بورس فقط سهام شاخص ساز نیست
برزو حقشناس
بورس از عدم تعادل رنج میبرد و سیاستگذار فقط از چند سهام شاخصساز حمایت میکند تا شاخص افت نکند. در این شرایط، بقیه بازار رها شده و دوستان دغدغه دیگری جز حمایت از شاخص کل ندارند. بهوضوح بر روی تابلو مشخص است که کل بازار به خاطر چند سهم رها شدهاند. این کار هم نه به خاطر حمایت از این سهام، بلکه حفظ شاخص کل انجام میشود تا اوضاع را آرام جلوه بدهند. فاجعهای که در بازار در حال رخ دادن است، اجازه انعکاس این موارد را نمیدهد.
اگر یک فرد در سهام کوچک کارهایی مانند انتشار فیش بانکی انجام بدهد، دودمانش را به باد میدهند و روی آن، عنوان «دستکاری معاملات» میگذارند. این اقدام، تبلیغ یک سهم است، اما با سیاست یک بام و دو هوا پیش میرویم. قانون برای تمامی نمادها یکسان است. بازار فقط سه، چهار سهم خاص نیست. اگر نگاهی به نمودار فولاد و فملی بیندازید، خواهید دید که در 10 سال گذشته چنین چیزی بیسابقه بوده است. این چه شیوه حمایت است؟ اگر حمایتی انجام میشود، باید با شیوه درست باشد. با این کارها، همه را کلافه کردهاند. شاخص کل، واقعیت بازار را منعکس نمیکند. با رشد شاخص کل، چند نماد خاص رشد میکنند، اما این اتفاق در بقیه بازار رخ نمیدهد. هنگام افت بازار نیز چند نماد را در محدودههای مثبت نگه میدارند و سپس شعار میدهند که شاخص مثبت ماند. بازار سرمایه از 700 سهم تشکیل یافته و با این اقدامات، عدم تعادل ایجاد میشود. مگر میشود یک سهم 90 درصد افت کند، اما به یک سهم دیگر اجازه افت بیش از 30، 40 درصدی ندهید؟ این اقدام، مصداق بارز دستکاری بازار است. تا زمانی که فعالان بازار حمایت واقعی از سوی بازارساز را نبینند و حمایت از بازار صرفاً به خاطر شاخصسازی باشد، وضعیت کنونی ادامه خواهد یافت.
اگر رفتارها بهتر شود و وضعیت بازار به صورت کلی بهبود یابد، میتوانیم انتظار رشد بورس را داشته باشیم. برای این اتفاق هم باید مقداری دست بازیگران سهام کوچک را باز بگذارند و با سهولت با آنها برخورد کنند تا در کلیت بازار شاهد شرایط بهتری باشیم.
اینکه برای سهام کوچک «بگیر و ببند» راه انداخته و اجازه فعالیت به بازیگران این سهمها نمیدهیم یا با عناوینی از جمله «سفتهباز» و «سهم بنداز» به افراد اتهام میزنیم، نتیجهای جز خروج نقدینگی از بازار نخواهیم دید. متأسفانه افراد مختلف را به بهانههای مختلف از بازار راندهایم.
بحث من، ارزنده بودن یا نبودن سهام نیست و همیشه هم بر روی نمادهایی از جمله فولاد و فملی نظر مثبتی داشتم. با این حال، بازارساز باید به ماهیت بازار احترام بگذارد. تا وقتی بازارساز اجازه برقراری تعادل در بازار را ندهد، وضعیت درست نخواهد شد. متأسفانه بازارساز، بازار را نامتعادل کرده است.
بازار سرمایه، یک پیکره واحد است و اگر به آن اجازه رشد و ریزش همگام داده نشود، پیکره دچار مشکل خواهد شد. در این شرایط، یا باید سهام بزرگ با اصلاح مواجه شوند و مانند سهام کوچک افت کنند یا بقیه بازار رشد کند و به نمادهای بزرگ برسد. کاهش نرخ بهره بینبانکی اگر خلف وعده نکنند، در بلندمدت قطعاً بر روی بازار سرمایه تأثیرگذار خواهد بود.
در حال حاضر، بانکهای مرتکب یک سری از تخلفات شده و به برخی از سپردهها نزدیک 24 درصد سود پرداخت میکنند که باید کنترل شود. صرفاً کاهش نرخ بهره بینبانکی در ظاهر، مهم نبوده و وقتی بیانضباطی انجام میگیرد، تخلف است. طرح مالیات بر سپرده اشخاص حقوقی نیز به نفع بازار سرمایه است و امیدوارم اجرایی شود. همه این مسائل در بلندمدت بر روی بورس تأثیرگذار هستند و در این مقطع، بازار نیازمند اعتماد و توجه یکسان به تمامی سهام است.