رفاه اجتماعی سنگ بنای نخستین جوانی جمعیت است

۱۴۰۱/۰۳/۱۰ - ۰۲:۱۶:۰۳
کد خبر: ۱۸۹۵۴۲
رفاه اجتماعی سنگ بنای نخستین جوانی جمعیت است

گلی ماندگار|

 از روزی که فیلم رها شدن یک نوزاد در سطل زباله به یکی از پر بازدیدترین‌های فضای مجازی تبدیل شد، بحث بر سر کودکان بی سرپرست و فرزند خواندگی یک بار دیگر داغ شد. بماند که همین یک کودک بیش از 17 هزار متقاضی سرپرستی داشته است، اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود و آمار تکان‌دهنده‌ای که یک عضو انجمن علمی ارتقای سلامت اعلام می‌کند، مانند سیلی که خواب را از سر می‌پراند بر صورت جامعه فرود می‌آید، طی 10 روز 5 هزار نوزاد در کشور رها شده اند! محمدرضا محبوب‌فر اظهار می‌کند که این آمار را براساس اطلاعاتی به دست آورده که مراکز بهداشتی، مددکاران اجتماعی و دیگر مراجع در اختیارش قرار داده‌اند. او افزایش رهاشدن کودکان را ناشی از سیاست‌های جدید جمعیتی از جمله ممنوع‌شدن توزیع رایگان وسایل پیشگیری از بارداری دانسته است. حال با توجه به آنچه از سوی این عضو انجمن علمی ارتقای سلامت اعلام شده است، مساله افزایش جمعیت و جوانی جمعیت کشور با چالش جدیدی مواجه خواهد شد. از آنجایی که دیگر قرار نیست افراد به راحتی به وسایل پیشگیری دسترسی داشته باشند، باز هم این خانواده‌های بی بضاعت هستند که دچار مشکل می‌شوند، افرادی که اعتیاد دارند، آنهایی که رفتارهای جنسی پر خطر دارند، فرزند آوری این دسته از افراد چقدر می‌تواند به نفع جامعه باشد، در حالی که هستند میلیون‌ها خانواده که برای فرزند آوری تحت درمان قرار دارند، هزینه‌های سنگین می‌پردازند تا شاید روزی بتوانند فرزندی را در آغوش بگیرند. نگاهی به این آمار و ارقام و اتفاقات رخ داده نشان می‌دهد، برخی قوانین بدون بررسی‌های لازم، بدون اینکه کارشناسان در آن دخیل باشند، به تصویب می‌رسند، با ابلاغیه به مرحله اجرا گذاشته می‌شوند در حالی که حفره‌های بسیاری در آنها وجود دارد که می‌تواند هر کدام به دست اندازی خطرناک بر سر راه اجرایی شدن این قوانین تبدیل شود. 

    تا رفاه نسبی نباشد  افزایش جمعیت عملی نیست

خسرو معتمدی، جامعه شناس درباره افزایش کودکان سر راهی به «تعادل» می‌گوید: عوامل زیادی باعث بروز چنین اتفاقاتی می‌شود، البته این آمار اعلام شده از سوی یکی از مسوولان حوزه سلامت اغراق شده به نظر می‌رسد، چرا که چنین آماری اگر واقعیت داشته باشد، مساله بسیار بغرنج می‌شود، اینکه تنها طی 10 روز 5 هزار کودک سر راهی داشته باشیم این آماری است که زنگ خطر بزرگی را برای جامعه به صدا در می‌آورد و در حالی که مساله جوانی جمعیت مطرح است و قوانینی برای افزایش باروری به تصویب رسیده چنین آماری هشدار بزرگی است برای اینکه ببینیم کجای کار را اشتباه کرده ایم.

 اجرایی کردن برخی قوانین به صورت دست و پا شکسته و شتابزده می‌تواند عواقبی از این دست داده باشد. وقتی قرار است قانونی به این مهمی به تصویب برسد باید تمامی زیر ساخت‌های آن اعم از اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی فراهم باشد. 

او می‌افزاید: وقتی قرار است جوانی جمعیت اولویت اصلی جامعه باشد، باید شرایط برای رسیدن به این اولویت فراهم شود، باید ببینیم چه اتفاقی باعث می‌شود تا فردی فرزندش را در سطل زباله بیاندازد، باید ببینیم چه اتفاقی باعث شده تا 5 هزار نوزاد طی 10 روز سر راه گذاشته شوند. نمی‌توانیم از کنار این مساله و آمارها به راحتی بگذریم. هر چند اگر این آمار اشتباه باشد، باز هم حتی همان یک کودکی که در سطل زباله پیدا شده، می‌تواند زنگ خطری برای جامعه باشد. تا زمانی که دولتمردان نتوانند رفاه نسبی را برای جامعه فراهم کنند، نمی‌توانیم انتظار افزایش جمعیت را داشته باشیم. یا اگر افزایش جمعیتی هم صورت بگیرد در اقشار بی بضاعت و افرادی خواهد بود که سرنوشت نوزاد متولد شده به بهزیستی و مراکز خیریه ختم خواهد شد و این آن چیزی نیست که ما از جوانی جمعیت به دنبال آن هستیم. 

    اکثر کودکان رها شده  حاصل رابطه نامشروع هستند

رییس انجمن علمی مددکاری اجتماعی اما درباره دلایل رها کردن نوزاد توسط خانواده به تعادل می‌گوید: اکثر افرادی که نوزادشان را رها می‌کنند، به دلیل روابط نامشروع است، این افراد چون بر اثر این روابط باردار شده‌اند و در موقع مناسب هم نتوانسته‌اند آن را سقط کنند بعد از به دنیا آمدن آن را رها می‌کنند. البته در هیچ کجای دنیا آمار دقیقی از این کودکان در دسترس نیست و طبیعتا در ایران هم دسترسی به چنین آماری سخت است چرا که در بسیاری از موارد این کار به صورت مخفیانه انجام می‌شود، همانطور که ما نمی‌توانیم آمار سقط جنین‌های زیر زمینی را داشته باشیم نمی‌توانیم آمار دقیقی هم از رها کردن نوزادان داشته باشیم. 

    فقر عامل دیگری است

مصطفی اقلیما در بخش دیگری از سخنان خود می‌افزاید: اما تمامی این مواردی که کودکشان را سر راه می‌گذارند به دلیل روابط نامشروع نیست، در شرایط کنونی فقر هم می‌تواند یکی دیگر از عوامل موثر برای این رفتار باشد. خانواده‌ای که توان پرداخت هزینه‌های زندگی یک نوزاد تازه را ندارند او را سر راه می‌گذارند به این امید که خانواده‌ای پیدا شود و کودک را به فرزندی قبول کند و آن کودک در شرایط بهتری بزرگ شود. 

او می‌گوید: زمانی که قانون جوانی جمعیت تصویب شد، بحثی که اکثر جامعه شناسان داشتند، این بود که با ممنوع کردن وسایل پیشگیری از بارداری باز هم این خانواده‌های بی بضاعت هستند که از این مساله آسیب می‌بینند، در واقع افرادی که شرایط مالی مناسبی دارند اگر قصد بچه‌دار شدن نداشته باشند به هر روشی مانع از بارداری می‌شوند، اما خانواده‌هایی که چندین بچه دارند و وضع مالی مناسبی هم ندارند وعمدتا پدر و مادر از تحصیلات خوبی هم برخوردار نیستند، دچار بارداری ناخواسته می‌شوند و به این ترتیب بر تعداد کودکانی که به پرورشگاه‌ها سپرده می‌شود، افزوده خواهد شد. 

    رهاشدن 61 نوزاد در سال 1400

آمار 5 هزار کودک رها شده در حالی مطرح می‌شود که معاون فعلی امور اجتماعی سازمان بهزیستی این آمار را در سال 1400 تنها 61 کودک اعلام می‌کند. او درباره سخت بودن فرایند فرزند خواندگی می‌گوید: تعداد کودکانی که سازمان بهزیستی در مراکزش برای واگذاری و فرزندخواندگی دارد، خیلی محدود است و ما همیشه شرمنده خانواده متقاضیان هستیم، چون آنها باید سال‌ها در نوبت باشند که یک فرزند دارای قابلیت واگذاری را به فرزندی قبول کنند.

    هفت‌خوان  درخواست پذیرش سرپرستی فرزند

همه‌چیز از ثبت در سامانه ملی فرزندخواندگی شروع می‌شود. به این صورت که خانواده‌های متقاضی بعد از ثبت درخواست خود، مدارکشان باید توسط کارشناسان بهزیستی شهرها و شهرستان‌ها مورد بررسی قرار گیرد . سعید بابایی؛ مدیر کل دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی در این باره می‌گوید: خانواده‌های متقاضی پذیرش فرزند، در مرحله بعد به مصاحبه دعوت می‌شوند و در صورت تایید مصاحبه، کارشناسان سازمان بهزیستی از منزل آنها بازدید می‌کنند. در صورت تایید شرایط، خانواده به ارگان‌های ذیربط مثل پزشکی قانونی و تشخیص هویت و مشاوران معتمد سازمان معرفی و نهایتا در صورت تایید این نهادها به کمیته استانی برای انجام مصاحبه دعوت می‌شوند. در صورت تایید شرایط خانواده متقاضی، کودک واجد شرایط سرپرستی به آنها معرفی می‌شود و در نهایت بعد از تکمیل مراحل فرزندخواندگی، فرزند به خانواده سپرده می‌شود.

    10 هزار کودک در مراکز بهزیستی  نگهداری می‌شوند

بابایی درباره آماری که در سال 98 درباره آمار 5 هزار نفری پذیرش سالانه سازمان بهزیستی عنوان شده است نیز توضیح می‌دهد: سازمان ورودی و خروجی دارد. ممکن است کودکی امروز وارد حیطه حمایتی سازمان شود و دو هفته دیگر با مددکاری فعال به خانواده‌اش بازپیوند شود. در حال حاضر قریب 10هزار کودک در مراکز بهزیستی نگهداری می‌شوند که در رده‌های شیرخوارگاه (0تا 3 سال)، خانه نوباوگان (4 تا 6 سال)، خانه کودکان (7 تا 12 سال) و خانه نوجوانان (13 تا 18 سال) طبقه بندی می‌شوند.تمام تلاش ما این است که هیچ کودکی در مراکز باقی نماند و وارد خانواده‌ای ایمن شود. طبیعتا اولویت با خانواده زیستی وی، سپس با خانواده اقوام نزدیک و در نهایت فرزندخواندگی یا امین موقت است.

    پایان ماجرا چه می‌شود؟

سوال‌های زیادی در این رابطه بی پاسخ مانده‌اند، اینکه چه تدبیری باید اندیشیده شود تا خانواده‌ها بتوانند با فراغ بال و راحتی خیال فرزندی را که به دنیا آورده‌اند در کانون گرم خانواده پذیرفته و از او نگهداری کنند. چگونه می‌شود مانع بروز اتفاقی از قبیل پیدا شدن یک کودک در سطل زباله شهری شد؟ مساله فرزند آوری به چه زیر ساخت‌هایی نیاز دارد و در جامعه کنونی ما چند در صد این زیر ساخت‌ها آماده اند؟ اگر قرار باشد جمعیت کشور جوان باشد اما این جوان بودن به قیمت بالا رفتن هزینه‌های نگهداری و سرپرستی از کودکان به دنیا آمده و سر راه قرار گرفته توسط بهزیستی و دولت باشد، دیگر چطور می‌توان به پویایی و شادابی جامعه امیدوار بود. اولین رکن بالندگی فرزندان حضور در کانون خانواده است، قطعا کودکی که بدون سرپرست در بهزیستی بزرگ می‌شود دچار مشکلات عدیده بسیاری از نظر روحی خواهد بود که باید مورد رسیدگی قرار بگیرد. به هر حال تا زمانی که رفاه نسبی اجتماعی در جامعه حاکم نشود نمی‌توان انتظار داشت که جوانی جمعیت امری بدیهی بوده و به راحتی صورت بگیرد.