آش را شور نکنید
مریم شاهسمندی
طی یک هفته گذشته که ناگهان قیمت آرد و ماکارونی افزایش پیدا کرد، انتشار اخباری نظیر قاچاق آرد به کشورهای همسایه، کشف سولههایی که در آن آرد و برنج و ماکارونی احتکار شده بود و... چند برابر شد. تا قبل از این افزایش قیمت نه خبری از قاچاق بود و نه احتکار و ... هر چه بود سبدهای معیشت خانوارها بود که به مدد افزایش قیمتها هر روز کوچکتر و کوچکتر میشد. اما حالا بماند که برخی خبرگزاریها آنقدر برای حمایت از هر حرکتی عجله دارند که حتی تحقیقی پیدا کردهاند تا نشان دهند که ماکارونی عامل سرطان سینه است! اما برخی دیگر نیز نمیدانند برای توجیه این وضعیت اقتصادی و افزایش ناگهانی قیمتها دیگر چطور میتوانند خبرسازی کنند تا شاید مردم بالاخره راضی شوند که این افزایش قیمتها نه تنها به ضرر آنها نیست که در بلندمدت قرار است به نفعشان تمام شود. جان کلام اینکه دوستان آنقدرها هم نبایداش را شور کنید که خوردنش غیرممکن باشد. این درست است که میخواهید به مردم بقبولانید که حالا اگر مدتی هم سفرههایشان خالی از نان و ماکارونی باشد اتفاقی رخ نمیدهد. اما زیاده روی کردن در هر امری میتواند آسیبزا باشد. به هر حال الان دیگر وقت این است که منتظر بمانیم و ببینیم کارشناسان همهچیز دان صدا و سیما اینبار چه نسخهای برای مردم میپیچند و آنها را به خوردن چه چیزهایی به جای نان و ماکارونی دعوت میکنند. البته چیز دیگری باقی نمانده است. چرا که اگر قرار باشد سفارش عدسی بدهند که با قیمت کیلویی 60 هزار تومان عدس کسی وسعش به طبخ این غذا نمیرسد. اگر قرار باشد سیبزمینی آبپز بخورند که آن هم گران تمام میشود. به هر حال هر غذایی هم برای اینکه شکمسیرکن باشد یا باید با نان خورده شود یا برنج. البته این عادت بد ما ایرانیهاست وگرنه خارجیها اغلب عادت دارند استیک و ماهی و... را همراه پوره سیبزمینی و بدون نان و برنج میخورند. به همین خاطر است که اندام مناسبی دارند و اغلب ما از چاقی رنج میبریم. البته ما مدتهای زیادی است که دیگر توان خرید گوشت و ماهی را نداریم پس خوردن این غذاها به همراه پوره سیب زمینی هم منتفی میشود. البته خیلی هم جای نگرانی نیست. قرار است نزدیک 30 سالی به عقب برگردیم و دوباره خریدن کالاهای اساسی با کوپن را تجربه کنیم. اینکه با کارت ملی نان بخریم. با کوپن پنیر و صابون بگیریم. خاطرات دوران سخت جنگ برایمان زنده میشود هر چند که در آن شرایط هر چیزی گران شد قوت لایموت مردم با همان قیمت باقی ماند تا حداقل مردم برای خریدن نان به درسر نیفتند و بتوانند حداقلی برای خوردن و نمردن داشته باشند. حالا که گرانی همهچیز را بر گردن قاچاق آن کالا میاندازند و معتقدند اگر قیمتها واقعی باشد مانع از قاچاق میشود ما هم باید به وضعیت عادت کنیم، بالاخره هر چه باشد تاب آوری ما ملت همیشه زبانزد مسوولان بوده و هست. ما یاد گرفتهایم آدرس بپرسیم. اینکه در کدام محله گوجه فرنگی را ارزان میدهند، اینکه در کدام محله مسوولان برای خرید مایحتاج خود مراجعه میکنند و با مشکلی مواجه نمیشوند. ما یاد گرفتهایم تمام این مشکلات، گرانیها، کمبودها را تاب بیاوریم تا دشمن شاد نشویم. اما باور کنید جالی این سیلی که صورتمان را سرخ نگه داشته دیگر به کبودی گراییده است. کاش میشد کمی هم مسوولان تاب آوری داشتند تا مردم مطالبهگری کنند و ترازوی عدالت تعادلش به هم نریزد.