زنگ خطری جدی برای تولیدکنندگان پوشاک زنانه
ساره سیاحی
پژوهشگر مُد و پوشاک و دانشجوی دکتری پژوهش هنر
در سالهای اخیر شاهد تغییراتی در برندهای ایرانی لباس زنانه بودیم که نشان از آن دارد با توجه به مُدهای رایج در سطح بینالمللی، کم کم لباسهای مردانه جای پای خود را در پوشاک زنانه باز کردهاند. به معنایی دقیقتر این روزها پیراهن مردانه با همان برش و پارچه فقط با قدی بلندتر به عنوان لباس اجتماع زنانه عرضه میشود. امسال نیز با آغاز فصل پاییز با لباس محبوبی به نام شکت (Shackets) که ترکیبی از پیراهن مردانه با ژاکت است و جزو ترندهای پاییز و زمستان ۲۰۲۱ نیز محسوب میگردد، روبرو هستیم. اما ایراد کار کجاست و چرا باید تولیدکنندگان این محصولات را از آن آگاه کرد؟ در حقیقت پوشاک علاوه بر بٌعد مهم اقتصادی و اشتغالزایی بالایی که دارد، از منظر انسانشناسان، جامعهشناسان و متولیان فرهنگی از اهمیت بسزایی برخوردار است. زیرا پوشاک ارتباط تنگاتنگی با فرهنگ دارد و این تأثیرگذاری در فرهنگ سبب اثرگذاری در هویت افراد نیز میشود. از اینرو وقتی مٌدی از کشورهای دیگر در کشور ما رسوخ میکند، در حقیقت در فرهنگ ما نفوذ پیدا کرده است چراکه فرهنگها اساساً باز هستند و قابلیت تأثیرپذیری از فرهنگهای دیگر را دارند. با توجه به مطالب گفته شده و جایگاه فرهنگی پوشاک در جامعه، تولید لباسهای مردانه در رسته زنانه میتواند در آینده به ضرر فعالان صنف و صنعت پوشاک زنانه در ایران شود. زیرا آرام آرام سبک پوشش مردانه در ذهن مخاطب تأثیر میگذارد و سلیقه مصرفکننده به صورت ناخودآگاه تغییر میکند. به این معنا که بانوان ایرانی به آرامی متمایل به خرید از فروشگاههای مردانه میشوند و تولیدکنندگان لباس زنانه ناآگاهانه و به اشتباه سلیقه مصرفکننده را تغییر میدهند. در دنیای مٌد، محصول پیش از آنکه به دست مشتری برسد کاملاً تفسیر شده است و مشتری این معنای از پیش ساخته شده را کاملاً منفعلانه میپذیرد، به عبارتی دیگر محصولات تولید میشوند تا واکنشهای خاص از پیش معلومی را در مصرفکنندهها به وجود آورند. هر مٌدی که خلق میشود کاملاً بر اساس تفکر و جهانبینی تغییر فرهنگها و تأثیر بر سلیقه مصرفکننده در کشورهای مختلف عرضه میشود. فعالان صنف و صنعت پوشاک در ایران نیز نیاز است تا با درایت بیشتری مٌدهای رایج بینالمللی را در طرحهای خود استفاده کنند تا هم فرهنگ ایرانی حفظ شود و هم به رونق اقتصادی کسب و کارشان کمک کنند و به تبع آن سلیقه مصرفکننده را نیز آگاهانه تغییر دهند. ماکس هورکهایمر و تئودور آدورنو (فلاسفه آلمانی) با طرح ادعاهای مشابهی بیان میکنند: “ اصلیترین کاری که تولیدکننده برای مشتری انجام میدهد این است که به جای او به طرحبندی چیزها میپردازد، دیگر چیزی باقی نمیماند که مشتری طبقهبندیاش کند. تولیدکنندهها این کار را به جای او انجام دادهاند “. از اینرو تولیدکننده میبایست با آگاهی بیشتر نسبت به تولید پوشاک اقدام کند و هر نوع مٌدی را با توجه به فرهنگ و سنت ایرانی اصلاح و سپس استفاده نماید. در پایان نباید از این موضوع غافل شویم که در رسته پوشاک زنانه، تولید مانتو فقط در ایران انجام میشود و همین امر قابلیت صادرات این محصول را افزایش میدهد زیرا کالایی متمایز نسبت به تولیدات دیگر کشورها است. اما اکنون با تولید لباسهای مردانه برای رسته زنانه و با توجه به مطالب پیش گفته، مخاطب در آینده به سمت خرید از فروشگاههای مردانه سوق داده میشود و درنهایت به ضرر فعالان رسته زنانه خواهد شد.