اول هدفمندی یارانهها هم این ترسها وجود داشت. دولت اگر خودش را کوچک نکند، قوانین و دستورالعملها و بازارها را اصلاح نکند چند سال دیگر باید خودمان را با کشورهای قحطی زده مقایسه کنیم. واقعا الان چه داریم که نگران از دست دادنش هستیم؟ وضعیت مگر از این بدتر هم میشود؟ طی یک دهه دلار ۳۰ برابر شده است. اگر ۱۰ سال پیش اصلاحات را انجام داده بودیم الان وضعیت بهتری داشتیم. هر چقدر تعلل کنیم منابع بیشتری هدر میدهیم و با بحرانهای بزرگتری مواجه خواهیم شد.