درمان را لاکچری نکنیم!
مریم شاهسمندی
اگر در این بحبوحه حذف ارز ترجیحی دارو که البته سازمان غذا و دارو جوابیه میدهد و منکر آن میشود و از سوی دیگر وقتی دلیل گرانی داروها را از داروخانه میپرسی میگوید دیگر ارز به دولتی به دارو تعلق نمیگیرد و همین مساله هم باعث گرانی شده، اگر گذرت به بیمارستان بیفتد و مجبور به تهیه دارو بشوی آن وقت با تمام وجود میفهمی که بیماران خاص، کسانی که هر ماه نسخه به دست از این داروخانه به آن داروخانه میروند، چه وضعیتی دارند. اینکه بیمه تامین اجتماعی هر روز بیشتر از روز قبل به یک شوخی تبدیل میشود و اکثر مراکز درمانی از پذیرش آن سر باز میزنند و دامنه استفاده از این بیمه هر روز تنگتر میشود خود بحث جدایی است که باید در یک فرصت مناسب به آن پرداخته شود. اینکه وقتی قرار باشد به صورت اورژانسی در بیمارستان بستری بشوی و بیمارستانهای دولتی جایی برای بستری کردن نداشته باشند و وعده هفتهها و ماههای بعد را بدهند و بعد سر از بیمارستانی در بیاوری که قطعا طرف قرار داد با هیچ بیمهای نیست و همهچیز را به صورت آزاد حساب میکند حتی اگر بیمه تکمیلی هم داشته باشی باید هزینهها را پرداخت و کنی و بعد کفش آهنی بپوشی و به دنبال دریافت طلبت از بیمهها باشی، بررسی تمام این معضلات نیازمند ماهها است.
اما مساله اینجاست که وقتی وزیر بهداشت و درمان از حذف ارز ترجیحی دارو خبر میدهد، این کار را بدون هماهنگی با سازمان ذی ربط خود یعنی سازمان غذا و دارو انجام میدهد، در حال حاضر بسیاری از بیماران در سیاست یک بام و دو هوای مسوولان گرفتار شدهاند. گرانی دارو نشان از حقیقت تلخی دارد که البته برخی از مسوولان سعی در تکذیب آن دارند و از سوی دیگر هیچ کسی نیست تا بر قیمت دارو در داروخانهها نظارت داشته باشد. اصلا چرا کسی بر قیمت خدمات درمانی در بیمارستانها نظارت نمیکند، چه کسی تعرفه این خدمات را تعیین میکند، بر اساس کدام تعرفه مردم باید به دنبال حق و حقوق خود باشند. این سوال هزار بار از دولتها و نمایندگان مجلس پرسیده شده که چرا سرانه بهداشت و درمان جزو اولویتهای اول بودجه سالانه کشور دیده نمیشود. چرا باید بر خلاف بسیاری از کشورها که رابطه پولی بین بیمار و مراکز درمانی و پزشکان و داروخانهها را برداشتهاند، هنوز هم در ایران بیش از 70 درصد هزینههای درمانی بر عهده بیمار باشد و بیمهها و دیگر نهادهای مربوطه در این باره هیچ مسوولیتی را بر عهده نگیرند. اینکه خبری اعلام میشود و مسوولی آن را تایید و مسوولی دیگر آن را تکذیب میکند دردی از مردم سرگردان به دنبال دارو درمان را علاج نمیکند. مساله هماهنگی بین مسوولان است، مساله توجه به خواستهای مردم در مجلس است، کسانی که نمایندگی مردم در مجلس را بر عهده گرفتهاند چرا باید به طرحی رای بدهند که به ضرر مردم آن هم بیماران تمام میشود. گرانی دارو ارتباط مستقیم با جان افراد دارد، کسانی هستند که برای تامین دارو هر ماه باید فشارهای مالی بسیاری را متحمل شوند و اگر این داروها را تامین نکنند جانشان به خطر میافتد. بیماران سرطانی چرا باید هر ماه با افزایش قیمت داروهای درمانی خود مواجه باشند. بیماران هموفیلی چرا باید با کمبود دارو مواجه باشند. چرا باید داروی دیابت به ناگاه نایاب شود. در حالی که تمام این بیماران آمار مشخصی دارند که در وزارت بهداشت و درمان به ثبت رسیده و توسط انجمنهای مربوطه اعلام میشود. به هر حال چه ارز ترجیحی دارو حذف شده یا بشود و چه بنا بر ادعای سازمان غذا و دارو دولت برنامهای برای حذف ارز تجرجیحی دارو نداشته باشد، افزایش قیمت دارو اتفاقی است که نمیتوان آن را انکار یا تکذیب کرد. مسوولان باید هر چه زودتر در این باره چارهای بیاندیشند تا جان بیماران به دلیل عدم توانایی به موقع دارو به خطر نیفتند. اگر این روند همینطور ادامه پیدا کند، دارو و درمان هم تنها به افراد پولدار تعلق پیدا میکند و بقیه جامعه از آن محروم میشوند. درمان را لاکچری نکنیم!