تهدیدها و فرصتهای تهاتر
سیدحمید حسینی
1) واقع آن است که نفت در جهان امروز کالای باارزشی است و هر کشوری به آن نیاز دارد. در اقصی نقاط جهان، نفت و مشتقات آن به صورت دلاری معامله میشود و بالاترین ارزش مبادلاتی دلار در هر روز، مربوط به معاملات نفت است که حدود 50 میلیون بشکه نفت در روز را شامل میشود. رقم این داد و ستد در هر روز صدها میلیارد دلار است که رقم بسیار بالایی در اقتصاد جهانی است. اساسا یکی از دلایل بنیادین ثبات دلار، معاملات نفتی است که با استفاده از دلار انجام میشود. بنابراین راهکار ایدهآل برای ایران آن است که هر چه سریعتر مذاکرات را به سرانجام برساند و به بازار نفت بازگردد، نفت را بفروشد و در ازای آن دلار دریافت کند. اما در برابر این وضعیت ایدهآل، گزارههای دیگری نیز وجود دارد. نخست اینکه که به طور کلی فروش نفت ایران متوقف شود و گزاره دوم، تهاتر نفت در برابر برخی کالاها است. تهاتر نفتی به هر حال بهتر از بایکوت کامل فروش نفت است. چرا که بایکوت فروش نفت، باعث میشود تا چاههای نفت کشور با مشکل مواجه شوند.
2) البته شرایط تهاتر نفتی باید متناسب با نیازهای کشور باشد و نباید به گونهای با کشورهای مقابل تهاتر کرد که به زیان کشور باشد. در واقع باید به یک معامله برد - برد در ازای تهاتر دست پیدا کنیم. یعنی اگر قرار است در برابر فروش نفت، کالایی دریافت شود، باید این کالاها، کالاهای باکبفیت با قیمت مناسب باشد. از سوی دیگر نرخ نفتی که در ازای کالا و خدمات تهاتر میشود باید با قیمتهای استاندارد محاسبه شود. اینکه ایران بخواهد نفت خود را تخفیفهای فراوان به فروش برساند، قابل قبول نیست. واقع آن است که بخش قابل توجهی از درآمدهای ارزی کشور، طی سالهای اخیر صرف خرید اقلام اساسی میشود. ایران سالانه حدود 14 میلیارد دلار ارز ترجیحی برای اقلام مورد نیاز خود صرف میکند. این نیازها را میتوان از طریق تهاتر نفت نیز تامین کرد. اقلامی چون برنج، روغن، شکر، ذرت، گندم، دارو، نهاده و... مهمترین نیازهای ایران را تشکیل میدهند. بنابراین اولویت ایران در وهله نخست باید حل مشکل تحریمهای اقتصادی و بازگشت به بازارهای بینالمللی باشد، اما اگر بنا به هر دلیلی رفع تحریمها به تاخیر افتاد، تهاتر راهکاری است که از طریق آن میتوان بخشی از نیازهای کشور را تامین کرد.
3) بر اساس گزارشی که اخیرا توسط رویترز، رسانهای شده است، ایران بالای 600 هزار بشکه در روز نفت میفروشد، ایرادی ندارد که در کنار این حجم از فروش نفت، ایران خریداران جدیدی برای تهاتر نفت نیز پیدا کند. بسیاری از کشورها از تهاتر نفت در برابر اقلام تولیدیشان استقبال میکنند. این روش راه را برای بازگشت ایران به بازارهای جهانی باز میکند. دلیل استقبال کشورها از تهاتر نفتی آن است که امکان صادرات را برای کشورهای دیگر فراهم میکند. ایران نفت باکیفیتی دارد، ضمن اینکه قیمت نفت ایران هم معقول است. این روند تا زمان رفع تحریمها، میتواند ادامه داشته باشد. باید توجه داشت که بازگشت ایران به بازار جهانی با دشواریهای فراوانی روبهروست. با توجه به اینکه هنوز مشخص نیست پایداری برجام تا چه زمانی تداوم داشته باشد، حفظ بازارهای تهاتری میتواند به نفع کشور باشد.
4) در این میان باید توجه داشت که تهاتر، فرصتی را در اختیار مفسدین قرار میدهد تا از این فضا به نفع خواستههای سوداگرانه خود بهرهبرداری کنند. بنابراین همزمان با افزایش تهاتر، ایران باید دامنه نظارتهای خود را گسترش دهد تا موضوع تهاتر نیز مانند بحث ارز ترجیحی به چالشی برای اقتصاد ایران بدل نشود. اگر ایران نتواند طی یک ماه آینده با کشورهای 1+4 و امریکا به جمعبندی برسد، وضعیت اقتصادی ایران با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد شد، ایران باید همه جوانب امر را مورد توجه قرار بدهد و از هر ظرفیتی استفاده کند. یکی از نیازهای مهم ایران، سرمایهگذاری بر زیرساختهای خود است که این نیازها را نیز از طریق تهاتر نفت در برابر اجرای پروژههای عمرانی میتوان عملیاتی کرد. ایران در بخشهای نیروگاهی، میادین نفتی و توسعه صنعت پتروشیمی و... نیازمند همکاری با شرکتهای بزرگ است. میتوان در ازای اجرای پروژههای عمرانی به کشورهای مقابل نفت تخصیص داد.
5) در کنار بحث تهاتر، ظرفیتهای مرتبط با رمزارزها میتواند به نفع اقتصاد ایران در دوران تحریمها عمل کنند. در این میان پرسش اساسی آن است که آیا میتوان در درازمدت روی تهاتر نفت در برابر کالا و خدمات حساب باز کرد؟ پاسخ این پرسش را در شرایط فعلی نمیتوان با قطعیت داد. برخی افراد و جریانات ادعا دارند که میتوان روی این گزاره برای بلندمدت حساب کرد، اما بسیاری از کارشناسان نیز معتقدند این نوع مناسبات اقتصادی برای بلندمدت ممکن نیست. بعد از شکست ترامپ در انتخابات سال 2020 و حضور بایدن، امریکا سختگیریهای بسیار کمتری را در مواجهه با تحرکات اقتصادی ایران دارد. یعنی بایدن تا به امروز اجازه داده که ایران در صحنه مراودات اقتصادی به طور جسته و گریخته تحرکاتی داشته باشد، اما اگر در انتخابات 2024، دوباره فردی مانند ترامپ سکان هدایت کاخ سفید را در دست بگیرد، معلوم نیست که آیا اجازه خواهد داد، ایران به راحتی با سایر کشورها تهاتر نفتی داشته باشد یا نه. بر این اساس، ایران به جای حساب باز کردن روی پروژههایی چون، تهاتر نفت، گاز و میعانات، باید برنامهریزی در جهت لغو تحریمهای اقتصادی و به ثمر نشستن مذاکرات را در دستور کار قرار بدهد. این یگانه مسیری است که میتواند ایران را به عنوان یک کشور عادی در نظام بینالملل مطرح کرده و زمینه رشد پایدار برای اقتصاد ایران را فراهم کند.