تکنولوژی هنوز برای متاورس آماده نیست

۱۴۰۱/۰۳/۰۳ - ۰۰:۵۰:۳۳
کد خبر: ۱۸۹۳۰۹

جمله آشنایی است: «ساخت متاورس یک دهه زمان می‌برد.» اما چرا چنین فرضی مطرح است؟ اول در ذهن‌تان یک متاورس ایده‌آل را تصور کنید: حضور میلیون‌ها نفر در نقشه‌ای شبیه به جهان واقعی که اقدامات تمام افراد غیرقابل فسخ و ماندگار است. برای مثال اگر مجسمه‌ای را در متاورس بشکنید، این مجسمه تا زمان تعمیر مجدد شکسته باقی می‌ماند. در نهایت هر بازیگر این جهان خودمختاری کامل دارد و تا زمانی که از قوانین متاورس پیروی کند، اختیار هر کاری را در هر کجای این جهان مجازی خواهد داشت. برای تحقق چنین متاورسی به قدرت 5G، پردازنده‌های نوین هوش مصنوعی، رایانش کوانتومی، رایانش لبه‌ (Edge)، واقعیت ترکیبی و واقعیت مجازی نیاز داریم. اما در حال حاضر این تکنولوژی‌ها به اندازه کافی و با قیمت مقرون به صرفه در دسترس نیستند. در نتیجه تحقق متاورس حقیقی هدفی است که فعلاً اجرایی نمی‌شود. برای درک بهتر مساله مقیاس‌پذیری، ابتدا باید با مشکل «سه‌راهی بلاک‌چین» بیشتر آشنا شویم. ویتالیک بیوترین، هم‌بنیان‌گذار اتریوم، برای اولین‌بار این عبارت را برای توجیه تاخیر‌ها و قیمت بالای گس بلاک‌چین اتریوم به کار برد. سه‌راهی مد نظر بیوترین به سه بعد تمرکززدایی، مقایس‌پذیری و امنیت وب ۳ اشاره دارد و پروژه‌ها باید یکی را قربانی حفظ دو مورد دیگر کنند. او و همکارانش در اتریوم مجبور شدند برای حفظ یکپارچگی بلاک‌چین، مقیاس‌پذیری را قربانی هدف خود کنند. در نتیجه، با شلوغ شدن شبکه، گره‌های تاییدکننده قیمت بالا را ترجیح می‌دهند. بلاک‌چین‌ها با راه‌حل‌هایی مثل اثبات سهم، شاردینگ، رولاپ (انجام تراکنش خارج از لایه یک) و راه‌حل‌های دیگر برای رفع این مشکلات تلاش کرده‌اند. بسیاری با راه‌حل‌های لایه دومی بر این محدودیت تراکنشی غلبه کرده‌اند و بلاک‌چین بزرگی مثل اتریوم هم به سمت مکانیسم اثبات سهم پیش می‌رود که البته نیازمند زمان و تلاش زیادی است. با این حال مساله مقیاس‌پذیری در متاورس موضوع پیچیده و بزرگ‌تری است. در این جهان خیالی، مشکل تنها انجام تراکنش و حجم بالای آنها نیست. پلتفرم‌های متاورسی موضوعاتی مثل روابط بین کاراکتر‌ها، نقشه، حالت‌های مختلف کاراکتر‌ها، قابلیت‌های داخل پلتفرم و خیلی چیزهای دیگر را شامل می‌شوند. برای اینکه متاورسی بدون مشکل و روان کار کند، بلاک‌چینی عظیم با چندین زنجیره جانبی و لایه دوم نیاز است که تراکنش‌های بالایی را در ثانیه پشتیبانی کند، هزینه تراکنش پایینی داشته باشد و در عین پشتیبانی از  NFTها، امکان همخوانی میان زنجیره‌ای را هم فراهم کند. در حال حاضر چنین تکنولوژی‌ای وجود ندارد.

    متاورس‌های متمرکز و مقیاس‌پذیری

اما اگر متاورسی یکی از جنبه‌های بلاک‌چین یعنی تمرکززدایی را قربانی سرعت کند چه می‌شود؟ با اینکه متاورس متمرکز دیگر نگرانی‌هایی مثل اجماع و دفتر کل توزیعی را ندارد، اما موانع زیادی بر سر راهش ایجاد می‌شود. پلتفرم متمرکزی مثل فورت‌نایت یا روبلاکس را در نظر بگیرید. بله این پلتفرم‌ها می‌توانند یک کنسرت واقعیت مجازی را میزبانی کنند، اما قابلیت‌های کاراکتر‌ها به تنها حرکت و نظاره محدود می‌شود و بازیکنان دیگر مشارکت فعالی در این مراسم ندارند. برای اینکه بتوانیم در یک کنسرت مجازی با صدها نفر دیگر شرکت کنیم، باید یکسری مشکلات مثل پهن‌باند و تاخیر را رفع کنیم. پهن‌باند به عبارت ساده مقدار داده‌ای است که در یک واحد زمانی منتشر یا پردازش می‌شود. پهن‌باند در حالت ایده‌آل نباید محدودیتی داشته باشد و در کوتاه‌ترین زمان ممکن هر مقدار داده را پردازش کند؛ برای مثال، شما در متاورس می‌خواهید به هر سمتی نگاه کنید و تمام جزییات گرافیکی را مشاهده کنید. اما در متاورسی مثل فورت‌نایت یا روبلاکس، مقدار اطلاعاتی که دریافت و مشاهده می‌کنید پیشتر در دستگاه شما قرار می‌گیرد و در صورت نیاز استفاده می‌شود. دلیل این شراط هم نبود زیرساخت مورد نیاز برای اداره کردن این حجم از پهن‌باند است. تاخیر هم تفاوت زمان بین فشردن یک کلید و اجرای یک دستور در صفحه‌نمایش است. اگر یک بازی تفنگی چندنفره بازی کنید، تاخیر ایده‌آل برای شما صفر است تا در لحظه بتوانید هر دستوری را اجرا کنید. حالا تصور کنید برای شلیک یک گلوله، دستور شما باید تا یک سرور مرکزی سفر کند و بازگردد و تا آن زمان شما مرده‌اید. به همین دلیل است که بیشتر بازی‌ها برای جلوگیری از تاخیر، یکسری قابلیت‌ها را از قبل در داخل دستگاه تعبیه می‌کنند. اما برای اینکه کارها در لحظه در متاورس انجام شوند، شما یا باید تمام اقدامات ممکن را از قبل داخل دستگاه تعبیه کنید (که عملاً غیرممکن است) یا از اطلاعات ابری استفاده کنید. پس حتی با متمرکز کردن پلتفرم، این پلتفرم بدون تکنولوژی جدید قادر به رفع یکسری مشکلات نیست. با وجود تمامی این موانع و مشکلات، بدون شک متاورس در مسیر تکامل اینترنت قرار دارد. وب۳ پاسخی به موضوعاتی مثل شفافیت و قابلیت ردیابی است. اما سوال اینجاست که چطور باید این مشکلات را حل کرد. بخش نامتمرکز این جریان به‌شدت بر چیزهایی مثل گرافیک‌ ساده تمرکز دارد تا از مشکل سنگینی شبکه جلوگیری کند. به همین ترتیب، بسیاری از پروژه‌ها برای مدیریت ترافیک، مشارکت لحظه‌ای را محدود می‌کنند. عمده این رویکرد‌ها تنها راه‌حل‌های مقطعی هستند اما راه‌حل نهایی استفاده از قدرت 5G، وای‌فای ۶ و محاسبه‌ لبه‌ای است تا بتوانیم ظرفیت پهن‌باند را افزایش و لتنسی را کاهش دهیم. به همین دلیل بازه زمانی یک دهه یا بیشتر برای تجربه متاورس ایده‌آل منطقی به نظر می‌رسد. ما در این فرایند نوآوری‌هایی را پیش رو داریم و بسیاری از ایده‌های جدید که فعلاً مناسب به نظر می‌رسند با گذشت زمان از رده خارج می‌شوند. با این حال، جامعه جهانی به سمت یک هدف بی‌بدیل در تاریخ تکنولوژی حرکت می‌کند و مسلماً این روند رفته‌رفته بهتر می‌شود.