معلمان در بهارستان
گلی ماندگار|
میدان بهارستان این اواخر بیش از همیشه شلوغ بوده و اکثر روزهای سال را با ازدحام گذرانده، یک روز بازنشستگان، یک روز کارگران و حالا هم چند وقتی است که این میدان به پاتوق معلمان تبدیل شده است. طی ماههای گذشته بارها و بارها مردمی که وضعیت معیشتی، درآمدی و... اعتراض داشتهاند برای اینکه حرف خود را به گوش مسوولان و نمایندگان برسانند، در این میدان تجمع کردهاند. مقابل مجلس که آن را خانه ملت هم میگویند. جایی که قرار است بیش از هر چیز حق و حقوق مردم در آن مورد حمایت و توجه قرار بگیرد. اینکه طی یک سال یا دو سال گذشته چندین بار بازنشستگان و کارگران و معلمان در مقابل مجلس تجمع کردهاند، مهم نیست، اما اینکه هر کدام از این تجمعات چه نتیجهای در پی داشته بسیار مهم است و متاسفانه باید گفت: هیچ!
مدتهای طولانی است که بازنشستگان منتظر اجرایی شدن همسانسازی حقوقها به صورت صد در صد هستند، مدتهای طولانی است که بازنشستگان تامین اجتماعی و دیگر صندوقهای بازنشستگی از وضعیت بغرنج زندگیشان میگویند و از وضعیت بد معیشتی، مدتهای طولانی است که کارگران خواهان توجه مسوولان و نمایندگان به اجرایی شدن کامل و دقیق قانون کار هستند و اینکه بسیاری از کارفرمایان به بهانههای واهی آنها را از حقوق حقه شان مانند بیمه و سنوات محروم میکنند و بالاخره مدتهای طولانی است که معلمان در مقابل مجلس فریاد اجرایی شدن قانون رتبهبندی را سر میدهند و اما باز هم هیچ اتفاقی در راستای بهبود وضعیت آنها رخ نمیدهد.
درس اول: مطالبهگری
هیچ اتفاق غیرقانونی رخ نداده است. در این خیابان در سرمای بهمن ماه، زنان و مردانی در کنار هم ایستادهاند که وظیفه سنگین آموزش و پرورش نسلهای بعدی این سرزمین را بر عهده دارند. پس اگر درس اولشان مطالبهگری و ایستادن برای دریافت حق و حقوق قانونی شان باشد نباید خیلی تعجب کرد. آنها کار خطایی انجام نمیدهند. در مقابل خانه ملت، از نمایندگان ملت میخواهند، به جای قبول وعده و وعیدهای مسوولان آنها را موظف به انجام وظیفهای کنند که قانون بر دوششان گذاشته و نمیتوانند از آن شانه خالی کنند.
بهرام، 50 ساله دبیر یکی از دبیرستانهای تهران است. او درباره دلایل این تجمع به «تعادل» میگوید: ما چیز زیادی از دولت نمیخواهیم، حقی که تمام این سالها از ما دریغ شده را طلب میکنیم، اینکه معلمان به دنبال رتبهبندی و گرفتن حقوقشان باشند، اصلا غیرقانونی نیست. ما میخواهیم به مسوولان یاد آوری کنیم، که باید به مقوله آموزش و پرورش نگاه ویژهای داشته باشند. آینده این سرزمین در دست بچههایی است که امروز ما وظیفه آموزش به آنها را عهدهدار هستیم. من معلم وقتی درگیر مشکلات معیشتی باشم، وقتی توان تامین یک زندگی نرمال را برای خانوادهام نداشته باشم، چطور میتوانم بدون دغدغه نان شب سر کلاس درس حاضر شوم و تمام توانم را برای آموزش دانشآموزانم به کار بگیرم.
او میافزاید: چند سال است که معلمان منتظر تصویب و اجرایی شدن قانون رتبهبندی هستند. چرا باید بودجه یکی از کلیدیترین وزارتخانههای کشور آنقدر کم باشد که توان پرداخت هزینههای جاری را نداشته باشد. وقتی وضعیت یک معلم در کلانشهر تهران که تازه پایتخت هم هست به این سختی است وای به حال معلمی که در مناطق محروم در حال آموزش است.
با وعده و وعید نمیتوانیم زندگی کنیم
فاطمه، از دیگر معلمان حاضر در تجمع روز دوشنبه مقابل مجلس نیز به «تعادل» میگوید: متاسفانه تمام این سالها معلمان سکوت کردند و با سیلی صورتشان را سرخ نگه داشتند، اما در شرایط اقتصادی امروز دیگر نمیتوانیم با وعده و وعید زندگی کنیم، دیگر کسی توان زندگی کردن با این حقوقها را ندارد، تورم هر روز افزایش پیدا میکند، ولی حقوقهای ما هیچوقت به اندازه این تورم افزایش پیدا نکرده، خیلی از ما دیگر توان زندگی با این دریافتی را نداریم.
او میافزاید: من و همسرم هر دو فرهنگی هستیم، 2 فرزند دانشجو داریم و هنوز هم مستاجریم. حالا شما حساب کن با حقوق ماهی 5 تا 6 میلیون تومان چطور میتوانیم زندگی کنیم. فقط ماهیانه 4 میلیون تومان اجارهبها مسکن میپردازیم. واقعا برای ما که زحمت تعلیم و تربیت آیندهسازان این مملکت را به دوش میکشیم، چنین زندگی شایسته است؟
فاطمه میگوید: در این شرایط فقط اجرایی شدن قانون رتبهبندی حقوقها میتواند تا حدی از مشکلات ما را کاهش بدهد. اگر این اتفاق نیفتند معلوم نیست سرنوشت معلمان چه میشود، چقدر دیگر میتوانیم در این شرایط بد اقتصادی دوام بیاوریم و چرخ زندگی مان را بچرخانیم.
10 سال تاخیر در اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
مساله تصویب قانون رتبهبندی معلمان تنها مربوط به یک سال یا چند ماه پیش و تصویب شتابزده آن در مجلس نیست، مساله این است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که البته رتبهبندی معلمان هم یکی از بندهای آن بوده ده سال پیش به تصویب رسیده اما به دلیل عدم تخصیص اعتبار لازم برای اجرایی شدن آن سالهاست که در کنار دیگر مصوبات بدون ضمانت اجرایی در حال خاک خوردن است.
علی رضاخواه، فعال صنفی معلمان در این باره به «تعادل» میگوید: مهمترین بخش لایحه رتبهبندی حقوق معلمان این بود که قرار شد دریافتی معلمان به 80 درصد اعضای هیات علمی دانشگاه - که رتبه متناظر آن هم تعریف شده است - برسد. اما اتفاقی که در عمل رخ داده این است که معلمان با ۸۰ درصد حداقل دریافتی اعضای هیات علمی یعنی مربیها سنجیده میشوند. مسالهای که هیچ ربطی به انتظارات معلمان نداشته است. کلیت لایحه، معلم را با مربی پایه یک دانشگاه تهران مقایسه کرده و این یعنی کف حقوقی دانشگاه. وزارت علوم میتواند در این قضیه دخل و تصرف داشته باشد و حقوق مربی پایه یک دانشگاه تهران را کم یا زیاد کند و روی یک میلیون معلم تاثیرگذار باشد. نکته مهمتر و پرسش برانگیز این است که نظام پرداخت حقوق یک میلیون معلم را براساس دریافتی که یک عنوان شغلی در یک دانشگاه خاص تعیین کنیم. نمیتوانستیم یک نظام پرداخت حقوق قوی و منسجم را برای معلمان درست کنیم تا حقوق یک میلیون معلم به مربی پایه یک دانشگاه تهران وابسته نباشد؟
حقوق 16 میلیونی یک ادعا است
محمود علوی یکی دیگر از فعالان صنفی معلمان در مورد افزایش حقوق معلمان تا سقف 16 میلیون تومان به «تعادل» میگوید: برای فهم بهتر این موضوع کمی به عقب بازگشت، یعنی به لایحه بودجه سال 1400. او به این نکته اشاره کرد که در بودجه 1400 حدود 90 هزار میلیارد تومان برای حقوق پرسنلی در نظر گرفته شد و 25 هزار میلیارد تومان برای یک سال لایحه رتبه بندی. یعنی حدود 27 درصد از کل بودجه پرسنلی. اگر ما بهطور یکسان بخواهیم 27 درصد به حقوق معلمان اضافه کنیم این 25 هزار میلیارد شامل آنها میشود. سقف آن هم با توجه به اینکه معلم با سی سال سابقه 9 میلیون تومان میگیرد به 11 میلیون میرسد. قید دیگری هم وجود دارد که کف حقوق معلمان باید به 8 میلیون برسد و این عدد هم وقتی حقوق معلمان از 3 میلیون 700 شروع میشود (معلمی با 15 سال سابقه 6 میلیون و 700 دریافتی دارد) و باید اینها هم به 8 میلیون تومان برسند این قیود نشان میدهد که افزایش حقوقها در حقوق پایین میتواند خوب باشد، ولی در رتبههای بالا و معلمان با سابقه زیاد افزایش آنچنانی رخ نخواهد داد. اینکه توسط رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات گفته میشود که معلمان تا 16 میلیون افزایش حقوق داشته باشند روی کاغذ درست است، ولی با توجه به بودجهای که در نظر گرفته شده و قیودی که وجود دارد امکان پذیر نخواهد بود و در عمل رخ نمیدهد.
رتبهبندی یا همسانسازی با حقوق کارمندان دولت؟
او با اشاره به این نکته که میانگین دریافتی کارکنان دولت 5/12 میلیون تومان است و حتی معلمان با سابقه هم امکان دارد که نتوانند به این میزان برسند، گفت: «کاری که دولت و مجلس با هم انجام دادند یک جور همسانسازی حقوق معلمان با حقوق سایر کارمندان دولت بوده که در این راه هم موفق نبودند. با این بودجهای که اختصاص داده شد نهایتا میانگین حقوق معلمان را 2 میلیون و 500 هزار تومان افزایش میدهند و باز هم میبینیم که به میانگین حقوق سایر کارکنان دولت نمیرسد.»
مانع اصلی اجرای رتبهبندی معلمان چیست؟
بزرگترین مانعی که تاکنون برای اجرای این طرح پیش پای آموزش و پرورش بوده، تامین مالی این طرح و نبود بودجه کافی برای آن است. هیاتهای ممیزی شهرستان و استان، از ارکان مهم اجرای طرح رتبهبندی معلمان هستند که بهگفته وزیر آموزش و پرورش بهمحض تصویب آییننامه، این هیاتها تشکیل خواهد شد. نوری میگوید: «برای سال آینده و در لایحه بودجه 25هزار میلیارد تومان برای رتبهبندی معلمان پیشبینی شده است. در حوزه کارکنان اداری، یک عده از همکاران ما آموزشی و یک عده اداری صرف هستند که تعداد اداریها که مشمول رتبهبندی نمیشوند بسیار کم است و شاید به حدود 10هزار نفر برسد. این در حالی است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که در سال۱۳۹۰ بهتصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسیده و طرحی نظاممند و مورد تأیید رهبر معظم انقلاب است، به عنوان سند بالادستی طرح رتبهبندی معلمان شناخته میشود. با این حال تاکنون عدمتخصیص بودجه اجرای این طرح را ۱۰سال به تأخیر انداخته است.