احیای برجام به نفع ملت
فریدون مجلسی
طی روزهای اخیر اخبار خوشایندی در خصوص چشمانداز پیش روی برجام شنیده میشود. البته زمانی که میگویم، دورنمای امیدبخش، مبتنی بر اخبار داخلی کشور نیست و ارزیابیهای تحلیلی، مطالبی که در رسانههای امریکایی و اروپایی در این زمینه منتشر میشود، یک چنین برداشتی را ایجاد میکند. در آستانه احیای دوباره برجام، بد نیست به مواردی اشاره شود که ظرفیتهای افزونتری را پیش روی کشور قرار میدهد و زمینهای ایجاد میکند که اندکی از فشارهای عمومی بر مردم کاسته شود.شخصا اما این روزها به این نکته فکر میکنم که چگونه غلبه رویکردهای جناحی در داخل، وضعیتی را شکل داد که ایران نتواند، طی سالهای 95تا 97که برجام امضا شده بود، دستاوردهای اقتصادی و راهبردی افزونتری را از این سند مهم بینالمللی برداشت کند. در واقع اگر بعد از امضای برجام در سالهای 94و 95، هماهنگی، هارمونی و یک صدایی بیشتری در داخل کشور وجود داشت، احتمالا سرنوشت پیش روی برجام نیز متفاوتتر از امروز دنبال میشد. اهمیت بازخوانی این تجارب در آن است که در صورت احیای احتمالی برجام، میتواند چراغ راه تصمیمسازان باشد. افراد و جریانات خاصی پس از امضای برجام، احساس میکردند که این توفیق به پای یک جناح خاص نوشته شده و خود را از این جهت مغبون میدیدند. این دسته از افراد تصور میکردند امضای این توافق در زمان یک دولت میانهرو، محبوبیت ویژهای در اختیار آنها قرار میدهد، بنابراین با همه امکانات خود تلاش میکردند تا این توافق جمعی را بیاثر معرفی کنند. خوشبختانه امروز دیگر یک چنین مشکلی وجود ندارد، اصولگرایان و زیرمجموعههای مرتبط با آن امروز ارکان اصلی مدیریت در کشور را در دست گرفتهاند و ساختار یکدستی را ایجاد کردهاند. جالب اینجاست همان جریاناتی که پیش از این در زمان دولت قبل، مذاکرات را عملی خیانتبار میدانستند، امروز از ضرورت پیگیری گفتوگوها تا حصول نتیجه مبتنی بر همان نقشه راه برجامی سخن میگویند. البته این از ویژگیهای مسوولیتهای اجرایی است که چشم افراد را به واقعیتهای روابط بینالملل و سیاستورزی عاقلانه باز میکند. دولت سیزدهم هم باید بداند، این ردای مسوولیت به امانت بر دوش آنها افکنده شده تا اندکی از آلام و مشکلات این مردم بکاهد و بخشی از رنجهای آنان را مرهم نهد. به زودی، این برهه تاریخی نیز پشت سر گذاشته خواهد شد و عملکرد این دولت و سایر ارکان تصمیمساز کشور به تاریخ میپیوندد. واقع آن است که ایران کشور ثروتمندی است و ایرانی جماعت، شایسته بهترینها. این کشور با این حجم از ظرفیتها، ثروتها، منابع انسانی، ویژگیهای اقلیمی و... نباید به شرایطی دچار شود که مردمش برای ابتیاع حداقلهای زندگی با نگرانی و دغدغه و آشفتگی مواجه شوند.
شاخصهای بیکاری، تورم، رشد نقدینگی، کاهش قدرت خرید و... بخشی از شاخصهای اقتصادی است که مدام در وضعیت نزولی قرار دارد. در تاریخ کشوری مانند شوروی وجود دارد که علیرغم همه تواناییهای هستهای، ظرفیتهای نظامی و قدرت مطلقه و... به دلیل عدم توجه به مفهوم توسعه و ضرورتهای اقتصادی دچار فروپاشی از درون شد. متاسفانه در ایران نیز برخی جریانات وجود دارند که مخالف مفهوم توسعه و رشد اقتصادی پایدار هستند. این دسته از جریانات تصور میکنند در صورتی که کشور در مسیر توسعه پایدار قرار بگیرد، مردم اعتقادات دینی و معنوی خود را از دست میدهند، در حالی که تاریخ ثابت کرده ایرانیان همواره در درون خود، اخلاق انسانی و معنوی را ارج نهادهاند. ایرانیان همانگونه که از رفتارهای انسانی، اخلاقیات و امور معنوی را دنبال میکنند به همان اندازه نیز خواستار رویکردهای اعتدالی و پرهیز از تندروی و افراط هستند. تجربه زیست در جهان امروز ثابت کرده، تندروی و افراط نتیجهای جز انزوای کشورها ندارد. ایران از گذشتههای تاریخی تا به امروز همواره در تعامل سازنده با جهان پیرامونی قرار داشته و تجار و بازرگانان ایرانی از عهد باستان تا دوران معاصر همواره در تبادلات اقتصادی، تجاری، فرهنگی و... با کشورهای مختلف فعال بودهاند. این روند باید تداوم داشته باشد، اما متاسفانه امروز اقتصاد ایران به قدری شکننده شده است که یک سخنرانی در فلان کشور، باعث افزایش افسارگسیخته نرخ دلار میشود و سخنرانی دیگری در سرزمین دیگری، باعث کاهش قیمت دلار میشود. این وضعیت نشان میدهد که در جهان امروز گزارههای مختلف در هم تنیدهاند و هر حرکتی باعث تکانههای مستمر در نقطه دیگری میشود. راهکار قدرتمند کردن اقتصاد ایران به همان اندازه که از درون و با تکیه به توانمندیهای داخلی میگذرد به همان میزان نیز وابسته به توسعه مناسبات ارتباطی با جهان پیرامونی است. طبیعی است که امریکا نقش ویژهای در جهان امروز بازی میکند، کشورهای همسایه ایران، حتی اگر بخواهند مراودات نزدیکی با ایران داشته باشند، به دلیل توافق امریکا بر ساختارهای جهانی، قادر به بهبود مناسبات با ایران نخواهند بود. احیای برجام و حل سایر مشکلات با کشورهای 1+4 و امریکا این فرصت را در اختیار ایران قرار میدهد که بتواند بهانههای بدخواهان را بیاثر کند. همه ارکان کشور باید از این کودک نونهال دیپلماسی حمایت کنند تا از طریق آن زمینه بهبود مناسبات ارتباطی، اقتصادی، فرهنگی و... با جهان پیرامونی برای ایران فراهم شود.خوشبختانه برخلاف اصولگرایان، گروههای اصلاحطلب و میانهرو همواره از احیای برجام حمایت کردهاند و تلاش کردهاند به دولت برای تحقق آن یاری رسانند.