اقلیم کمآب ایران و توسعه ناپایدار
محسن شمشیری
ماشینی شدن، رشد فناوری، احداث کارخانه، رشد کشاورزی، سدسازی و... زمانی مطلوب است که با توسعه پایدار و کمآبی ایران متناسب باشد. در غیر این صورت، این جمعیت 80 میلیونی که در طول یک قرن اخیر 10 برابر شده است با مشکلات بسیار، کمآبی، آلودگی هوا و چالشهای بسیار مواجه میشود. کشور کمآبی که در بزرگترین شهر خود هنوز فاضلاب ندارد، یعنی به موضوع آب و کمآبی وتوسعه پایدار هیچ توجهی نداشته است! آنچه امروز در بسیاری از نقاط کشور از جمله در اصفهان در مورد کمآبی، خشک شدن دریاچهها و رودخانهها شاهد هستیم سرنوشتی است که برای شهرهای دیگر ایران نیز اتفاق خواهد افتاد و لازم است که رفتار و سیاستهای درست برای مقابله با چالشها داشته باشیم. امروز از دریاچه ارومیه، تا زاینده رود، هامون، وبسیاری از قناتها و کشاورزان با کمآبی، آلودگی آب و... مواجه هستند، و این چالشها عمدتا حاصل بیتوجهی به موضوع کمآبی در ایران و نبود تدبیر و برنامه متناسب با اقلیم ایران در 70 سال اخیر بوده است. وقتی کشور قناتها، بسیاری از قناتها را در تهران و شهرهای دیگر تخریب کرده و حتی سیستم فاضلاب برای انتقال و تصفیه آب ندارد، به این معنی است که برنامهریزی درستی برای حفظ منابع آب نداشته است. همانطور که یکی از کارشناسان صاحبنام تاریخ و اقتصاد در ایران گفته است شاید بتوان تاریخ ایران را مشقت فراوان برای یک کاسه آب بیشتر تعریف کرد. زیرا مردم در طول تاریخ نهتنها کشاورزی، برنامه تولید و صنعت، شهرسازی، و قدرت منطقهای را براساس عامل اقتصادی و کمیاب تولید یعنی آب تعریف میکردند، بلکه حتی موضوع جمعیت، تمدن، امپراتوری، جنگ، ارتش و استفاده از نیروی انسانی کشورهای همسایه در جنگها را نیز براساس موضوع کمآبی تنظیم میکردهاند. در بسیاری از روستاها و شهرها، با تغییر مسیر آب، قنات و رودخانهها، مکان و جانمایی شهر و روستا نیز تغییر میکرد و ارزش زمین یا رانت و اجاره و قیمت منطقه نیز براساس دسترسی به آب تعریف میشد. به عبارت دیگر، برخلاف اروپا، که کمبود زمین و فراوانی آب، عامل ارزش منطقه و شهر و روستا و زمین بوده و نزدیکی به مرکز شهر و بازار ارزش زمین را بیشتر میکرده، در ایران دسترسی به آب مبنا بوده است. حتی الهههای قدرت بیشتر نیز به آب مرتبط بودهاند و آناهیتا یا الهه آب، قویترین الهه در دوران باستان بوده است. بهترین مردمان و افراد نیک رفتار کسانی بودهاند که قنات، چاه، آب انبار یا وسایل مرتبط به نگهداری و انتقال آب را وقف میکردهاند و برای مردم به یادگار میگذاشتند. براین اساس احترام به آب اهمیت بسیار داشته است و در خشکسالی، قحطی، و کمآبیها مبنای بسیاری از تحولات اجتماعی و تاریخی بوده است. حتی سالی که سیل میآمد و روستا را خراب میکرد مبنای تاریخی برای مردم روستا بود و اگر قنات حفر میکردند و کشت و تولید بیشتر میشد مبنای قدرت نمایی در منطقه و استان و کشور بود. اما با رشد بهداشت و فناوری انتقال آب، موتورهای برق، آب لولهکشی و... ضمن اینکه جمعیت بهشدت رشد کرد، بلکه مرگ و میر نیز کاهش یافت و میانگین عمر افراد بیشتر شد. در نتیجه جمعیت 8 میلیون نفری ابتدای قرن اخیر در سال 1300، به بالای 80 میلیون نفر در 1400 رسیده و 10 برابر شده است. اما مصرف آب به مراتب بیشتر شده و مصرف صنعت، زراعت، کشاورزی، مصرف خانوارها و بهداشت فردی باعث شده که مصرف بیشتر شود و حتی بخش عمدهای از آب کشور از طریق میوه و ترهبار و محصولات دیگر از ایران به کشورهای دیگر صادر میشود و بخش عمدهای از آب به خاطر تخریب محیط زیست، جنگلها، درختان و... تبخیر شده و از بین رفته است. مصرف سرانه هر شخص بهشدت رشد کرد و مردم برای بهداشت خود آب بیشتر مصرف کردند و برای مقابله با آلودگی هوا، هر روز حمام گرفتند و مواد شوینده و شیمیایی به چاههای آب سرازیر کردند. برای تولید بیشتر کشاورزی، محصولات باغی و صنعت، نهتنها آب بیشتر مصرف کردند بلکه مواد شیمیایی و سموم و کود را وارد مواد غذایی و صنعتی و آبها کردند. زبالههای فراوان از چاه و رودخانه تا دریا و دریاچهها و جادهها فراوان دیده میشود و آلودگی هواو آب و زمین بهشدت رشد کرده است. اما در کنار این رشد افسارگسیخته مصرف آب، سیاستهای دولتها و مصرفکنندگان بدون تدبیر و برنامهریزی مناسب عملا به تخریب بیشتر منابع آب و خشک شدن ایران منجر شده است. سالهاست که قیمت آب پایین بوده و مردم از کشاورزان گرفته تا مصرف خانگی و صنایع، انگیزهای برای مصرف کمتر نداشتهاند و اتفاقا به بهانه حمایت از کشاورزان و خودکفایی کشاورزی، قیمت پایین آب و مصرف بیشتر تشویق شده است. همچنین به جای حفظ منابع آب در قنات، منابع زیرزمینی، آبخوانداری و حفظ آب با تبخیر کمتر، از طریق سدسازیها، دریاچههای بزرگ ایجاد کردند و علاوه بر تبخیر بیشتر، به شور شدن آب و تخریب زمینهای کشاورزی مشغول شدند. به جای آنکه فولادسازیها در کنار دریاچه عمان و خلیج فارس باشد، در وسط کشور و منطقه کویری و کمآب، چند فولادسازی مانند ذوبآهن، فولاد مبارکه و طرحهای بسیار فولادی در هر شهری ایجاد شده که هیچ کدام طرحهای کامل و با ظرفیت بالا نیست در حالی که به جای همه این طرحهای کم ظرفیت، میتوانستند یک طرح بزرگ 10 میلیون تنی فولاد در کنار دریای عمان احداث کنند. همین حالا نیز میتوان مشکل اصفهان را با انتقال فولاد مبارکه و ذوب آهن به کنار دریا حل کرد و کارخانه و ماشینآلات را باز کرد و جای دیگر نصب کرد و این همه مشکل کمآبی و آلودگی هوا را حل نمود. نمی توان برای سالها زاینده رود را خشک کرد و برای طرحهای کرمان و یزد از اصفهان و کارون و خوزستان و استانهای دیگر آب به مناطق کویری برد و آن را موفقیت و توسعه صنعت نامید. به جای این نوع صنعت وابسته به انتقال آب در یزد و کرمان و اصفهان و استانهای دیگر، باید از توسعه گردشگری و حفظ منطقه و جلوگیری از فرونشست زمین، دفاع کرد و حتی کشاورزی را باید در سطح ظرفیت تاریخی 50 سال قبل حفظ کرد و اجازه استفاده بیشتر از این آب را نداد. نمیتوان ظرفیت آب و ذخیره و انباشت منابع در یک میلیون سال قبل را ظرف چند دهه مصرف کرد و تخریب کرد. فرونشست زمین هشدار میدهد که حتی آدمها امکان زندگی مناسب نخواهند داشت چه رسد به فولادسازی و صنایع دیگر. براین اساس، باید ضمن انتقال صنایع با مصرف زیاد از اصفهان، کرمان و یزد و سایر نقاط کشور به کنار دریای عمان و خلیج فارس، توسعه صنعت در سیستان و بلوچستان، بوشهر و هرمزگان، از وسعت بسیار مرزهای دریایی کشور بهره برد و بخشی از این تولید را به راحتی صادر کرد. هر چند که مردم به تدریج به مشکل رشد جمعیت بدون تناسب با ظرفیت اقلیم ایران پی بردهاند و موضوع جمعیت 35 میلیون نفری نیز توسط کارشناسان به عنوان یک جمعیت مناسب و متناسب با اقلیم کمآب ایران مطرح شده است و رشد جمعیت محدود شده است اما برای حفظ جوانی جمعیت و در عین حال متناسب ساختن جمعیت باید یک برنامه علمی و تدریجی در 100 سال آینده داشته باشیم تا به تدریج اشتباهات گذشته را برطرف کنیم. در عین حال باید برداشت از منابع و چاههای آب و... را اصلاح کنیم. در حال حاضر تجاوز به حریم دریا، رودخانه، جنگل، و... موجب خشک شدن مناطق و از بین رفتن منابع آب شده است و ادامه آن سرزمین خشک و کمآب ما را از بین میبرد. کارشناسان محیط زیست هشدار دادهاند که فرونشستها در آینده زندگی شهری و کشاورزی و.... را تهدید خواهد کرد. موضوع بسیار جدی است و برای حفظ زندگی، باید یک اقدام همگانی انجام شود و در مصرف آب، حفظ آب، و انجام فعالیتهای منطقی و علمی اقدام اساسی صورت گیرد. نمیتوان به بهانه صنعتی شدن، بدون توجه به منابع آب، در هر جایی کارخانهای ساخت و برای خودکفایی و رشد صنعتی اقدام کرد. به جای گرفتن زمین، باید به فکر آب باشیم. زیرا اگر آب کافی نباشد تمام این کارخانهها و زندگیها و شهرها دچار مشکل میشوند. وقتی اصفهان زیبا و تاریخی به این وضعیت دچار میشود، بقیه شهرها نیز ممکن است که دچار مشکل شوند.