حمایت از دلالان!
مهدی علیپور
تجارت و تولید یک فرایند پیچیده و طولانیمدت است که از کالا به کالا و بازار به بازار شرایط متفاوتی را تجربه میکند، از این رو اینکه هیچ تفاوت میان این حوزه و دیگر فعالیتها نبینیم قطعا نشان از عدم شناخت دقیق از اقتصاد دارد. با توجه به اینکه ما از سویی با مشکل تحریم و از سوی دیگر با محدودیتهای افایتیاف روبهرو هستیم، این طور نیست که وقتی صادرات انجام شد، در همان زمان خریدار کالا پول را به حساب صادرکننده واریز کند. همانطور که ما برای نقل و انتقال کالا مجبوریم چند مرحله بیشتر و پرهزینهتر را تحمل کنیم، در انتقال ارز نیز این مشکلات وجود دارد. در این تردیدی وجود ندارد که با استفاده از ابزارهای موجود باید نیازهای کشور تامین شده و ارز به کشور بازگردد. در این بین ابتدا باید میان صادرکننده شناسنامهدار و برخی صادرکنندهنماها تفکیک قائل شد و از سوی دیگر طوری قوانین را تصویب کرد که به صادرات کشور آسیب نزند. در سالهای گذشته بسیاری از صادرکنندگان به دلیل دشواریهای موجود کار خود را متوقف کردهاند و عدم حمایت از آنها باعث دشوارتر شدن شرایط نیز میشود. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته دنیا، دولت برای آنکه از یک فعال اقتصادی واقعی حمایت کند، نهتنها او را از مالیات یا سیاستهای تنبیهی معاف میکند که حتی با ارایه زمین و تسهیلات به دولت افزایش سرمایهگذاریها در این بخشها نیز میرود. در ایران اما به محض اینکه سرمایهگذار قصد ورود به عرصهای را دارد، از کسب مجوز گرفته تا مالیات و تامین اجتماعی و دیگر بخشها به او فشار میآورند. در بسیاری از کشورها خرید خانه یا خودرو، جز برای مصرف شخصی هیچ عایدی برای طرف ندارد. زیرا قیمتها ثابت هستند و اگر افزایش قیمتی نیز رخ دهد، مالیات بیشتری گرفته میشود. در ایران اما افراد به راحتی نسبت به خرید و فروش خانه اقدام میکنند و به آن به چشم یک سرمایهگذاری نگاه میکنند که نه مالیات دارد و نه محدودیتی شامل حالش میشود. خب اگر بنا باشد چنین فضایی ادامه پیدا کند، چرا افراد باید به سمت تولید حرکت کنند و ماهها منتظر بمانند تا پولی نصیبشان شود، وقتی میتوانند در بستر به وجود آمده در اقتصاد ایران، بیشترین سود را در کوتاهترین زمان ممکن به جیب بزنند؟