تامین بودجه از جیب مردم
مریم شاهسمندی
به محض اینکه لایجه بودجه سال 1401 به مجلس رفت، حرف و حدیثها هم به اوج رسید، اینکه دولت برای تامین بودجه سال آینده تا چه میزان روی مردم و پولهایی که از آنها دریافت میکند، حساب کرده خود بحثی است که طی روزهای گذشته در فضای مجازی بالا گرفته است. از افزایش نجومی عوارض خروج گرفته تا افزایش هزینه تعویض پلاک و... این در حالی است که مردم همچنان زیر فشارهای اقتصادی قرار دارند، تامین معیشت برای خیلی از آنها سخت شده و هر روز بر آمار افرادی که به زیر خط فقر سقوط میکنند افزوده میشود. از تمام اینها که بگذریم هزینه درمان هم برای خیلی از افراد دیگر حتی قابل پرداخت نیست و خیلی از کسانی که با بیماریهای خاص و مزمن دست و پنجه نرم میکنند، به خواست خود و البته به دلیل نداشتن پولی برای تامین هزینههای درمان از چرخه درمان خارج میشوند. اینکه با گذشت سه ماه از نیم سال دوم هنوز سهمیه ارز دارو تخصیص نیافته است هم خود حدیث دیگری است که به تمام مشکلات درمانی اعم از بالا رفتن نرخ داروها، ...
کمبود داروها و... دامن میزند. از سوی دیگر وقتی جزییات بودجه منتشر میشود یک حقیقت تلخ در این بین ذهن هر خوانندهای را آزار میدهد، اینکه نگرانی نمایندگان بیش از آنکه برای وضعیت معیشتی مردم و فشارهای اقتصادی وارد شده بر آنها باشد، برای تامین بودجهای است که دولت سعی دارد قسمت قابل توجهی از آن را از جیب مردمی تامین کند که این روزها به اندازه کافی دچار مشکلات اقتصادی هستند. از سوی دیگر نگاهی به سهم برخی نهادها از جمله صدا و سیما که البته به واسطه تبلیغهای تلویزیونی درآمدی غیر از بودجه در نظر گرفته شده توسط دولت هم دارد و مقایسه آن با سهم وزارت آموزش و پرورش و بهداشت و درمان این واقعیت تلخ را نمایان میکند که وزارتخانههای کلیدی کشور همیشه در اولویتهای چندم دولت برای اختصاص بودجه قرار دارند در حالی که اگر با اختصاص بودجه درست به وزارتخانهای مانند بهداشت و درمان، در واقع قدمی مهم در جهت واقعی شدن سرانه بهداشت و درمان برداشته میشود و به این واسطه بسیاری از مشکلات در زمینه دارو و درمان مردم حل خواهد شد. این در حالی است که همین یک ماه پیش نمایندگان مجلس دست به دست هم داده بودند تا ارز دولتی بخش دارو را حذف کنند که البته این طرح نیز فعلا مسکوت مانده و در صورت اجرایی شدن میتواند ضربه دیگری بر پیکر نیمه جان بهداشت و درمان کشور وارد کند و تعداد بیشتری از مردم را از چرخه درمان بیرون بیندازد. از سوی دیگر این روزها مشکلات معلمان خود دلیل دیگری است که نشان میدهد، دولت باید نگاه ویژهای به بودجه در نظر گرفته شده برای وزارت آموزش و پرورش داشته باشد. مشکلات معیشتی معلمان، رتبهبندی و ... اگر حل نشود، میتواند به پایههای نظام آموزشی کشور ضربه بزند. معلمی که قرار است دانشآموزان و در واقع آیندهسازان این سرزمین را پرورش بدهد، نباید درگیر معیشت خود باشد. نباید با مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم کند. در واقع بخش اعظم بار رشد و توسعه کشور بر دوش معلمانی است که انسانهای فردا را پرورش میدهند، حال همین قشر باید یکی از محرومترینها باشند و فریاد عدالت خواهی شان هم به گوش کسی نرسد. به هر حال اگر نگاهی به وضعیت کنونی بیاندازیم متوجه میشویم که دولت بیش از هر چیز باید به فکر افزایش بودجه در بخش بهداشت و درمان و البته آموزش و پرورش باشد. این دو بخش از حیاتیترین شریانهای کشور به شمار میروند و هر نقصانی در آنها میتواند مشکلات بیشتری را در جامعه به وجود بیاورد.