کاهش آسیبهای اجتماعی با توجه به زیرساخت ها
مجید ابهری
متاسفانه آسیبهای اجتماعی مانند اعتیاد، طلاق، زنان سرپرست خانوار، مانند زنجیر ارتباط پیوستهای دارند که با پدید آمدن یکی دیگری نیز از پس آن به وجود میآید. اما آنچه در این میان باید مورد توجه قرار گیرد، برخوردههای سطحی با آسیبهای اجتماعی است رفتاری که به خودی خود نمیتواند گرهگشا بوده و باعث از بین رفتن این آسیبها شود. همانطور که تجربه ثابت کرده تا زمانی که زیرساختهای لازم برای از بین بردن آسیبهای اجتماعی فراهم نباشد نمیتوانیم ادعا کنیم که در حل این آسیبها موفق بودهایم. برای نمونه اعتیاد در کشور ما سالهاست که به معضلی کاملا جدی بدل شده است. اعتیاد باعث طلاق و فروپاشی خانوادهها ست و 65 درصد از زندانیان ارتباط مستقیم با مواد مخدر و اعتیاد دارند از طرفی دیگر تا امروز نزدیک به 3هزار نفر شهید در راه مبارزه با مواد مخدر و قاچاقچیان و باندهای مافیایی داشتهایم.با توجه به متلاشی شدن خانوادهها فرزندان بیسرپرست و زنان سرپرست خانوار و دختران وپسران فراری از خانه و جنایتهای ناشی از اعتیاد ملاحظه میشود که اعتیاد و طلاق دو عامل تاثیرگذار بر یکدیگر است. میتوان با مراقبتهای پس از ترک، آموزش جامعهپذیری، آموزش مهارتهای شغلی نیز از بازگشت معتاد به مصرف مواد مخدر جلوگیری کند. با توجه به اینکه 90درصد از مراکز ترک اعتیاد دست بخش خصوصی است و به معتاد به دید کالا و وسیله اقتصادی دیده میشود و به همین دلیل فرد معتاد بیشتر از 100 بار ترک میکند و طبق آمار 95 درصد از معتادین پس از ترک دوباره به چرخه اعتیاد باز میگردد.
از طرفی دیگر ظهور بیوههای جوان و رسیدن سن بیوگی به هفده سال و نگاه فرهنگی جامعه به ازدواج دوباره زنان بیوهها با افراد سالخورده یا متاهل مانع بزرگی بر سر راه بازگشت آنها به زندگی است و باعث ازدواج سفید و زندگی بدون هیچ مسوولیت و تعهد دینی و مادی به یکدیگر میشود. از دیگر آسیبهای اجتماعی که به تخریب فضای فرهنگی کشور مشغول است زنان خیابانی، کارگران جنسی، دوجنسیتیها، همجنسگران و منحرفان جنسی از آسیبهای مطرح در جامعه هستند. که به دلیل افزایش سن ازدواج و فاصل زیاد بین زمان بلوغ و ازدواج، باعث گردیده است روابط نامشروع و روابط فرازناشویی و استفاده از زنان خیابانی نیز صعود چشمگیری پیدا کند. خشونتهای فردی و اجتماعی و خشونت در مورد همسران و فرزندان و درگیریهای لفظی در اماکن عمومی از مشکلاتی است که با توجه به گرمای فصل و تنشهای عصبی و مشکلات اقتصادی آمار رو به افزایش دارد و آشکارا در جامعه دیده میشود.بعضی مواقع یک معذرت خواهی ساده میتواند از یک قتل جلوگیری کند اما کمبود آموزشهای فردی برای مدیریت و کنترل احساسات فردی باعث گردیده است بسیاری از درگیریهای لفطی منجر به جنایات و ضرب و جرح شود. متکدیان نیز بخشی از آسیبهای اجتماعی هستند با توجه به اینکه متکدیان فصلی در شهرهایی توریست پذیر مانند شمال کشور و در زمستان در مناطق جنوبی و گرم و در بهار در شیراز و اصفهان در کنار مراکز باستانی و تاریخی و فصل پاییز در تهران و استان مرکزی مشغول تکدیگری هستند. کرایه دادن کودکان و خرید فروش نوزادان در میان خانوادههایی که اعتیاد به مواد مخدر دارند از آسیبهایی است که باید به آن دقت کرد. کودکان کار و خیابانی امروز، بزهکاران ودستههای تبهکاران آینده را تشکیل میدهند خشونت علیه کودکان و آزارهای جنسی نیز که در این جند وقت اخیر سرباز زده نیز باید مورد توجه اساسی قرار گیرد. بنابراین آسیبهای اجتماعی مانند زنجیرهایی بهم پیوسته است که بدون مهیا ساختن زیرساختها فقط مبارزات سطحی صورت میگیرد باید برای کاهش آسیبهای اجتماعی در خانواده پیش از ازدواج آموزش زندگی و فرزند آوری و مهارتهای اجتماعی داده شود. اگر میخواهیم شرایط نرمالی در جامعه داشته باشیم، اگر میخواهیم جوانان را به ازدواج تشویق کنیم، اگر میخواهیم زوجهای جوان را به فرزندآوری تشویق کنیم قبل از هر چیز باید زیرساختهای کاهش آسیبهای اجتماعی را فراهم کنیم.