بورس رونق میگیر د؟
آنگونه که مجتبی توانگر نماینده مجلس گفته است، از ابتدای هفته جاری، کمیسیون اقتصادی، به صورت دو شیفت بر طرح مالیاتستانی از فعالیتهای سوداگرانه در بازارهای ارز، طلا، سکه و مسکن متمرکز خواهد شد تا طرح مالیات بر عایدی سرمایه یکشنبه هفته آینده برای قرار گرفتن در نوبت بررسی صحن علنی به هیاترییسه مجلس ارجاع شود. مالیات بر عایدی سرمایه در بازارهای گفته شده طرح چندان جدیدی نیست و پیش از این هم مطرح شده بود، اما در عمل نتیجه موفقی نداشت. اگر چه طرح مالیاتستانی از بازارها روی کاغذ نتیجهبخش به نظر میرسد اما برخی ناظران اقتصادی این طرح را دارای اشکالات و ابهاماتی میدانند که عملا اجرای آن را به ویژه در معاملات ارز و مسکن با چالش مواجه میکند. با این حال اما کارشناسان بر این باورند که هر گونه ایجاد محدودیت برای فعالیتهای سوداگرانه در بازارهای غیرمولد از جمله اخذ مالیات از عایدی سرمایه میتواند به معنای پاس گل به بازار سرمایه و هدایت نقدینگی به این بازار مولد باشد. به گفته کارشناسان بازارسرمایه اجرای طرح دریافت مالیات از بازارهای رقیب با ظرافتهایی روبروست که باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد. رونق تولید یکی از مهمترین راههای توسعه اقتصادی کشورها و پایه و اساس آن است. دولتها همواره میکوشند با تدوین سیاستهای تشویقی و افزایش جذابیتهای سرمایهگذاری، سرمایههای موجود در اقتصاد را به سمت تولید هدایت کنند. در این میان، بازار سرمایه به عنوان پایگاه اصلی تامین مالی بخش تولید شناخته میشود؛ بازاری که از یک سوءنقدینگی لازم برای طرحهای توسعهای شرکتها را تامین و به رونق و تولید کمک میکند و از سوی دیگر، بازدهی مناسبی برای سرمایهگذاران به ارمغان میآورد. در همین حال این بازار به مدد جذب سرمایههای سرگردان، نقش مهمی در ثبات بازارهای موازی دارد. از همین رو تقویت بازار سرمایه از مسیرهای قانونی و بدون وارد آوردن شوکهای اقتصادی و تورمی و سوق دادن سرمایهها به سمت این بازار، میتواند به توسعه و رونق تولید در کشور منجر شود. در این میان یکی از راههای هدایت غیرمستقیم پول به سمت بازار سرمایه، مالیاتستانی از فعالیتهای سوداگرانه در بازارهای موازی است. بازارهایی نظیر ارز، طلا، خودرو و حتی مسکن بهشدت مستعد گسترش فعالیتهای سوداگرانهای هستند که رشد شتابان نرخ تورم و افزایش انتظارات تورمی را به دنبال دارند. البته کنترل فعالیت واسطهگران در این بازارها از طریق مالیات، به عنوان یکی از رویکردهای مثبت اقتصادی ارزیابی میشود که میتواند نقدینگی را به سمت بازار مولد سرمایه سوق دهد. با این حال اما رسیدن این سرمایه به دست تولیدکنندگان حتی از مسیر بورس هم با چالشهایی روبروست. نخست نحوه اجرای طرح در بازارهای موازی است که هنوز ضامن اجرایی مشخصی برای آن معرفی نشده و دوم نیز چگونگی هدایت پول از بطن این بازارها به سمت بازار اولیه است؛ بازار اولیهای که به دلیل ایجاد شوکهای پیدرپی به بازار سهام، دستکم در سال جاری نتوانسته تامین مالی چشمگیری برای شرکتهای تولیدی به ارمغان آورد.
مالیات برای بازارهای موازی
رضا جعفری، کارشناس بازارسرمایه در خصوص این موضوع میگوید: مالیاتستانی از بازارهای موازی موضوعی بود که سالها مطرح میشد و گاه شاهد اجرای جسته و گریخته آن هم بودهایم، اما نتیجه موفقی نداشته است. از سوی دیگر هیچگاه دستورالعمل مشخصی در این باره وجود نداشته که همین امر باعث سردرگمی فعالان این بازارها بوده است. این کارشناس بازار سرمایه اضافه میکند: اگر در بازارهای موازی مالیات بر عایدی سرمایههای غیرمولد یعنی سرمایههایی که هدف از تشکیل آنها صرفا حفظ سرمایه و کسب سود است را در نظر بگیریم، فینفسه میتواند به صورت مشروط، اقدام جالب توجهی باشد. باید با در نظر گرفتن شرایط کلی اقتصاد و شرایط خاص آن بازارها، به مالیاتستانی اقدام شود. وی ادامه میدهد: اگر بحث مالیاتستانی از بازارهای موازی مطرح و جدی گرفته شود میتواند تا حدودی باعث سوق سرمایهها به سمت بازار سرمایه شود. اما جسته و گریخته هم شنیده و گاه بحث آن هم مطرح شده که مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سرمایه هم باید اجرایی شود. به نظر میرسد فعالان بازارهای دیگر این اعتراض را داشته باشند شخصی که در بازار ثانویه سرمایهگذاری و سودی کسب میکند چرا نباید مالیات پرداخت کند؟ به همین دلیل بحث مالیاتستانی از بازار سرمایه ظرافتهای خود را دارد و باید با در نظر گرفتن شرایط کلی اقتصاد و خصوصیتهای هر بازار به آن پرداخته شود. البته این موضوع، امر غالبی در بیشتر کشورهای جهان است، یعنی در هر فضایی که منجر به سودآوری اشخاص شود طبیعتا دولت هم حق خود را در قالب مالیات مطالبه میکند و از این منظر بحث نوینی در اقتصاد جهانی نیست. این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان غلبه نوسانگیری در بازار سرمایه ایران را چالشی در مسیر تامین مالی شرکتها از مسیر بورس دانست، بیان میکند: بازار سرمایه اساسا به دو قسمت بازار اولیه و بازار ثانویه تقسیمبندی میشود. عمدتا تشکیل سرمایه از مجرای بازار اولیه صورت میگیرد و در حقیقت جریان پولی که افراد سرمایهگذاری میکنند و مستقیما به تولید سرازیر میشود از مجرای این بازار عبور میکند. آنچه اغلب در بازار شاهد آن هستیم دستبه دست شدن سهام بین معاملهگران است و در حقیقت از مجرای بازار ثانویه سرمایه خاصی وارد بخش تولید نمیشود.اما اینکه فرهنگ نوسانگیری در ذات خود، درست است یا غلط را نمیتوان قضاوت ارزشی کرد، چراکه عمدتا بعد از روندهای سنگین صعودی یا نزولی، بازار ساید یا رنج میشود و فعالان بازار سرمایه به مرور استراتژی خود را با فضای واقعی بازار انطباق میدهند. وی ادامه میدهد: در حال حاضر ظرف یکی دو سال گذشته ما عمدتا یا با فضای نزولی روبرو بودهایم یا حرکت سهمبهسهم و صنعت به صنعتبهصورت ساید بوده که طبیعتا فعالان بازار از این فرصت استفاده میکردند. بنابر مقتضیات بازار افراد عموما در بازارهای صعودی مبادرت به سرمایهگذاری میکنند و در بازار رنج یا ساید هم اقدام به نوسانگیری میکنند که یک استراتژی منطبق بر بدنه بازار است. اینکه استراتژی کلان چه باشد که بازار اولیه را تقویت کند را باید در بحث بودجه و نگاه کلان اقتصادی جستوجو کرد. طبیعتا بحث تامین مالی از مجرای بازار سرمایه یکی از حلقههای مفقوده اقتصاد کاراست که متاسفانه در کشور ما هم خیلی پررنگ نیست.