بینش هوانوردی تغییر کند
علیرضا دانشپور
صنعت هوانوردی کشورمان در حالی وارد قرن جدید شمسی میشود که به علت تحریمهای ظالمانه استکبار جهانی در عُنفُوان جوانی دچار آسیبهای متعدد اقتصادی، تکنیکالی و روحی (برند) شده اما در اینمیان سوءمدیریت نیز به عنوان یک شتابدهنده سبب شده تا صنعت هوانوردی ما دچار اُفول شود. صنعت هوانوردی ما گاهی با ورود چند هواپیمای سالخورده دچار شعف میشود و گاهی با زمینگیری همین هواپیماهای سالخورده تازه وارد دچار سرخوردگی میشود اما باید به یاد داشت که مدیریت صحیح میتواند هرگونه ضریب خُسران و خطا را کاهش دهد لذا در نوشتار پیشرو تمام تمرکز برمدیریت و بینش مدیریت خواهد بود. قرن جدید شمسی و سال ۱۴۰۱ شمسی سالی است که جهان و به تبع آن کشورماناز سیطره ویروس کرونا رهایی نسبی پیدا کرده و صنعت هوانوردی میتواند توان سابق خود را به دست آورد که خوشبختانه با توجه به فرهنگ سفر جامعه ایرانی و آزادسازیهای گردشگری در کشور، صنعت هوانوردی کشورمان بسیار زودتر از سایر کشورها با حجم بالای مسافر در تعطیلات نوروز مواجه شد. مدیریت یک شرکت هواپیمایی تابع چند عامل در هم تنیده است که باید در کنار یکدیگر رشد و توسعه یابد. بهبود نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی، بهسازی ناوگان و توجه به بازار هدف، ۳ عامل مهمی است که رمز توسعه شرکتهای هوانوردی در سال جدید خواهند بود که متناسب با اندازه و جغرافیای شرکتها متغیر خواهد بود. در بحث بهبود نیروی انسانی با شاخصههای جذاب بهرهوری و تبدیل نیروی انسانی به سرمایههای انسانی روبهرو هستیم که متاسفانه در جامعه هوانوردی کشور، نیروی انسانی متخصص به خوبی مورد بهرهبرداری قرار نگرفته و در برخی موارد با ازدیاد نیروی انسانی متخصص در مشاغل تخصصی روبهرو هستیم. پالایش نیروی انسانی و توجه ویژه به آموزش، میتواند به تقویت کیفی سرمایههای انسانی هوانوردی ختم شود. البته تدوین و نگارش رفتار و فرهنگ سازمانی و به تبع آن احترام به پرسنل به عنوان نخستین ذینفع یا همان نخستین مشتری، میتواند به افزایش تعصب برند و سازمانی و در نهایت به رشد رضایت مشتری بینجامد. در حوزه بهسازی ناوگان، باید به تناسب تایپ و مسیر پروازی با توجه به استراتژی بازرگانی اقدام شود. متاسفانه نگاه مدیریتی هوانوردی ما نگاه نقطه به نقطه است در صورتی که با جایگزینی نگاه برآیندی و نظارت بر سطح کلان بازارهدف، میتوان به حذف برخی مسیرها و البته جایگزینی تایپهای هواپیما اقدام کرد. دارایی یک شرکت هواپیمایی به مالکیت یک یا دو هواپیما از یک نوع و تایپ مخصوص نیست بلکه دارایی یک شرکت به کسب بازار و درآمد برآیندی است.
حذف عوامل آسیبساز به اقتصاد شرکت یک حرکت اصلاحی در جهت رشد است که متاسفانه در فرهنگ مدیریتی ما به عقبنشینی و ضعف تعبیر میشود.
در فضای کنونی که تحریم و رشد نرخ ارز به عوامل آسیبساز صنعت هوانوردی تبدیل شده است، نوسازی ناوگان امری بعید به نظر میرسد اما سیاست بهسازی و توجه به موارد قابل تعمیر اساسی، میتواند به افزایش بهرهوری هواپیماها و متعلقات آن کمک کند. موضوعی که علیرغم توجه معاونان فنی و مهندسی با سوءمدیریت مدیران عامل شرکتها به زمینگیری هواپیماها منجر شد. هواپیماهایی که میتوانستند با خروج مقطعی از عملیات پرواز و ارزیابیهای دورهای و حتی هزینه اندکی دوباره پروازی شوند با تصمیم غلط مدیران در مسیرهای کوتاه غیر اقتصادی پرواز کردند تا زمینگیر شوند. در دوره کنونی، مدیریت صحیح میتواند یک شرکت و به تبع آن یک صنعت را نجات دهد یا بالعکس به زمینگیری آن شتاب دهد. در حوزه توجه به بازار هدف باید به زیرساختهای مهمی با نام بازارسازی، بازاریابی و بازارداری توجه داشت. مارکت و بازار ثابت صنعت هوانوردی ما سبب شده تا رقابت شرکتها با قیمت و ساعت پرواز صورت گیرد در صورتی که با تدوین استراتژی جامع بازرگانی که براساس توان عملیاتی و نوع هواپیماها شکل میگیرد میتوان به بازارها و مقاصد پروازی جدیدی دست یافت که مغفول واقع شده و باعث تعطیلی یا نیمه تعطیلی چندین فرودگاه کشور شده است. در حوزه بازارداری با ضعف شدیدی مواجه هستیم؛ در بخشهای رضایت مشتری، باشگاه مشتریان و کسب سهم حداکثری از مسافران وفادار اقدام چشمگیری صورت نگرفته درصورتی که بخش اعظمی از موفقیت ایرلاینهای منطقه مرهون توجه ویژه به مسافران وفادار است. باید اذعان داشت صنعت هوانوردی نیازمند تغییر بینش و توجه به مواردی است که توسط سایر شرکتهای هواپیمایی منطقه آزموده شده و مورد بهرهبرداری قرار گرفته است.