معضل بیثباتی ارز
مهرداد عباد
یکی از اصلیترین مسائلی که در سالهای گذشته فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و صادرکنندگان با آن مواجه بودهاند، بحث نامشخص بودن سیاستهای ارزی و نحوه مدیریت این حوزه است؛ موضوعی که چه در سرمایهگذاری و چه در حرکت رو به رشد اقتصادی کشور خود را نشان میدهد.
فرض کنید یک تولیدکننده در مرحله ابتدایی قصد برنامهریزی برای آینده محصول خود را دارد. این فرد باید بداند که کالا را با چه مواد اولیه و هزینه نهایی تولید خواهد کرد و محصول خود را با چه قیمتی و در کدام بازار میتواند به فروش برساند.
ما در سالهای گذشته از برنامهریزی در بسیاری از مراحل این اتفاق عاجز بودهایم که بخش زیادی از آن به تصمیمات داخلی باز میگردد. نامشخص بودن نرخ و بیثباتی دایمی آن باعث شده، تولیدکنندگان ندانند که مواد اولیه را با چه قیمتی خریداری میکنند و در نهایت محصول را به چه قیمتی به فروش خواهند رساند. در واقع معلوم نیست که وقتی کالایی به فروش نهایی رسید، برای تولید مجدد چه هزینهای نیاز خواهد داشت.
از سوی دیگر ما در سالهای گذشته با موضوع کاهش ارزش پول ملی ایران نیز مواجه بودیم. این اتفاق قطعا تبعات منفی و مشکلات خاص خود را به همراه خواهد داشت، همانطور که در این سالها به خوبی خود را در بخشهای مختلف نشان داده است اما در عین حال امکان آن وجود داشت که با استفاده از این موضوع، لااقل صادرات غیرنفتی کشور افزایش پیدا کند. این اتفاق نیز به دلیل نامعلوم بودن سیاستهای ارزی و عدم ثبات در این زمینه رسما از دست ایران رفت.
ما در عرصه تولید با مشکلات کلانی مواجه هستیم که با وجود گذشت سالهای طولانی هنوز راهحلی برایشان پیدا نشده است، یکی از اصلیترین موضوعات در این زمینه رویکرد ما به مساله تولید و صادرات است. امروز در بسیاری از کشورهای دنیا این جمعبندی به وجود آمده که امکان آنکه یک کشور تمام نیازهای خود را با ظرفیتهای داخلی پوشش دهد وجود نخواهد داشت، از سوی دیگر هیچ کشوری نیز نمیتواند در تمامی حوزهها کالاهای با کیفیت تولید کرده و آنها را صادر کند.
در واقع تمرکز بر روی مزیت نسبی، استفاده از تجربیات حضور در بازارهای مختلف و رسیدن به یک برنامه جامع که ما را در این حوزه راهنمایی کند، اهمیت فراوانی خواهد داشت که هم تکلیف اقتصاد ایران در سالهای آینده را معلوم خواهد کرد و هم شانس حضور در بازارهای بینالمللی را تقویت میکند.