افزایش خشونت علیه زنان در دوران پاندمی
تهمینه شاوردی
طی سالهای اخیر خشونت، آزار و اذیت جنسی علیه زنان در فضای مجازی نیز افزایش پیدا کرده است. تا قبل از این زنان در جامعه، خانواده یا در محل کار مورد آزار و اذیت قرار میگرفتند، خشونت توسط همسر، پدر، برادر، رییس و... از جمله رفتارهایی بود که به عنوان خشونت علیه زنان انجام میشد. اما آنچه که این روزها بیش از هر چیز مورد توجه قرار گرفته افزایش این خشونت در فضای مجازی است، طبق یک نظر سنجی جهانی در سال 2020 بیش از 52 درصد از زنان و دختران جوان حداقل یک بار مورد سوءاستفاده، آزار یا خشونت در فضای مجازی واقع شدهاند. از آن جمله میتوان به پیامهای تهدید آمیز، به اشتراکگذاری تصاویر خصوصی و ... اشاره کرد. البته این خشونت تنها بر علیه زنان و دختران اعمال نمیشود اما در جهانی که مشخصه آن نابرابری مداوم جنسیتی است، زنان و دختران در برابر این نابرابریها آسیبپذیرتر هستند. مطابق با یافتههای نظرسنجی جهانی یاد شده مهمترین نگرانی جوانان در خشونتهای سایبری به اشتراکگذاری تصاویر خصوصی، ویدئوها یا پیامها بدون رضایت آنها است و ۳۰ درصد از پاسخدهندگان این نظرسنجی به این موارد به عنوان نگرانی خود اشاره کردهاند. از سوی دیگر همانطور که در اخبار این دو سال به صورت مداوم انتشار یافته، افزایش میزان خشونت علیه زنان در دوران پاندمی بوده است. از خشونت خانگی گرفته تا بهره کشی جنسی، قاچاق، ازدواج کودکان، ختنه زنان، آزار اینترنتی، زن ستیزی خشن و... در سایه همهگیری کووید رشد کرده است.
سازمان ملل در ماههای نخستین همهگیری کووید۱۹، پیشبینی کرد قرنطینه و منع رفت و آمد به ۱۵ میلیون خشونت مبتنی بر جنسیتِ بیشتر، در هر سه ماه میانجامد.
متاسفانه، این پیش بینی به حقیقت نزدیک شد چراکه در ۱۲ کشور مورد بررسی سازمان ملل متحد، تعداد موارد گزارش شده خشونت علیه زنان و دختران به نهادهای گوناگون، ۸۳ درصد از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰ افزایش داشته و موارد گزارش شده به پلیس، ۶۴ درصد رشد کرده است.
بنابراین مساله خشونت در دوران کرونا یک معضل همگانی بوده و همه جوامع را در بر میگرفته است. از سوی دیگر نتایج مطالعهای که اخیرا توسط یکی از مراکز علمی در ایران انجام شده، بیانگر این است که ۷۷.۲ درصد زنان حداقل یکی از انواع خشونت را در دوران قرنطینه تجربه کرده بودند که از این میان، ۹۱.۲ درصد خشونت روانی، ۶۵.۸ درصد خشونت جسمی، ۴۲.۶ درصد خشونت جنسی و ۳۸.۲ درصد خشونت منجر به صدمه را تجربه کردهاند. بنابراین این مشکلات در مجموع در خانواده افزایش یافته است. البته نباید فراموش کنیم که برخی از شاخصهای اجتماعی بر میزان و نوع خشونت علیه زنان تاثیرگذار است، سن، میزان تحصیلات و پایگاه اقتصادی اجتماعی به خصوص میزان در آمد مرد و حتی میزان اعتیاد مردان به مشروبات الکلی، دخانیات یا مواد مخدر را از جمله عوامل مداخلهگر برای اعمال انجام خشونت دانست و درباره خشونت خانگی نیز توضیح داد: مثلا در خانوادههایی که از نظر وضعیت اقتصادی و اجتماعی در سطح پایین میباشند زنان و دختران بیشتر قربانی خشونت خانگی میشوند. به عبارتی پایین بودن سطح وضعیت اقتصادی و اجتماعی میتواند این خشونت علیه زنان را در این خانوادهها چهار برابر افزایش دهد. در واقع اکثر مطالعات بیانگر این است که زنان جوانتر و دارای تحصیلات پایین بیشتر در معرض خشونت از سوی همسر قرار میگیرند و از سوی دیگر خشونت علیه زنان با «سن» مرد در رابطه است بهطوری که هر چه میزان سن مرد افزایش یابد خشونت مرد نسبت به همسرش کاهش پیدا میکند. از سوی دیگر گرچه «قتل زنان» کمترین میزان خشونت را در کل به خود اختصاص داده است اما در واقع آخرین مرحله خشونت علیه زنان محسوب میشود. بر اساس پژوهشهای صورت گرفته در دنیا کماکان خشونت علیه زنان تا مرحله قتل اتفاق میافتد. علیرغم برنامههای بسیاری که برای ریشهکن کردن آنها انجام شده است، در سالهای اخیر پیشرفت ملموسی در حفاظت و نجات جان زنان قربانی قتل، شریک جنسی یا خانوادگی حاصل نشده است. بسیاری از زنان نه تنها در مواجهه با خشونت در خانه خود، بلکه با نا امید شدن از سیستمهای عدالت کیفری که قادر به پاسخگویی کافی نیستند یا ظرفیت و دانش لازم برای انجام این کار را ندارند؛ هنوز خود را تنها میبینند. این در حالی است که قتل یک زن توسط شریک زندگی او اغلب نقطه اوج خشونت طولانی مدت است و میتوان از آن جلوگیری کرد.