گارد تدافعی اهالی بازار سرمایه نسبت به بودجه سال ۱۴۰۱
حسین مریدسادات
یکی از ابهامات پیش روی بازار سرمایه که در این روزها بهشدت در بین اهالی بازار بحث و بررسی میگردد، بودجه سال ۱۴۰۱ و نحوه مشخص شدن هزینهها و درآمدهای دولت است. اگر بخواهیم در خصوص بودجه سالانه صحبت کنیم در واقع بودجه همان دخل و خرج دولت در سال آتی است که بسیار مهم است که ابتدا دولت از چه منابعی درآمد کسب میکند و سپس در کدام بخشها هزینههای خود را پوشش میدهد. در سالی که گذشت، دولت دوازدهم و دولت سیزدهم حساب ویژهای بر روی بازار سرمایه جهت تامین کسری بودجه کردند. به دلیل تحریمهای ظالمانهای که کشور امریکا و اتحادیه اروپا نسبت به کشورمان دارند، در واقع دولت در تامین هزینههای خود و کسب درآمد دچار مشکل شده است و بر کسی پوشیده نیست و چندین راه برای تامین کسری درآمد وجود دارد. اولین راه که سادهترین راه هست چاپ پول است که باعث افزایش پایه پولی و ایجاد تورمی شگرف در کشور میشود که بسیاری از اقتصاددانان و کارشناسان این امر را تقبیح کردهاند و آن را عاملی جهت از هم پاشیدن اقتصاد کشور میدانند و از سوی دیگر دولت میتواند با وصول مالیاتهایی که در سالهای گذشته امکانپذیر نبوده است درآمدهای خود را افزایش دهد.
راه دیگر بازار سرمایه است. بازار سرمایه محلی امن برای تامین کسری بودجه دولتهاست و در سال ۱۴۰۰ هم تا به اینجای کار دولت دوازدهم و سیزدهم حدود ۱۳۵ هزار میلیارد تومان اوراق در بازار به فروش رساندند و به نوعی باعث بر هم زدن تعادل در بازار بورس شدند. با نگاه اجمالی سال ۱۴۰۱ میتوان دریافت که این بودجه برای محقق شدن بلکه برای تصویب شدن نوشته شده است به دلیل اینکه در این بودجه دولت درآمدهای خود را بالا تخمین زده است مانند عوارض سالانه خروج از کشور و از سوی دیگر هزینه وتورم را به حداقل ممکن مشخص کرده و به نوعی به گفته اکثر کارشناسان این بودجه محقق شدنی نیست.
در بودجه سال ۱۴۰۱ دولت اعلام کرده است که ۸۰ هزار میلیارد تومان جهت تامین کسری بودجه فروش در اوراق خواهد داشت اما با توجه به محل درآمدهای دولت این امر به نوعی غیرقابل محقق شدن است و نتیجه آن هم از اینکه پیشنویس لایحه ۱۴۰۱ به مجلس شورای اسلامی تقدیم شد گارد تدافعی اهالی بازار سرمایه و باز هم فشار فروش و التهاب در بازار است.
فروش اوراق قرضه یکی از راههای جذاب برای دولت جهت تامین کسری بودجه و بهتر از چاپ پول میباشد اما باید کشش بازار بورس را هم لحاظ کرد. متاسفانه در حال حاضر بازار بورس محلی امن برای تامین کسری بودجه دولت شده است. نظام عرضه و تقاضا به هم خورده و در نهایت اعداد و حمایت تکنیکالی یکی پس از دیگری از دست رفتهاند و اهالی بازار سرمایه گلایهمندی خود را به عناوین مختلف اعلام کردند. با توجه به بودجه سال ۱۴۰۱ که توسط دولت اعلام شده است بسیاری از فعالان بازار بورس خوشبین نیستند و به این دلیل که اگر قرار باشد باز هم به نوعی از بازار بورس تامین کسری بودجه بدون نظام و سازوکاری استفاده شود به نوعی بازار بورس که جانی در بدن باقی ندارد، به سمت از بین رفتن قدم بر خواهد داشت.
امیدوار هستم که فروش اوراق قرضه دارای یک ساختار و سازو کار باشد و بعد از اینکه ساختار آن مشخص شد، میتوان به یک روش سیستماتیک و یک ساختار مناسب کسری بودجه را جبران کرد.