آیا رفتار شاخص نشان از کف‌سازی دارد؟

۱۴۰۰/۰۹/۱۷ - ۰۳:۱۰:۴۳
کد خبر: ۱۸۴۷۶۷
آیا رفتار شاخص نشان 
از کف‌سازی دارد؟

 محمدرضا فیروزجنگ

شاخص کل بورس را نمادی از رفتارهای کلان اقتصادی دولت و مردم می‌شناسیم و زمانی که سخن از اقتصاد کلان به میان می‌آید، یکی از فاکتورهای بررسی شونده، شاخص کل بازار سرمایه است. در حال حاضر ریال به دلار با نسبت یک بر 280000 در حال ثبت روزانه و هفتگی است؛ اما باور این اعداد به چه معنی است؟  آخرین محدوده تعادلی شاخص در 915000 تا 1130900 واحد قرار داشت که با محاسبات ابتدایی دلار در بازه نرخ 180000 ریال تا 220000 ریال، رقم خورده بود. اما بعد از آن، حرکت حباب‌گونه از شاخص 1130900 واحدی به سمت 2080000 واحد صورت گرفت و شرایط تازه‌ای را رقم زد.  در شاخص 1650000 واحدی عنوان شده بود که باید منتظر بازگشت به اعداد تعادلی باشیم، چرا که تحلیل‌های صورت گرفته نشان از  آن داشت که این حرکت‌ها باید بر مبنای دلار 220000 ریالی باشد، اما روند انتظارات دولت و جامعه، به سمت ارقامی بالاتر از آن حرکت کرد.  البته لازم به ذکر است که باید حق را به این انتظار داد، چرا که ساختارهای اقتصادی از مناظر خرد و کلان، هیچ تغییری را در رفتارهای خود ایجاد نکرده‌اند؛ در این فرآیند نه جامعه علاقه‌ای به تغییر در رفتارهای اقتصادی خود دارد و نه دولت عزم خود را برای تغییر این مناسبات جزم کرده است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که روند حرکتی چند دهه اخیر اقتصاد ایران ادامه خواهد داشت. 

از منظر تکنیکال یا همان رفتارشناسی قیمت، هرگاه شاخص به سقف آخرین منطقه تعادلی که همان 1130900 واحد بود، نزدیک شد، حباب منفی شکل گرفت و در ادامه وارد روند صعودی شد؛ این رفتار نشان از تمایل بازار به باور دلار 250 هزار ریالی است.  با این خط و نشان کشیدن سرمایه‌های بازار برای منطقه تعادل قبلی، می‌توان نتیجه گرفت علاوه بر اینکه دیگر هیچ منطقی برای بازگشت به حمایت پایدار 915000 واحد وجود ندارد، حتی می‌توان شاخص 1200000 تا 1250000 واحدی را به عنوان حمایت‌های فعلی بازار شناسایی کرد.  در این بین، بیم و امیدهای مرتبط با توافق هسته‌ای در بازار، شرایط ویژه‌ای را ایجاد کرده است؛ اما فارغ از هر نتیجه‌ای که مذاکرات حاصل کند، اقتصاد کلان ایران در حال تثبیت و باور دلار 250 هزار تا 300 هزار ریالی است.  بنابراین رفتارهای اقتصاد کلان نشان می‌دهد وقتی جامعه یک عدد را می‌پذیرد و پایه‌های اقتصاد را بر مبنای آن بنا می‌کند، دیگر سطوح پایین‌تر از آن را به رسمیت نمی‌شناسد و اگر ناچار به پذیرش آن شود، این اتفاق همراه با لطمات قابل توجهی خواهد بود.  در نتیجه تا امروز نسبت یک بر 250000 برای دلار به ریال تثبیت شده و تحت هیچ شرایطی نمی‌توان به سطوح کمتر از آن فکر کرد.  گفتنی است که نمودارها، بازتاب رفتارهای جامعه و فعالان اقتصادی آن هستند؛ بنابراین نمودارها به ما می‌گویند که حباب 1130000 واحد تا 2080000 واحد تخلیه شده و این روزها باید در انتظار سطوح تورمی تازه‌ای در کالاهای سرمایه‌ای باشیم.  توصیه می‌شود که در این جریانات به «احتمال تورم» بسنده کرده و انتظار «ابر تورم» را از ذهن دور کنیم. در طرف دیگر نیز اگر روزی چرخه پول در اقتصاد تغییر کرد، می‌توان به ایجاد روند نزولی و ثبات اقتصاد امید داشت، اما تحت هیچ شرایطی دیگر نمی‌توان منتظر کاهش تورم بود.  در آخر بنابر تعاریف یاد شده، پیشنهاد می‌شود که برای کسب بازدهی در این بازار، از تحلیل اقتصاد خرد یا تک صنعتی اجتناب کرده و پارامترهای اقتصاد کلان را مدنظر قرار داد؛ در همین راستا می‌توان با تکیه بر اطلاعات و مختصات ثبت شده در نمودارها، هر زمان که حباب‌های منفی در سهم‌ها مشاهده شد، با حداقل اهداف 30 تا 50 درصدی با آن همراه شد. در عین حال باید همچنان مدیریت سرمایه را مانند زمان ورود به بازار رها نکرد و 5 تا 10 درصد محدوده خطر را برای آن در نظر داشت، البته این بررسی باید منوط به شناسایی نوع حباب باشد تا در هیجانات، حسرت سطوح قیمتی گذشته را نخوریم.