کارت نان؛ نگرانی تازه اقشار آسیبپذیر
آیت اسدی
متاسفانه طی چند سال اخیر همیشه طرحها و برنامههایی مورد تصویب قرار گرفتهاند که اصلا بررسی نشده و زیر ساختهای لازم برای آن فراهم نیست. در شرایطی که مجلس اعلام میکند چارهای به جز حذف ارز ترجیحی ندارد و اگر این اتفاق رخ بدهد، باز هم با تورم افسارگسیخته مواجه خواهیم بود، حالا مسالهای به نام کارت نان این پرسشها را مطرح میکند، که وضعیت این قوت لایموت قرار است به شکلی رقم بخورد. اگر این طرح قرار باشد به اجرا دربیاید، نگرانیهایی برای جامعه محذوفان طرح به وجود میآید؛ قشرهایی متعلق به دهکهای فرودست به دلایلی مثلاً داشتن خودرو یا آپارتمان مسکونی از لیست یارانهها خط میخورند؛ آیا حالا قرار است هزینههای گرانی نان بر دوش این خانوارها تحمیل شود؟ اما نگرانی بزرگتر، بابت جامعه هدفِ زیر خط فقری است که فاقد شناسنامه و کد ملی هستند؛ این گروهها علیالقاعده نمیتوانند از کارت نانِ پیشنهادی سازمان برنامه منتفع شوند؛ مساله اینجاست که تعداد بیشناسنامهها در کشور کم نیستند؛ جمعیت واقعی آنها حداقل ۵ برابر جمعیت اعلامی و رسمی است؛ بیشناسنامهها همگی زیر خط فقر مطلق هستند و غذای اصلی آنها نان است؛ گاها نان خالی و در بهترین حالت، نان و پنیر یا نان و تخممرغ؛ حالا اگر قرار باشد به مردم کارت نان بدهند، این افراد همان نان خالی هم گیرشان نخواهد آمد. بیشناسنامهها اگر کاری گیر بیاورند، دستمزدش را به صورت نقدی و بسیار ناچیز دریافت میکنند...
با این دستمزدهای کم، اتاقکهای اشتراکی در حاشیه شهرها اجاره و با نان، شکم خانواده را سیر میکنند؛ حالا با طرحِ کارت نان برای این گروه چه فکری میشود؟ ایراداتِ طرح کارت نان، فقط محدود به افراد بیشناسنامه و گروههای محذوف نیست؛ این طرح میتواند تورم انتظاری نیز به وجود بیاورد و موجب سقوط بیشتر گروههای مردم به زیر خط فقر شود. دادهها و اطلاعات رسمی نشان میدهد که ادعای «کنترل تورم» صحت ندارد و در بسیاری از کالاها و خدمات، شاهد جهش قیمتی هستیم؛ متاسفانه با این رویه که در پیش گرفته شده، به زودی سطح پوشش دستمزد به زیر ده روز خواهد رسید. در این شرایط، رونمایی از کارت نان، اوضاع را به مراتب بدتر میکند؛ این طرح، نگرانی و وحشت در میان کارگران ایجاد کرده به گونهای که فکر میکنند دیگر نان خالی هم در دسترسشان نخواهد بود؛ وقتی یک مقام مسوول مثلاً رییس سازمان برنامه و بودجه در ارتباط با مسائل مهم مرتبط با معیشت مردم صحبت میکند باید تبعات اجتماعی و روانی صحبتهایش را درنظر بگیرد. مردم نگران گرانی بیشتر هستند و حق هم دارند. مگر نمیگویند افزایش دستمزد کارگران تبعات تورمی دارد؟ خب انعقادِ این کلامِ رسمی یعنی رونمایی از کارت نان، به خودی خود تبعات تورمی دارد؛ دیدیم که حرف از حذف ارز ترجیحی زدند، گوشت قرمز ۳۰ هزار تومان گران شد؛ مرغ در یک هفته ۲۳ هزار تومان گران شد؛ هنوز ارز دولتی حذف نشده، تورم به بازار تحمیل شد. خبررسانی در مورد کارت نان هم نان را در نانواییها به خصوص آزادپزها گران خواهد کرد و این گرانی به سایر کالاها و خدمات تسری مییابد. رییس سازمان برنامه و بودجه چندی پیش ادعا کرد حذف ارز دولتی فقط ۷.۶ درصد تورم ایجاد میکند این در حالی است که مطالعات و دادههای رسمی نشان میدهد حذف ارز دارو به تنهایی ۲۰ درصد تورم ایجاد میکند، چه رسد به تورم خوراکیها و آشامیدنیها! بنابراین تزریق تورم به اقتصاد، ایجاد تورم انتظاری و عادیسازی گرانیها، اقتصاد را به سراشیبی میکشاند. رونمایی از طرحهای ناکارآمد اقتصادی مثل «کارت نان» در شرایطی که اخبارِ حذف ارز ترجیحی از نظر روانی موجب گرانی برخی از کالاهای خوراکی و دارویی شده، میتواند با افزایش هزینههای زندگی، سقوط به زیر خط فقر را تشدید کند؛ بنا به آمار، بیش از سی میلیون نفر امروز زیر خط فقر مطلق هستند و آزادسازی نرخ نان، این نرخ را افزایش خواهد داد. قطعا کارت نان در روزهای آینده به دغدغه اکثریت مردم بدل شود؛ مردمی که بعد از آزادسازی قیمتها توان خرید بسیاری از کالاها را نخواهند داشت، شاید فردا روز نگران تامین نان خود باشند. بدون تردید تکرار شدن ماجراهای بنزین برای نان، قوت لایموت مردم، کم مصیبتی نخواهد بود.