تاثیر اختلالات رفتاری از جنینی تا نوجوانی

۱۴۰۰/۰۹/۲۲ - ۰۱:۰۳:۴۰
کد خبر: ۱۸۴۹۲۴
تاثیر اختلالات رفتاری از جنینی تا نوجوانی

حسین ابراهیمی‌مقدم

بسیاری از زوج‌های جوانی که قصد فرزند آوری دارند، باید به این نکته توجه داشته باشند که طول بارداری، یکی از مهم‌ترین دوره‌هایی است که باید آن را بدون اضطراب، تنش و البته محرک‌های عصبی طی کنند. بسیاری از افراد فکر می‌کنند که حالا هنوز بچه متولد نشده و رفتارهای ما نمی‌تواند هیچ تاثیری بر سلامت جنین بگذارد در حالی که این طرز فکر کاملا اشتباه است. هر گونه رفتارهای عصبی، تنش‌های خانوادگی به جنین منتقل و باعث بروز بیماری‌های عصبی در او می‌شود. با بروز اختلافات خانوادگی و افزایش تنش و نگرانی در خانواده، تپش قلب مادر افزایش یافته و سیستم سمپاتیک فعال می‌شود، این مساله باعث ترشح آدرنالین شده و جنین از طریق بند ناف با دریافت مواد غذایی و خون مادر، این محرک‌های اضطرابی را هم دریافت می‌کند. در واقع بسیاری از پدر و مادرهای جوان از شب‌نخوابی‌ها، گریه‌های بی‌موقع و بی‌تابی نوزادان‌شان شکایت می‌کنند. این در حالی است که وقتی نوزاد مورد بررسی قرار می‌گیرد متوجه می‌شویم که مادر دوران بارداری آرامی را نداشته است. توجه به این نکات شاید به نظر خیلی ساده و پیش پا افتاده باشد اما اگر باور کنیم، از زمانی که نطفه بسته می‌شود تا زمانی که جنین متولد شود هم باید رفتارهای خود را کنترل کنیم تا تاثیر منفی بر روی جنین نگذاریم آن زمان می‌بینیم که چقدر این اتفاق در به دنیا آمدن نوزادی سالم و شاد تاثیر داشته است. اما بعد از آن هم باید تمام این مسائل را مراعات کنیم. نمی‌توانیم به این بهانه که بچه هنوز زبان باز نکرده و در مورد اطرافش خیلی درک زیادی ندارد، رفتارهای ناخوشایند از خود بروز دهیم. باید به خاطر داشته باشیم در این دوران، کودک علیرغم عدم درک الفاظ رکیک و بی‌احترامی، احساسات و عواطف پدر و مادر، لحن صدا و زبان بدن را فهمیده و این احساسات میزان امنیت محیط پیرامونی را برای او تعیین می‌کند.

در صورت احساس عدم امنیت، پایه‌های زندگی روانی او در سال‌های آتی به‌طور متعارف پایه‌ریزی نخواهد شد و امروز بخش اعظم مشکلات شماری از مراجعان مراکز مشاوره و روانشناسی، ناشی از تجارب تلخ دوران کودکی است. در واقع میزان یادگیری کودک در ۵ سال نخست زندگی معادل آموخته‌های او از ۵ سالگی به بعد است. بنابراین کودک قبل از تولد، حالات اضطرابی را به همراه داشته و در دوران کودکی و نوجوانی با تداوم اختلافات پدر ومادر، برخی رفتارها همچون بی‌اختیاری ادراری، جویدن ناخن و گاه تیک‌های عصبی مانند تیک‌های چشمی را بروز می‌دهد. با آغاز دوران مدرسه و مشاهده این اختلافات، ترسی درون فرزندان ایجاد می‌شود و این مساله بروز وابستگی کودکان به والدین را به دنبال خواهد داشت، این وابستگی که با آغاز دوران مدرسه باید کاهش یابد، در کودکان تشدید شده و در کلاس‌های آموزشی به‌طور مداوم ذهن کودک را به رویدادهای احتمالی خانه سوق می‌دهد. در حقیقت مشاهده اختلافات پدر و مادر در این دوران باعث می‌شود، کودک به‌طور دایم در ترس و وحشت ناشی از فرضیه‌های احتمالی همچون درگیری والدین، کتک خوردن مادر، مرگ یکی از طرفین و... بوده و تمرکز کافی برای یادگیری دروس آموزشی را نداشته باشد. برخی از فرزندان در مدرسه به دلیل این ترس و وحشت روانی، مدام به فکر اتمام کلاس و خروج از مدرسه بوده و برخی از کودکان و نوجوانان نیز سعی در فرار از مدرسه خواهند داشت. در نتیجه این مسائل فرزندان به محیط خارج از منزل کشیده شده و این مساله می‌تواند آسیب‌های متعددی را به دنبال داشته باشد. اصطلاحا پسران و دختران فراری که مورد تعدی و تجاوز و سوءاستفاده قرار می‌گیرند نیز می‌تواند ناشی از مشکلات خانوادگی باشد. این فرزندان همچنین برای جلب‌توجه گاه به مسائلی چون اعتیاد به سیگار و مواد مخدر روی آورده و احساس می‌کنند، باید یک بازنمایی از زندگی پدر و مادر داشته باشند. در واقع این فرزندان الگوی رفتاری و سبک صحیح زندگی را نیاموخته و خواستار تغییر و تحول هم نیستند، زیرا تصور می‌کنند که سبک زندگی آموخته شده، سبک قالب و صحیح زندگی است. رفتارهای توام با بی‌احترامی موجب کاهش احساس ارزشمندی شده و کاهش این اعتماد و عزت نفس می‌تواند اعمال و رفتارهای متعددی همچون خیانت و طرد طرف مقابل را به همراه داشته باشد. در واقع این رفتار و سبک زندگی همانند یک الگو از طریق خانواده به فرزندان منتقل و این چارچوب غلط زنجیره‌وار ادامه خواهد یافت. در حقیقت زنجیره خشونت و بی‌احترامی، تهمت و افترا و ناسازگاری نسل به نسل منتقل شده و بنابراین برای حرکت در مسیر درست باید از امروز این زنجیره را قطع کنیم.