دیپلماسی آب؛ راه نجات رودخانههای مرزی
ارزش و اهمیت آبهای مرزی و مشترک بر هیچکس پوشیده نیست. ابزار احقاق این حق، دیپلماسی آب است و کشورها همواره در راستای دریافت حقآبه خود از کشورهای دیگر بر تقویت دیپلماسی خود تاکید دارند. یک کارشناس آب درباره این موضوع میگوید: دیپلماسی آب فقط مذاکره مستقیم نیست دیپلماسی آب درازمدت و چند وجهی است. با شدت گرفتن تغییرات اقلیمی و گسترش خشکسالی، ارزش آب روز به روز بیشتر میشود و حتی ممکن است جنگهای آینده بر سر آب اتفاق بیفتد. در این شرایط، توجه و اهمیت دادن به موضوع آبهای مشترک و مرزی از ارزش بالایی برخوردار است. کشور ما با مساحت بالایی که دارد، در نقاط مختلفی آب خود را با همسایگان تقسیم میکند و برای تصمیمگیری درباره این آب باید دیپلماسی آب محقق شود.
دیپلماسی آب اصول دارد
محسن موسوی با اشاره به موضوع دیپلماسی آب اظهارکرد: ما در این سالها برای تامین آب زابل به جای دیپلماسی آب به اقدامات گران قیمت روی آوردیم این درحالی است که امکان انجام کارهای بهتری در چهار دهه گذشته بود. منظور از اقدامات بهتر دیپلماسی آب است دیپلماسی آب فقط این نیست که هیاتی به افغانستان برود و برگردد. دیپلماسی آب اصول دارد، دراز مدت است و چندوجهی. دیپلماسی آب تنها مذاکره مستقیم نیست.
او ادامه داد: کشور ترکیه در این زمینه کار ظریفی انجام داده است. این کشور اخیرا طی قراردادی که با کشور افغانستان به امضا رسانده، برای کنترل فرودگاه کابل به وسیله پیمانکاران ترک با افغانها به توافق رسیده است. قطعا این طرح، مقدمهای برای کارهای دیگر است. موسوی اضافه کرد: ما تنها برای رودخانه هیرمند با ظرفیت ۷ میلیارد متر مکعب آب قرارداد داریم در حالی که از فراه رود افغانستان با ظرفیت ۱.۵ میلیارد آب که قراردادی هم ندارد، غافلیم. مذاکره برای آب چند راه دارد که یکی از آنها صحبت مستقیم است. واضح و مبرهن است که این روش با مخالفت سران افغانستان همراه خواهد شد. سیستمهای دیپلماتیک حول ساز و کار بده بستان میچرخند. وقتی چیزی برای ارایه نباشد، چیزی هم به دست نخواهید آورد.
او در ادامه گفت: برای آغاز فرایند بلندمدت مذاکره آب، کشور ایران میتواند نیازهای عمرانی، اشتغالزایی و صنعتی ولایت فراه افغانستان را تامین کند. این استان بسیار محروم است. این اقدامات میتواند منجر به قراردادی شود که طی آن فراه رود آزاد گذاشته شود. این یک خبر نیست، بلکه یک اخطار است. ساخت سد بخش آباد در این منطقه در حال آغاز است. اگر این سد زده شود، فاتحه هامون خوانده خواهد شد. موسوی اضافه کرد: در مرزهای شمالی و رودخانه ارس، ترکها بالادست هستند و ما پایین دست. در کنوانسیون سال ۱۹۹۷ که درباره مسیرهای آبی غیرقابل کشتیرانی است، احترام به پایین دست مد نظر قرار گرفته است. نکته قابل تامل این است که خبری از امضای کشورهای ایران، ترکیه و افغانستان پای این کنوانسیون نیست اما کشورعراق آن را امضا کرده است.
او افزود: ما باید حوضه آبریز مشترک (RBO) یا یک کمیته مشترک حوضه آبریز را تشکیل دهیم تا کشورهای ذی نفع مانند ترکیه، ارمنستان، آذربایجان و ایران منافع و مضار خود را مطرح کنند و از وضعیت یکدیگر باخبر شوند. در این خصوص وزارت امور خارجه و نیروی ما باید قوی عمل کنند و برای این کار نیز نیازمند دیپلماتهای رشته آب یا متخصصان آبی هستیم که مسلط به دیپلماسی باشند که ما نداریم. ما باید در مذاکرات خود منافع سه استان آذری زبان خود را مطرح کنیم. ترکیه و آذربایجان برای همزبانان خود احترام خاصی قائلند.
موسوی تاکید کرد: باید حداقل ۴ میلیارد متر مکعب آب در اولین نقطه ارس که در پلدشت قرار دارد، وارد کشور ایران شود تا نیاز آبی مهمترین دشت این منطقه که مغان است، به خطر نیفتد. حقابه رودخانه ارس که باید جاری باشد، ۳۵ مترمکعب بر ثانیه است که حدود ۱ میلیارد متر مکعب آب را تشکیل میدهد. سه میلیارد مترمکعب باقی مانده باید وارد ارس شود و طبق پروتکلهای موجود با اتحاد جماهیر شوروی که هنوز هم برقرار هستند، نیمی به مصرف آذربایجان و ارمنستان و نیمی نیز به مصرف ما برسد.
آیا دستورالعملی برای تقسیم عادلانه آبی که از ترکیه نشات میگیرد، وجود دارد؟
موسوی با بیان اینکه ترکیه آب منطقه را در کنترل خود دارد، اظهارکرد: کشور ترکیه روی رودهای دجله و فرات سدهای عظیمی ساخته و کنترل دجله و فرات را به دست گرفته است. ترکیه سه برابر مقدار روان آب دجله در بالادست حجم ساخته است. با توجه به اینکه ما کنوانسیون آب پایین دست را امضا نکردیم، تنها به صورت عرفی میتوانیم خواستار دریافت آب باشیم. همچنین در هورالعظیم عرف این است که هزاران سال آب دجله به تالاب بینالمللی هورالعظیم میریخته و باید این روند حفظ شود. اما شواهد چیز دیگری را نشان میدهد. دو سوم این تالاب که در عراق است، کاملا خشک شده و یک سوم آن که در ایران است، به وسیله رودخانه کرخه زنده نگه داشته شده است. مشکل ما تامین آب دجله است چرا که فرات و دجله در قرنه عراق به هم میپیوندند و شطالعرب و در ادامه اروندرود را تشکیل میدهند. تامین آب دجله از سرچشمههای ایران ۱۵ الی ۲۰ درصد است و مابقی آن مرتبط به ترکیه است. دولت ایران همواره به قانون نانوشته ۵۰-۵۰ متعهد بوده است و حتی در صورت بهرهبرداری از این آب، سهم کشورهای دیگر را پرداخته است.